گروه سینما هنرآنلاین: دغدغه‌مندی مهم‌ترین دغدغه اوست. یک روز دغدغه‌اش اشغال جنوب لبنان بوده؛ یک روز حوادث تلخ سال 88 و حالا هم آمده تا با کمدی‌هایش نشاط را در جامعه ساری و جاری کند. مسعود اطیابی کارگردان صاحب‌نام سینمای ایران با همان نخستین کمدی‌اش یعنی «خروس جنگی» خوش درخشید. در کارنامه‌اش آثار غیرکمدی هم به چشم می‌خورد اما زور کمدی‌ها می‌چربد. او هنوز هم کمدی می‌سازد و پرفروش‌های بسیاری را اخیرا روی پرده داشته که آخرین آنها «هتل» است که هم نقد مثبت می‌شنود و هم نقد منفی اما همچنان به صعود در جدول فروش ادامه می‌دهد. حالا که سینما با آثاری از این کارگردان در حال طی کردن سیر صعودی رونق خویش است، گپی با این کارگردان نام‌آشنا زدیم و پیرامون سینمای کمدی، سینمای غیرکمدی و البته رسانه ملی نکاتی گفتیم و شنیدیم. 

هنرآنلاین: پس از عبور از کرونا و ناآرامی‌های سال گذشته، آمار فروش سینما از ابتدای امسال خبر از افزایش میزان مخاطبان سینما می‌دهد؛ به طوری که حتی می‌گویند شاهد پررونق‌ترین دوره سینما به لحاظ میزان مخاطب هستیم؛ از سوی دیگر عده‌ای معتقدند فروش فیلم‌های کمدی افتخاری ندارد. به عنوان یک سینماگر این رونق سینما را چگونه می‌بینید و آیا اینکه همه فیلمسازان به سمت کمدی ساختن بروند، خوب است یا بد؟

اطیابی: اساسا برای سینما به معنای سینما هیچ اعتباری قائل نیستم. معتقدم سینما یک صنعت، هنر و مخلوق دست بشر است که با کمک اراده‌ای که خدا به انسان داده تلاش می‌کند تا چیزی خلق کند. علاقه چندانی به سینما برای سینما ندارم و اعتقاد من این است که سینما بایستی به کمک جامعه و مردم بیاید و کارایی داشته باشد و به همان واسطه ارزش و اعتباری پیدا کند. سینما اگر کارایی نداشته باشد، نه‌تنها ارزشی نخواهد داشت، بلکه گاهی مورد استفاده خطا نیز واقع می‌شود.

وقتی انقلاب اسلامی رخ داد، اولین چیزی که انقلاب قصد داشت با خودش بیاورد، نشاط بود. نخستین اولویت انقلاب تغییر روحیه مردم بود؛ مردمی که در دنیا به عنوان مردمی خموده و شکست‌خورده از آنها یاد می‌شد! چنین حضور همگانی‌ای از سوی مردم در خیابان‌ها برای یک تغییر بنیادین، کم‌سابقه بود. ریشه‌اش یک خواسته جمعی عمومی بود. وقتی انقلاب شد، اولین چیزی که حکومت اسلامی می‌بایست به مردم ارائه می‌داد، روحیه نشاط بود. این اتفاق بعد از انقلاب افتاد و در همه عرصه‌ها چندین سال ملتی فعال و رو به پیشرفت می‌دیدیم. به نحوی که حتی کشورمان از یک کشور توسعه نیافته به یک کشور در حال توسعه رسید. حالا چند سالی است که غفلت‌هایی می‌بینیم. در وصیت‌نامه امام خمینی (ره) هم آمده که اجازه ندهید انقلاب دست نااهل و نامحرم بیفتد. من درباره جاسوس حرف نمیزنم چون برای عده‌ای واژگان نااهل و نامحرم واژگان درست‌تری هستند. در حال حاضر داریم درباره رونق سینما در سال 1402 حرف می‌زنیم؛ سینمایی که بعد از کرونا به سختی روی پای خودش ایستاد و در آن شرایط باید با فیلم‌های قدرتمندی کار خود را از سر می‌گرفت. برای این اتفاق برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفت و از سر گرفتن این چرخه رخ داد و حتی فیلم «دینامیت» که پس از سه سال و با دشواری‌های بسیار مجوز نمایش گرفت، در شرایطی قرار گرفت که باید با آمدن روی پرده سینما جامعه را نجات می‌داد. سینما باید ادامه کار خود را با فیلمی قدرتمند آغاز می‌کرد و به همین ترتیب ابتدا فیلم «دینامیت» و سپس دیگر فیلم‌ها به اکران درآمدند و موفق شدند که سینما را از تعطیلی یا چراغی نیمه‌روشن، به چراغی با روشنایی کامل تبدیل کنند.

