سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم "بااستعداد" (Gifted) ساخته مارک وب یکی از فیلم‌های دیدنی در سال 2017 به حساب می‌آید که به بهانه نوروز از شبکه دو تلویزیون پخش شد.

مری کوچک هفت ساله یک نابغه ریاضیات است و می‌داند که با بقیه تفاوت دارد، اما هنوز درکی از غرابت و تک افتادگی‌اش در دنیای پیرامون خود ندارد و نمی‌داند که همین هوش و استعداد کمیابش می‌تواند او را از جامعه جدا کند و زندگی عادی‌اش را به مخاطره بیندازد. اگر نوابغ دیگر از این تناقض حل ناشدنی رنج می‌برند که چطور در جایگاه یک انسان خاص و متفاوت زندگی معمولی‌شان را حفظ کنند، مری با چالش‌های دشوارتر و پیچیده‌تری مواجه است. چون هنوز یک بچه به حساب می‌آید و نمی‌تواند برای خودش تصمیم بگیرد و دست به انتخاب بزند که چه راهی را در پیش بگیرد.

از این جهت ماجرا به اختلاف و درگیری میان مادربزرگ و دایی کشیده می‌شود. مادربزرگ می‌خواهد به مری کمک کند تا آنچه را که سزاوار یک نابغه است، به دست آورد و دایی می‌کوشد تا مری از زندگی ساده و عادی یک کودک محروم نشود و خواسته هر دو شخصیت از رابطه‌شان در گذشته با مادر مری برمی‌آید که او نیز نابغه ریاضی بوده اما بعد از به دنیا آوردن مری خودکشی کرده است. مادربزرگ می‌خواهد با موفقیت مری ناکامی‌اش درباره دخترش را جبران کند که در میانه راه ماندگاری به‌عنوان یک نابغه بازمانده است و دایی به دنبال این است که مری فرصت لذت بردن از زندگی را همچون خواهرش از دست ندهد.

مری در میانه این دو، خود را در مواجهه با دوراهی دردناکی می‌بیند که هر نابغه‌ای به ناگزیر آن را تجربه کرده است و به نظر می‌رسد هر کدام را انتخاب کند، بخشی از زندگی‌اش رو به تباهی می‌رود و انگار راهی وجود ندارد که هم یک بچه باشد و هم یک نابغه. برای مری هنوز خیلی زود است که با دوپارگی وجودش روبرو شود و بتواند دست به انتخابی هراسناک در جهت حذف یکی از تکه‌های هستی‌اش بزند و یا از کودکی‌اش دست بکشد و یا از نبوغش. در واقع فیلم با تمرکز بر وضعیت مری از این فرصت بهره‌مند می‌شود که چالش‌ها و دشواری‌های نوابغ در دوران کودکی را نیز به نمایش بگذارد و نشان دهد هر یک از این آدم‌های مهم و بزرگ و ماندگار که جهان را تحت تأثیر نبوغ خود قرار دادند، به‌عنوان یک بچه چه تاوان و بهای سنگینی را پرداختند و چه چیزهایی را از دست دادند.

فیلم "بااستعداد" در حد و اندازه فیلم "پانصد روز در سامر" که همه مارک وب را با آن می‌شناسند، نیست و فیلم کوچک و جمع و جور و بی‌ادعایی به نظر می‌رسد، اما ارزش فیلم در این است که عادی بودن انسان را به اندازه بااستعداد بودن او ارتقا می‌بخشد و به‌عنوان یک موهبت بزرگ به آن نگاه می‌کند و نشان می‌دهد هر آدم خارق‌العاده و خاصی با وجود نبوغ و استعداد ویژه‌اش نیاز به همان خواسته‌ها و دغدغه‌های ساده و معمولی در زندگی‌اش دارد و اگر از او دریغ شود، با خلأ پرنشدنی مواجه می‌شود که او را به‌تدریج در خود می‌بلعد و اجازه لذت بردن از زندگی به‌عنوان یک آدم خاص را هم از او می‌گیرد.