سرویس سینمایی هنرآنلاین: بهتاش صناعی‌ها یکی از اعضای هیئت داوران بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم کوتاه تهران بود.

او درباره آثار بخش مسابقه گفت: فیلم‌های امسال از یک بعد امیدوارکننده بودند و از بعد دیگر ناامید‌کننده. امیدوارکننده بودند از این جهت که تعداد زیادی فیلمساز جوان در جشنواره حضور داشتند که آثارشان خوب بود و به نظر آینده‌دار می‌رسند و فیلم‌ها از یک استاندارد فنی خوبی برخوردار بودند و از نظر محتوایی هم موضوعات جذابی را مطرح کردند، اما از این بابت نگران‌کننده هستند که فیلم‌های زیادی در ژانر اجتماعی دیدیم و آن تنوع ژانری را که ما در جشنواره فیلم کوتاه تهران باید ببینیم کمتر شاهد بودیم یا حتی بهتر است بگویم فیلم‌های خوبمان دچار این معضل هستند.

وی ادامه داد: ممکن است یکسری از فیلم‌ها در ژانرهای مختلف تجربه کرده‌ باشند، ولی خیلی قوی نیستند و جزو فیلم‌های برتر جشنواره محسوب نمی‌شدند. فیلم‌های خوب جشنواره بیشتر در حول همین گونه اجتماعی بودند و این خطرناک است. چرا که ما در سینمای بلند این ژانر را به‌وفور داریم و سینمای کوتاه عرصه تجربه کردن و متفاوت دیدن است و باید به سمت ژانرهای دیگر بروند.

کارگردان"احتمال باران اسیدی" درباره دلایل این اتفاق و توجه به یک ژانر خاص اظهار کرد: احتمالاً به خاطر توجهی است که به فیلم‌های اجتماعی ایران در سطوح جشنواره‌های بین‌المللی می‌شود یا بخشی هم به دلیل تمرین ساختن فیلم‌های اجتماعی است که در آینده بتوانند در سینمای بلند نیز اجتماعی بسازند. البته یک بخش هم محدودیت‌های موضوعی است که باعث می‌شود سراغ ژانرهای مختلف نروند. بعضی اوقات برخی از فیلم‌ها شبیه به هم هستند و این نگران‌کننده است و نیازمند سیاست‌گذاری درست است تا بیایند و بچه‌های فیلمساز را پرورش دهند و در ژانرهای مختلف و متنوع‌تر فیلمسازی انجام شود.

صناعی‌ها در ادامه بیان کرد: برای فستیوالی که 110 فیلم در آن حضور دارد، 20 فیلم در ژانرهای دیگر کافی نیست و این زنگ خطری است که در آینده فیلمسازان متنوعی در ژانرهای مختلف نخواهیم داشت.

وی درباره معیارها و ملاک داوری آثار نیز توضیح داد: برای ما ارزش‌های هنری، محتوایی و تکنیکی فیلم مهم بود. این که فیلم‌ها چه حرفی می‌زنند و با چه بیان سینمایی، چقدر آثار حرفه‌ای هستند و اصالت دارند و از کپی دور هستند اهمیت داشت. این که در آثار نوآوری وجود داشته باشد و از فرم، تکنیک و زیبایی‌شناسی بصری به شکل حرفه‌ای بهره برده باشند، قابل توجه بود. ما به‌شدت به دنبال کشف استعداد بودیم و اینکه فیلمسازان جدید را که فیلم خوب ساخته‌اند مطرح کنیم. برای خود من یکی از بهترین تجربه‌های داوری بود، چرا که تیمی کنار هم قرار گرفت که بسیار همگرایی داشت و در تصمیم‌گیری‌ها اختلاف سلیقه‌ها بسیار جزئی بود.

این کارگردان در ادامه به سیاست‌گذاری روی تولید آثار کوتاه اشاره کرد و افزود: سیاست‌گذاران ما نباید از فیلمسازان جوان عقب بیفتند. باید جلوتر از فیلمساز حرکت کنند مانند بسیاری از مؤسسات و نهادهای تصمیم گیر فرهنگی در تمام کشورهای دنیا که با تفکر آوانگارد فیلمسازان خوب تربیت می‌کنند و همیشه از فیلمسازان جلوتر هستند و همواره از آن‌ها دعوت می‌کنند تا خلاقیت‌هایشان را به منصه ظهور برسانند، ما نیز باید همین شیوه را در پیش بگیرم، در حالی که متأسفانه اینجا علی و معلولی رفتار می‌شود و از روی نیازهایمان می‌فهمیم که باید چه سیاست‌گذاری داشته باشیم. خود تصمیم‌گیرندگان هستند که باید نقشه راهی طراحی کنند که جوانان بر مبنای آن در مسیر فیلمسازی حرکت کنند. در این صورت است که ما به سینمای والا می‌رسیم و می‌توانیم خودمان را از ورطه تکرار نجات دهیم. این تکرار زنگ خطری برای سینمای بلند و کوتاه ایران است.