روشن بودن چراغ سینما در اصل به معنای زنده بودن جامعه است. از سوی دیگر زمانیکه جامعه به سمت خمودگی و ناراحتی برود، جامعه در مسیر اهداف دشمن است و برای مقابله با این جریان، نشاط چاره کار است. در حال حاضر با رسانه ملی‌ای طرف هستیم که انگار به اسارت درآمده و کارایی‌اش تبدیل شده به اینکه دشمنان را شاد کند! تلویزیون ما امروز خواسته یا ناخواسته، از یک رسانه پرمخاطب با برنامه‌های پرمخاطب تبدیل شده به رسانه‌ای که چیزی جز توهین به مذهب، مردم، انقلاب و اصل نظام در چنته ندارد. متاسفانه در زیرمتن برنامه‌های تلویزیون این مشکل را مشاهده می‌کنیم.

در چنین وضعیتی مردم جایگزین‌های مختلفی پیدا می‌کنند؛ عده‌ای به سراغ مدیوم سینما می‌روند؛ برخی به سوی پلتفرم‌ها می‌روند؛ عده دیگری هم شبکه‌های ماهواره‌ای را به عنوان جایگزین انتخاب می‌کنند. البته خوشبختانه پلتفرم‌ها تا اینجای کار موفق شده‌اند آمار مراجعه به شبکه‌های ماهواره‌ای را به روند کاهشی قابل توجهی سوق دهند.

وقتی در یک بحران اقتصادی قرار داریم، آنچه می‌تواند موتور مردم را برای شروع دوباره کار گرم کند، نشاط است. امروز نشاط نیاز جامعه ماست. البته باید توجه داشت که ایجاد نشاط در سینما فقط به واسطه فیلم‌های کمدی صورت نمی‌گیرد! فیلم‌های غیرکمدی نیز می‌توانند نشاط‌آور باشند. در سینمای کمدی هم اینگونه نیست که هر کمدی‌ای بسازی مردم استقبال کنند! تعداد کمدی‌های شکست‌خورده در فروش بیش از دیگر ژانرهاست. در طول سال معمولا 50 درصد فیلم‌هایی که اکران می‌شوند، کمدی هستند و از بین آنها شاید 10 درصد فیلم‌ها موفق شوند فروش خوبی را تجربه کنند.

  • امام (ره) فرمود نقاط کور جامعه را نشان دهید

این وظیفه عمومی سینماگران است که امید و نشاط را به جامعه تزریق کنند. سینما در واقع حرف‌های مردم است. یعنی اینکه در فیلم‌ها بایستی انتقادات اجتماعی، سیاسی یا مسائل خاصی که مردم مبتلا به آن هستند، بیان شود. امام خمینی (ره) در زمان عملیات کربلای 5 که تعداد زیادی از شهدای خبرنگار و فیلمساز در آن حاضر بودند، در پیامی فرمود هنر در عرفان اسلامی نشان دادن نقاط کور و مبهم جامعه است. از این جمله امام (ره) می‌توان برداشت کرد که آنچه ما گاهی سیاه‌نمایی می‌نامیم، در واقع سیاه‌نمایی نیست! معضل فیلم‌های اجتماعی‌ای که گاهی آنها را سیاه‌نما می‌نامیم، این است که مفرح نیستند.

