سرویس سینمایی هنرآنلاین: عماد افروغ عضو شورای سیاست‌گذاری جایزه پژوهش سینمایی سال درباره عدم توجه به این مبحث به سخن پرداخت.

او در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره وضعیت پژوهش در سینما و اساسا توجه به پژوهش در کشور گفت: به طور مشخص می‌توانم مطالبی کلی در باب پژوهش را ارائه نمایم که تصور می‌کنم در هر عرصه‌ای عمومیت دارد. به شکل کلی پژوهش در ایران وضعیت خوبی ندارد چرا که اغلب پژوهش‌های به انجام رسیده یا صوری هستند و یا انتزاعی و نکته مهمتر اینکه از نتایج پژوهش‌های معقول به انجام رسیده نیز حتی به خوبی استفاده نمی‌شود؛ اما یک پژوهش خوب، پژوهشی است که مسئله محور باشد و از دل ضرورت‌ها بیرون آمده و منجر شود که متولیان امر در برطرف کردن معضلات و مشکلات به نتایج اعلام شده این پژوهش‌ها توجه کنند.

افروغ ادامه داد: من هم در بُعد انجام پروژه‌های پژوهشی و هم در استفاده بهینه از نتایج چنین پژوهش‌هایی نمی‌توانم نمره خوبی به وضعیت موجود بدهم. در حقیقت نوع نگاه ما به مقوله پژوهش نگاهی دست چندمی و پیش پا افتاده است و شما شاهد هستید که اغلب رؤسای پژوهشگاه‌ها از خود آن اماکن انتخاب نمی‌شوند و در حقیقت وزنی که ما به آموزش می دهیم بیشتر از وزنی است که برای پژوهش قائل هستیم در حالی که اگر قرار است علم در این کشور سامان بگیرد ابتدا باید پژوهش را ساماندهی کنیم و در یک کلام نتیجه پژوهش رونق علم و آموزش است در حالی‌ که متأسفانه در شرایط کنونی این پژوهش است که تابع آموزش قرار گرفته و ما در این عصر و زمان یا اساتید پژوهشی کمی داریم و یا در کمال تأسف اساتید پژوهشی ما از جایگاه اعتبار درخوری برخوردار نیستند. انجام پژوهش البته اگر حالت و شکل کپی نداشته باشد خیلی سخت است و شکلی خلاقانه دارد و یک استاد دانشگاه با استفاده از مجموعه پژوهش‌های به انجام رسیده، سر کلاس قادر به طرح مشخصی از عناوین درسی است که می‌خواهد به دانشجویان آن را ارائه نماید و لذا اساتید آموزشی با اتکا به چنین پشتوانه‌ای قادر هستند که از طرق مختلف تدریس، ارتزاق خوب و مطلوبی داشته باشند در حالی که اساتید پژوهشی به جهت وقت زیادی که به امر پژوهش اختصاص می‌دهند، زمان کافی برای ساماندهی اوضاع زندگی خود ندارند و چون حمایتی هم از پژوهش نمی‌شود لذا چندان تمایلی هم به انجام آن نیست. ما در کشور با مشکلات زیادی روبرو هستیم و لذا هر جا که امر پژوهش صوری نبوده است در مواجهه با مشکلات موفق بوده‌ایم و هر جا صرفاً مانور داده‌ایم چندان توفیقی در این امور نداشته‌ایم. نکته‌ای که وجود دارد اینکه در مقوله پژوهش تنها مشکل بودجه نیست و یک پژوهش خوب به زمان لازم هم نیاز دارد، به یک زمان کافی که به تبع آن نتایجی هم به دست بیاید که رافع نیازها باشد.

وی افزود: پژوهش باید نسبت دیالکتیکی با جامعه برقرار کند و نیاز را از جامعه گرفته و با بررسی ابعاد گوناگون و ارائه راهکارها آن را به جامعه برگرداند. در حال حاضر یکی از معضلات جامعه ما اقتصادی است که اگر پژوهشگران خوبی در این حوزه داشتیم اگر حتی همه مشکلات نیز مرتفع نمی‌شد حداقل این بود که به چنین شرایط بغرنجی نیز دچار نمی‌شدیم. مشکل اینجاست که ما اساتید اقتصاد و دانشکده‌های اقتصادی که به امر آموزش مشغولند زیاد داریم اما از نظر پژوهشگر اقتصادی در مضیقه هستیم و ما در عرصه پرداختن به مشکلات و آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی، توجه به امر پژوهش و ارزیابی اوضاع نداشته‌ایم که البته این امر از آنجا ناشی می‌شود که اصولاً ما در نظام ارتقای تعریف شده در آموزش عالی، پژوهش‌محور نبوده و نیستیم. واحدهای دانشگاهی تنها از اساتید ما مقاله می‌خواهند چرا که سطح توقع آنها این است که باید همچنان در امتداد مرز علم به حرکت خود ادامه دهیم در حالیکه محتوای علمی ارائه شده در هر قالبی حتی مقالات اگر رافع نیاز نباشد، نمی‌توان اسم آن را علم گذاشت. علم نسبتی با جامعه دارد و اگر راهکاری برای فائق آمدن بر مشکلات جامعه و نیازهای آن ارائه ننماید که دیگر علم نیست و محلی از اعراب ندارد چرا که هیچ نسبیتی با جامعه ندارد. در چنین اوضاعی اما متولیان همچنان فخر به جامعه می‌فروشند که ما در مسیر ارتقای علمی در حال حرکت هستیم در حالیکه در واقعیت اینگونه نیست.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: به همین دلیل من هم به نسبت کارهای پژوهشی که در حال انجام است و اغلب صوری و انتزاعی است و هم به نسبت استفاده‌ای که از برخی پژوهش‌های خوب برای رفع نیازهای جامعه صورت می‌گیرد، نمره خوب و قابل قبولی قائل نیستم.