او همچنین گفت: ما در سینما با انواع دسته‌بندی‌ها مانند اکشن، سورئال، رئالیسم جادویی، نئورئالیسم و بسیاری دیگر از گونه‌های سینمایی مواجه هستیم که اتفاقاً فضای فیلم کوتاه برگرفته از همین‌هاست و بسیار جای تجربه کردن دارد، اما متأسفانه ما یا در جشنواره این فیلم‌ها را نداریم و یا اگر هم داریم بسیار ضعیف هستند. هیئت داوران هم نهایت تلاش خودش را در این دوره از جشنواره کرد تا به هر فیلم خوبی غیر از اجتماعی نگاه ویژه‌ای داشته باشد، اما این محدود به داوری نیست و باید این توجه از مسئولین و سیاست‌گذاران اعمال شود. سینمای کوتاه پایه سینمای بلند است و اگر این تنوع را در مهد آن از دست بدهیم هرگز معضلی که در سینمای بلند داریم را نمی‌توانیم حل کنیم. سینمای ایران امروز تبدیل به دو گونه طنز و اجتماعی شده است و همین دو مدل را داریم و گزینه سومی وجود ندارد. اینکه هر چند سال یک بار یک فیلمی در ژانری دیگر کار شود منظور من نیست. غالب آثار در همین دو ژانر خلاصه شده‌اند. در صورتی که زمانی در سینمای ایران آثار بسیار متنوعی در ژانر پلیسی ساخته می‌شد. حتی ژانرهای عاشقانه واقعی، نه بدبختی و تلخی در کنار عشق که گاهی به نمایش درمی‌آید. شکل تجاری آن "شور عشق" است که ساخته شد؛ اما در سینمای بلند اصلاً این تنوع را نداریم. گونه دلهره‌آور زمانی بسیار پرطرفدار بود ولی امروز آن را نیز نداریم.

صناعی‌ها در ادامه در پاسخ به این سؤال که آیا به لحاظ تکنیکی می‌توان شاهد آثار خوبی در این عرصه بود یا خیر، عنوان کرد: از منظر تکنیکی بسیار رشد داشتیم و این در تمام سینمای ایران دیده می‌شود. فیلمبرداران سینمای ایران در هر دو عرصه جزو پیشرو‌ترین صنف‌های سینمای ایران هستند و بسیار درخشیده‌اند. مشکل ما بیشتر محتواست. امروز هم جسارت‌ها کم است و هم ممیزی‌ها مانع است. عرصه فیلم کوتاه اصطلاحاً عرصه شلنگ‌تخته انداختن است و به هر شکلی که می‌خواهند باید تجربه کنند. جسارت را مدیران و سیاست‌گذاران باید بدهند و این اطمینان خاطر را به فیلمساز بدهند که الان و در این فضا عرصه باز است و باید تجربه کنید چرا که بعدها در سینمای بلند ممیزی یقه‌تان را می‌گیرد. این اتفاق باعث می‌شود تا فیلمسازان جوان خلاقانه کار کنند. ما در این آثار ایده‌های خلاقانه را ندیدیم و نبود محتوای مناسب نگران می‌کند. عموماً فیلم‌ها اجتماعی و تلخ هستند.

وی گفت: اگر خودمان به فیلم‌های متنوع بها دهیم و بگذاریم موضوعات متنوع باشند، آن وقت می‌توانیم انتظار دیگر هم داشته باشیم. می‌توانیم در سیاست‌گذاری عرصه تولید به دنبال این باشیم که فیلمنامه‌های متنوع‌تری تولید و اقتباس‌های سینمایی بیشتر شود. در جشنواره‌های خارجی شما با انبوهی از فیلم در ژانرهای متنوع مواجه هستید که بسیار به بدنه سینما کمک می‌کند.

کارگردان مستند"دیپلماسی شکست‌ناپذیر آقای نادری" در ادامه درباره سینمای تجربی نیز اظهار کرد: سینمای تجربی هم انگشت‌شمار شده است و این آثار هم از میان انبوهی از فیلم‌ها انتخاب شده‌اند. در سینمای ایران به‌مرور فیلم‌های تجربی کمتر می‌شوند در حالی که در گذشته فیلم‌های تجربی بیشتری تولید می‌شد حتی در زمانی که فیلم‌های 35 و 16 میلی‌متری کار می‌کردیم. امروز با وجود دیجیتال که فضای بیشتری برای تجربه کردن دارد تعداد این آثار بسیار کم شده است و آن تعدادی هم که هستند خیلی قوی کار نشده‌اند. سینمای تجربی می‌تواند مخاطب پسند و حتی جشنواره‌ای باشد چرا که نگاه هنرمندانه بیشتری دارد و فقط قصه‌گو نیست بلکه بیشتر به هنر نزدیک می‌شود و به سمت ویدئو آرت و هنر به معنای آرت آن می‌رود. حیف است که حواسمان به این نباشد و وجوه هنری سینما را فراموش کنیم. سینمای تجربی در حال از دست رفتن است.