سینما در ذات خودش باید مفرح باشد؛ ولو اینکه فیلمی که به تماشا می‌نشینیم تلخ و گریه‌آور باشد؛ ولو اینکه در آن یک معضل بزرگ سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی را نشان بدهیم. گاهی همکاران فیلمساز گمان می‌کنند اگر رنگ فیلمشان را سیاه‌وسفید نکنند، مخاطب متوجه تلخی فیلمش نمی‌شود؛ اما اینطور نیست. ژانر اجتماعی ما یکی از معضلاتش ساختار اشتباهی است که فیلمسازان اجتماعی بر آن اصرار دارند و مردم حوصله تماشایش را ندارند. معضلی دیگر اینکه حرف‌های یک فیلم اجتماعی عقب‌تر از حرف‌های مردم جامعه باشد. فیلم اجتماعی باید از مردم جامعه جلوتر حرکت کند. زودتر از آنکه یک سخن در جامعه مطرح شود و زبان به زبان بچرخد، فیلمساز اجتماعی بایستی آن را مطرح کند.

هنرآنلاین: اگر بخواهید اجتماعی بسازید، شما هم به سراغ فیلم‌هایی می‌روید که امروز آنها را به اسم سیاه‌نما می‌شناسیم؟ یا تلاش می‌کنید در فیلمتان امیدآفرینی داشته باشید؟

اطیابی: سیاه‌نمایی با نشان دادن نقاط کور و سیاه متفاوت است. سیاه‌نمایی آن است که یک نقطه‌ای را که سیاه نیست، سیاه نشان بدهیم اما نمایش نقاط کور و سیاه یعنی انتقاد. انتقاد بر خلاف سیاه‌نمایی برای جامعه لازم است. قصد منتقد اصلاح است. مثلا فرض کنید سیستم اداری ما دچار بروکراسی و کاغذبازی اضافه باشد. این موضوع را می‌توان با بیان‌های به ترتیب طنز، تلخ و جدی نشان داد و انتقاد کرد؛ اما در هر یک از این بیان‌ها نباید به فحاشی دچار شویم؛ یا مثلا در خصوص اختلاس می‌توان طوری همه چیز را نشان داد که انگار سیستم برای این امر مهیا چیده شده است! این سیاه‌نمایی مفرط است اما به جای آن، می‌شود انتقاد از برخی ضعف‌های نظارتی کرد.

مسعود اطیابی

  • ذات رسانه ملی باید عوض شود!

هنرآنلاین: هم‌اکنون فیلم «هتل» به کارگردانی شما در حال اکران است و استقبال گسترده‌ای را به دنبال داشته اما هیچگونه تبلیغی از این فیلم در تلویزیون نمی‌بینیم؛ علت این امر چیست؟

اطیابی: خودمان به تلویزیون تبلیغ نمی‌دهیم. چرا که تبلیغی که تلویزیون برای فیلم‌هایمان کند، عملا ضدتبلیغ است! ذات رسانه ملی باید عوض شود! چرا اثری درجه 1 را باید بین برنامه‌های درجه 5 تلویزیون تبلیغ کنیم؟ این تلویزیون است که باید در پی دیده شدن آثارش از بغل فیلم «هتل» باشد! تلویزیون اگر هوشمند باشد، بابت تبلیغ فیلم‌های «فسیل» و «هتل» که به کنداکتور رنگ و لعاب می‌بخشد، حتی هزینه پرداخت می‌کند! زمانی تیزر موکت «ظریف مصور» با همان ترانه خاصش رنگ و لعاب به تلویزیون می‌داد و مدیران تلویزیونی وقت هم هوشمندانه‌تر عمل می‌کردند و به این تبلیغات تخفیف می‌دادند تا شبکه نونوار شود.

  • باج می‌دهند و می‌گویند باج نمی‌دهیم!

موضع ما نسبت به رسانه ملی موضع انتقادی است. از دید من صداوسیما امروز علی‌رغم اظهارات رئیسش، در حال باج دادن به برخی افراد است. همین چند وقت پیش بود که چندین مجری قصد بازگشت به تلویزیون داشتند و یکی از مجریان فعلی تلویزیون که طنز را با توهین اشتباه گرفته است، به این بازگشت اعتراض کرده بود. رئیس صداسیما اگرچه مدعی است که به کسی باج نمی‌دهد ولی به این مجری باج داد تا برنامه تلویزیونی‌اش روی آنتن بماند.