افروغ همچنین درباره  پایان نامه‌ها، تحقیقات و رسالات دانشگاهی و حمایت از سوی نهادها، ارگان‌ها و حتی واحدهای دانشگاهی از آثار پژوهشی دانشجویی توضیح داد: این مسئله را همانگونه که اشاره شد می‌توان از چند وجه مورد بررسی قرار داد. یکی خود پژوهش است اینکه تا چه اندازه رافع و مسئله‌مند است و البته نکته دیگر اینکه تا چه اندازه این پژوهش‌ها مورد توجه و کاربرد قرار می‌گیرند. به طور مثال همواره این بحث مطرح است که سینما در روزگار فعلی دارای مسئله هست یا نیست. در واقع در سینما از فرایند تصویب فیلمنامه، پروانه ساخت، ساخت و پروانه نمایش و اکران مسائل مختلفی وجود دارد، نکته مهم اینکه باید دید فیلم‌هایی که ساخته می‌شوند اساساً چه نسبتی با جامعه دارند و آیا در قبال جامعه خود رسالتی را احساس می‌کنند و تعهدی نسبت به آن دارند؟ تا چه اندازه مشکلات مبتلا به جامعه را بازتاب می‌دهند و درصدد تعدیل مشکلات کوشش و تلاش دارند؟ این مسئله باید مورد بررسی قرار گیرد که آیا اساساً این سینما برای سینماست یا سینمایی برای جامعه است؟ به طور قطع از زمانی که یک فیلمنامه نوشته می‌شود تا زمان اکران مسائل مختلفی وجود دارد حتی در مورد ممیزی‌ها و نهادهایی که به نوعی فعالیت می‌کنند، نیز این مسئله مشهود است. نوع نگاه مدیران سینما به مقوله سینما نیز حائز اهمیت است، اینکه از چه زوایه‌ای به این مسئله نگاه می‌کنند و آیا این نوع نگاه‌ها مرتبط با نیازهای جامعه هست یا خیر. زوایه نگاه منتقدان سینمایی و اینکه آنها چه درد دلی دارند و به چه مسائلی می‌پردازند و چه موضوعات و محتوایی برایشان اهمیت دارد که آن را نقل می‌کنند از جمله دیگر رویکردهایی است که می‌توان آن را در مباحث پژوهشی سینما مورد بررسی قرار داد. متأسفانه ما در بررسی این مسائل در سینما شاهد ارائه پژوهش‌های خوبی نیستیم.

وی ادامه داد: من در مقطعی که در شورای پروانه ساخت بودم بارها با این مشکلات مواجهه شدم و اینکه یک نگاه پژوهشگرانه برای طرح و در نتیجه حل آنها وجود ندارد. به طور مثال باید به این نکته اشاره کنم که نوع نگاه مدیران سینمایی ما به هنر هفتم، مردمی نیست بلکه نوعی نگاه از بُعد تقسیم کار ناموجه را در آن شاهد هستیم، تقسیم کاری حرفه‌ای گرایانه البته در سایه تمکین از اخلاق حرفه‌ای که مدعی آن هستند. چنین نگاه و پرداختی موجب شده است که به نسل جوان، مبتکر و خلاق در سینما میدان برای فعالیت آنگونه که انتظار می‌رود داده نشود و پیرسالاری را همانطور که در مدیریت کلان کشور شاهد هستیم، در سینما نیز مشهود باشد علاوه بر اینکه زد و بندهای سلیقه‌ای خاص نیز در ارتباط با تصویب یک فیلمنامه و صدور پروانه نمایش نیز وجود دارد.

عضو شورای سیاست گذاری جایزه پژوهش سینمایی سال عنوان کرد: من در قالب یکی از جلسات شورای سیاستگذاری جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، این مسئله را با دوستان مسئول در میان گذاشتم و به این نکته اشاره کردم که ما داریم به بیراهه می‌رویم و تیغ ممیزی را به سمت آثاری اندیشمند برده‌ایم که این روند موجب رونق و پررنگی فیلم‌هایی آنچنانی و آثاری که لودگی را رواج می‌دهند، می‌شود. حساسیت در قبال استقبال مردم از سیاست که قدرت اجتماعی آنها را بالا می‌برد به شکلی هدفمند از بالا به پایین در عرصه‌های گوناگون مدیریت می‌شود که سینما نیز مستثنی از آن نیست. باید در این عرصه دید که منتقدان بر روی چه مسائلی انگشت می‌گذارند، آنها را در یک پروسه پژوهشی مورد بررسی و احصا قرار داد، دسته‌بندی کرد و به نظر من در شرایط کنونی باید بی محابا و بدون تعارف  برای سامان‌بخشی به معضلات سینمایی  به سراغ مباحث کلیدی و زیربنایی و رفع آن رفت و مثلاً به این مسئله توجه داشت که چرا به پژوهش‌های خوب اما معدود در حوزه سینما توجهی نمی‌شود.