از سوی تلویزیون ساخت یک سریال اجتماعی به من پیشنهاد شده است. فعلا در مرحله صحبت و رایزنی هستیم. فعالیتم را به سینما محصور نمی‌کنم و اگر شرایط مهیا باشد با تلویزیون هم کار می‌کنم. اگر کار غیرکمدی باشد تمایل بیشتری برای همکاری دارم چون اساسا علاقه بیشتری به این فضا دارم و حتی اگر کار دفاع مقدس فاخر پیشنهاد شود، حاضرم بدون دستمزد کار کنم. اگرچه به تلویزیون انتقاد شدیداللحن داریم اما دشمن آن نیستیم.

هنرآنلاین: آیا مسعود اطیابی را در سالیان پیش‌رو به عنوان کارگردان آثار غیرکمدی نشاط‌‌آور هم خواهیم دید؟

اطیابی: من فعلا جایگاه خودم را در این پازل تزریق نشاط به جامعه پیدا کرده‌ام. من تنها یک فیلمسازم و بیش از 500 کارگردان دیگر داریم که امیدوارم اهمیت این موضوع را درک کنند.

هنرآنلاین: بدین جهت پرسیدم که شما پیش از این کارهای غیرکمدی خوبی هم ساخته‌اید.

اطیابی: اگر از من بپرسند بهترین فیلمی که ساختی نامش چیست، به فیلم «صبح روز هفتم» اشاره می‌کنم. این فیلمم را راجع به نماز اما با یک جنس مفرح ساختم؛ قصه اگرچه تک‌محور جلو می‌رود ولی از تماشای فیلم سیر نمی‌شوی. «صبح روز هفتم» را خیلی دوست دارم اما کارایی آن فیلم برای زمان خودش آن هم برای عده‌ای قلیل است. فیلم «هتل» ولی متناسب با شرایط متفاوتی تولید شده است و می‌خواهد مخاطبانی خموده و ناراحت را دور هم جمع کند و فضای یک تجربه خنده و شادی اجتماعی را برای خانواده‌ها مهیا کند. مثل روز روشن است که سوژه فیلم «هتل» تکراری است ولی فیلمنامه‌نویس ما به خوبی آن را نوشته است؛ به نحوی که مخاطب حتی اگر متوجه تکراری بودن سوژه شد، باز هم از تماشای آن لذت ببرد.

مسعود اطیابی

هنرآنلاین: در کارهای اخیرتان پژمان جمشیدی ستاره پولساز این روزهای سینما حضور پررنگی دارد؛ این همکاری‌های پیاپی را ناشی از جنس بازی او می‌دانید؟

اطیابی: هم پژمان جمشیدی و هم رضا عطاران، بازیگرانی هستند که من ظرفیت‌های آنها را می‌شناسم. من برای پژمان زاویه دوربینم را می‌دانم؛ می‌دانم که دوربینم را در سکانس‌های او کجا قرار دهم؛ کجا کات بدهم؛ کجا عبور کنم و... . این شناخت‌ها به فیلمساز کمک زیادی می‌کند.

هنرآنلاین: قبل از اینکه پژمان را برای نقش‌آفرینی در «تگزاس1» انتخاب کنید، به جایگاه امروز او در عرصه بازیگری فکر می‌کردید؟

اطیابی: بله. پژمان جمشیدی و رضا عطاران از نادر بازیگران مردمی هستند که آستانه صبرشان در برابر انتقادات هم قابل تحسین است. این نکته را هم باید به خاطر داشت که به همان میزان که مردم حق اظهارنظر درباره فیلم‌ها دارند، هیچ منتقد و هیچ رسانه‌ای حق اظهارنظر درباره آثار ندارد! رسانه فقط حق تحلیل و نقد دارد و باید اظهارنظر را به مردم بسپارد. منتقد باید با موشکافی نشانه‌ها برای مخاطب واکاوی کند کجای فیلم نقطه ضعف دارد، کدام دیالوگ نامناسب است و... . کار منتقد و رسانه این است.

  • بابت مخالفت با شوخی رکیک با نویسنده می‌جنگم

هنرآنلاین: به نظر شما این روزها جای خالی برنامه تعطیل‌شده «هفت» چقدر احساس می‌شد؟

اطیابی: برنامه «هفت» در زمان آقای جیرانی برنامه خوبی بود. زمان آقای گبرلو هم خوب بود اما پس از همان دوره بود که جنس نقدها بیشتر به اظهارنظر نزدیک شد! فضای نقد سینما کلا به همین سمت و سو رفته است. منتقدانمان معمولا دیگر نمی‌نویسند و آنهایی که به اسم منتقد فعالیت می‌کنند نیز کسانی هستند که صرفا اظهارنظر می‌کنند! این اظهارنظرات خیلی تاثیری بر روند سینمای ما ندارد. منِ فیلمساز دوست دارم نقد بشنوم؛ دوست دارم نکته‌ای بر خلاف فیلمم مطرح شود تا در فیلم بعدم آن را به کار ببندم؛ اما نقدهایمان تقلیل یافته به اینکه بگیوییم مسعود اطیابی در فیلمش از کلمات مستهجن استفاده می‌کند، شوخی جنسی به کار می‌برد و... . من اگرچه مخالف پاستوریزه بودن محصولات هنری هستم و پاستوریزه بودن را  برای فیلم‌ها و آدم‌ها خطرناک می‌دانم، اما به شدت مخالف شوخی‌های رکیک هستم و حتی بابت این موضوع با تهیه‌کننده و نویسنده می‌جنگم! من برای خانواده حد و اندازه‌ای می‌گذارم ولی فقط و فقط تا جایی که بدآموزی نداشته باشد! به جرات می‌گویم که تاکنون هیچ کسی پس از تماشای فیلم‌های من با بدآموزی از سالن سینما بیرون نیامده است.

  • هیچ گوینده‌ای حاضر نشد نریشن بگوید!

هنرآنلاین: راز دیده شدن یک فیلم در سینمای ایران چیست؟ چه شد که «هتل» خوب فروخت و «بخارست» توفیق چندانی کسب نکرد؟

اطیابی: «بخارست» در شرایط خاصی اکران شد و پس از ناآرامی‌های سال گذشته بالاجبار تن به اکران دادیم. همچنین در آن شرایط امکان تبلیغات هم نداشتیم و عملا هیچگونه تبلیغی برای آن انجام نشد؛ چرا که کسی جرات نمی‌کرد به تبلیغ فیلممان کمک کند. به نحوی که حتی هیچ گوینده‌ای حاضر نشد برای تیزر «بخارست» نریشن بگوید!

هنرآنلاین: «دینامیت» هم شرایط خاصی در زمان اکران داشت و پاندمی کرونا تازه شیب نزولی پیدا کرده بود.

اطیابی: داستان کرونا متفاوت بود. سال گذشته پس از ناآرامی‌های اجتماعی امنیت در سینما زیر سوال بود و مردم از اینکه وارد سالن سینما بشوند، هراس داشتند. حتی جو جامعه به گونه‌ای بود که تهدید فیزیکی هم داشتیم. در چنین شرایطی اساسا رفتن به سینما یک خطر محسوب می‌شد! در همان وضعیت «بخارست» اکران شد؛ در وضعیتی که ورود به سالن سینما جرات می‌خواست!

باید پذیرفت که ناآرامی‌های سال گذشته شرایط نابسامانی را برای جامعه ما رقم زده بود و «بخارست» را اکران کردیم تا مقداری سینمایمان به رونق برسد. این فیلم تا به خودش آمد، اکرانش به پایان رسید و خوردیم به اکران نوروزی و تمام. اگر شرایط عادی بود و «بخارست» در عید نوروز اکران می‌شد، این فیلم از فیلم‌هایی بود که تا 200 میلیارد تومان فروش را در گیشه تجربه می‌کرد! اگر این فیلم قدرت فروش نداشت، در آن شرایط همین فروش را هم پیدا نمی‌کرد!

هنگام اکران «بخارست» از من می‌پرسیدند که چرا می‌خواهی مردم را شاد کنی؟ می‌گفتند اگر الان نشاط به مردم بازگردد، کار نظام تمام نمی‌شود (با خنده). با این استدلال معتقد بودند که باید در آن شرایط روحیه نشاط را در بین مردم نابود کنیم و از بین ببریم.

یکی از خدمت‌هایی که فیلم «فسیل» هم به خودش و هم به سینما کرد این بود که جامعه را به حقیقت خویش بازگرداند. تبلیغ می‌کردند و فراخوان می‌دادند که نوروز امسال عید نداریم ولی «فسیل» آمد و نگذاشت آن جریان ادامه پیدا کند. خاطرم هست که در آن زمان تهیه‌کننده «فسیل» خیلی برای اکران این فیلم در نوروز مطمئن نبود. از طرفی نزدیک به ماه رمضان بود و از سوی دیگر عده‌ای می‌گفتند شادی و نشاط نباید در جامعه باشد و... . زمانه را باید در نظر بگیریم. «فسیل» در زمانه‌ای روی پرده رفت که به رونق جریان سینما و بازگشت نشاط به جامعه کمک کرد. حتی فیلم «هتل» هم امروز بخشی از موفقیتش را مدیون «فسیل» است.

هنرآنلاین: اگر نقدها به شوخی‌های سخیف در فیلم‌هایتان مغرضانه و نادرست است، مصادیقی که این دست منتقدان برای ادعای خود می‌آورند چه می‌گوید؟

اطیابی: ماست ما آنقدر سفید است که مغرضین می‌گردند و تار مویی در آن پیدا می‌کنند (با خنده). آنها می‌خواهند مو را از ماست بکشند غافل از اینکه غذای خودشان پر از موست!

  • طلاب «دینامیت» را بارها و بارها ببینند

درباره فیلم «دینامیت» باید بگویم که من نسخه کامل این فیلم را یک فیلم دینی، انقلابی و مهم می‌دانم. این فیلم با 27 دقیقه سانسور و 50 دقیقه دستکاری مثل دیالوگ عوض کردن و دوبله، تغییر تصاویر با تروکاژ، حذف المان‌های صحنه و... مقداری دچار آسیب شده است. البته با این حال، باز هم به قدری قدرت داشت که روی پای خود بایستد. فیلم «دینامیت» حرف‌هایی اساسی دا‌رد. این فیلم را طلاب باید بارها و بارها ببینند. از «دینامیت» باید به عنوان یک آیینه استفاده کرد؛ باید هر روز صبح آن را تماشا کرد و سپس از خانه خارج شد. اگر برخی دوستان فیلم «دینامیت» را می‌دیدند و به عنوان آیینه از آن استفاده می‌کردند، شاید اتفاقات شهریور و پاییز سال گذشته رخ نمی‌داد و احتمالا بسیاری از رفتارها متفاوت می‌شد.

هنرآنلاین: آخرین فیلم غیرکمدی‌تان «خاک و مرجان» بود که از جشنواره عمار هم دیپلم افتخار گرفت؛ از تجربه شرکت در این جشنواره بگویید.

اطیابی: جشنواره عمار به نظرم جشنواره بسیار مهمی است. جشنواره‌ای است که تکلیفش مشخص است؛ هر چند انتقاداتی هم به آن دارم. جشنواره عمار می‌خواهد مردمی باشد و پسوند «مردمی» را هم یدک می‌کشد که بنظرم خیلی دور از اسمش نیست.

  • همه جشنواره‌هایمان نباید عماری شوند

هنرآنلاین: جشنواره مردمی عمار پس از این 13 دوره چه جایگاهی در فیلمسازی کشورمان دارد؟ با توجه به اینکه از ابتدا با هدف پرورش فیلمساز انقلابی پا به میدان گذاشت.

اطیابی: تعریف فیلمساز انقلابی صحبت مفصلی می‌طلبد. به نظرم عمار جشنواره خوبی است. همه جشنواره‌هایمان اما نباید عماری بشوند! جشنواره عمار طیف‌گراست؛ در حالیکه جامعه تنها یک طیف ندارد. آن جشنواره‌ای می‌تواند موفق باشد که طیف‌های کوچک‌تر را هم در نظر داشته باشد. وظیفه جشنواره‌های ما همین است. مثلا جشنواره فیلم فجر هر چقدر گسترده‌تر باشد و طیف‌های وسیع‌تری را در بربگیرد، موثرتر و کارآمدتر است. جشنواره فیلم فجری که در آن همه نوع فیلمی حاضر نباشد، جشنواره فجر نیست. ما در سال نهایتا دو فیلم دفاع مقدسی خوب برای جشنواره داشته باشیم کافی است. اگر بیشتر شود به ابتذال دچار می‌شویم. ابتدال را اینطور باید تعریف کنم که در بیان یک مطلب به قدری تکرار و افراط به خرج دهیم که از حد و حساب خارج شود.

مسعود اطیابی

هنرآنلاین: سینمای غیرکمدی چگونه جان می‌گیرد؟

اطیابی: پیش‌تر عرض کردم که سینما باید مفرح باشد. صنعت سینما باید لحظات مفرحی را به مردم ارائه بدهد. اولین پلان‌های تاریخ سینما، عبور یک قطار بود اما همان پلان‌ها همراه بود با یک ذات مفرح. امروز هم که شاهد تکنیکال شدن این صنعت هستیم و رشد گسترده‌ای در آن می‌بینیم. فیلمسازهایمان باید مقداری بیشتر کار کنند؛ چرا که کار نیکو کردن از پر کردن است! من اگر یک سال کار نکنم، اولا قطعا شروع مجدد فیلمسازی برایم دشوار خواهد بود؛ ثانیا از شناخت جامعه جا می‌مانم چون دو سال از آنها فاصله داشته‌ام.

نکته دیگر اینکه فیلمساز نباید مردم را تحقیر کند. فیلمساز اگر گمان کند از مردم بیشتر می‌فهمد، در فیلمش به گونه‌ای عمل می‌کند که مخاطب پس از تماشای فیلم هیچ مفهومی از فیلم دریافت نکرده باشند. یک ادعایی هم وجود دارد که می‌گویند حرف فلسفی زدیم! سوال اینجاست که حرف فلسفی‌ای که مخاطب آن را درک نکند، به چه دردی می‌خورد؟!

گاهی می‌گویند فلان فیلم مفهومی است، هنری است، فلان مفهوم در آن تنیده شده است و... . وقتی آن فیلم‌ها را می‌بینیم، هرچه می‌گردیم، می‌بینیم چیزی جز ترویج بی‌بندوباری و خیانت در آن نیست! قاعدتا مردم چنین فیلمی را برای تماشا کردن انتخاب نمی‌کنند. سطح سواد مردم ما بالا رفته و علاوه بر آن، هزینه‌های سینما رفتن هم افزایش یافته است. در نتیجه مردم به این سادگی فیلمی را برای تماشا در سینما انتخاب نمی‌کنند.

  • همه در این رونق شریکند

در طول تاریخ سینمای ایران، آماری شبیه امسال از حیث میزان مخاطب نداشتیم. «عقاب‌ها» طی 12 سال 8 میلیون مخاطب داشت؛ برای مقایسه باید فقط میزان مخاطب سال اول را محاسبه کرد. افزون بر اینکه در آن زمان تلویزیون در بین مردم فراگیر نبوده؛ اکران آنلاین نبوده؛ در نتیجه کسی که می‌خواسته فیلم ببیند، به سینما می‌رفته است. مخاطب سینمای امسال بالای 25 میلیون نفر است و این واقعا آمار عجیب و غریبی است! همه در این رونق شریک هستند؛ از فیلمساز و مدیریت سینما گرفته تا وزارت ارشاد و سایر نهادهای مربوطه.

هنرآنلاین: اینکه می‌گویند توفیق فیلم «هتل» در فروش به استفاده از فرمول کمدی اسکروبال برمی‌گردد را تایید می‌کنید یا رد؟

اطیابی: اسکروبال به مجموعه‌ای از فیلم‌ها اطلاق می‌شود. در شرایطی بحرانی در آمریکا، در دهه‌ای که مردم دچار بحران اقتصادی بودند و در چهره مردم خنده نمی‌دیدی، سینمای آمریکا جریانی راه انداخت تا این خنده را به لب مردم برگرداند. این جریان هدف داشت و هدفش ایجاد نشاط و شادی بود. شرایط ما هم امروز همین است. از این منظر، فیلم‌های «فسیل»، «هتل»،  «ویلای ساحلی» و... هدفمندند و برای کمک به نشاط جامعه آمده‌اند؛ اما از منظر دیگری که فیلم سر و ته خاصی لازم ندارد، داستان خاصی لازم ندارد و...، اسکروبال بودن به این فیلم‌ها اطلاق نمی‌شود. «فسیل» و «هتل» داستان دارند؛ خط شروع و پایان و موقعیت‌های کمیک دارند؛ در موقعیت از مخاطب خنده می‌گیرند نه بازی‌ها. از این منظر این فیلم‌ها اسکروبال نیستند اما از لحاظ هدف چرا.

هنرآنلاین: از طرف دیگر در فیلم «هتل» قضا و قدر می‌بینیم و یکی از عناصر اصلی اسکروبال قضا و قدر است.

اطیابی: قضا و قدر خودش حرف است؛ خودش پیام است؛ خودش محتواست. چیدمانش به این راحتی نیست بلکه بسیار دشوار است. من برای هر پلان «هتل» فکر کردم. مثلا یک سکانس داشتیم در اتاق پرو؛ این سکانس به گونه‌ای بود که ایده‌ بامزه‌ای برایش نداشتیم که مردم هم بخندند و هم در موقعیت کمیک گیر کنند. بخشی از سکانس را فست موشن و بخش دیگر را بصورت پلان ترکیبی گرفتیم و روی بازی پژمان جمشیدی و دیگر بازیگران نیز خیلی حساب کرده بودیم؛ خوشبختانه بی‌حساب هم نبود و جواب گرفتیم.

هنرآنلاین: حتی اسم کاراکترها هم هدفمتد و جالب بود؛. خانم دائمی، کافور و... .

اطیابی: همه این‌ها خلاقیت نویسنده بود. چیدمان همه این عناصر کنار یکدیگر به این راحتی نیست و نباید این تصور ایجاد شود که برای این پلان‌ها، اسامی و... فکر نمی‌کنیم. در کار کمدی برای هر پلان بایستی فکر کرد.

هنرآنلاین: «تگزاس3» در چه مرحله‌ای است؟

اطیابی: فیلمبرداری «تگزاس3» به تازگی به پایان رسیده است. آقای علیرضا زرین‌دست در این پروژه به عنوان مدیر فیلمبرداری از همراهمان بودند و تجربه همکاری شیرین و جذابی در کنار او داشتم که یکی از بهترین تجربه‌هایم در فیلمسازی بود. آقای زرین‌دست هم به لحاظ دانش و تجربه و هم به لحاظ شخصیت منحصربفرد است. من برای هر پلان با وی مشورت می‌کردم.

مسعود اطیابی

هنرآنلاین: قصد دارید «تگزاس3» را به جشنواره فیلم فجر بفرستید؟

اطیابی: تلاش می‌کنیم «تگزاس3» را به جشنواره برسانیم. ما برای جشنواره فرم پر می‌کنیم اما اینکه دبیرخانه جشنواره فیلممان را بپذیرد یا خیر، بحث دیگری است. همچنین طرح «تگزاس4» هم آماده است و فیلمنامه آن در دست نگارش است. بنا داریم سری چهارم این فیلم را نیز بسازیم و مطمئنم که سری سوم آن هم مورد استقبال مخاطب قرار خواهد گرفت. «تگزاس3» جذاب و حادثه‌پرداز است و بازیگرانی همچون سیدجواد هاشمی، نعیمه نظام‌دوست و سیاوش چراغی‌پور به گروه اضافه شده‌اند.

هنرآنلاین: چه فعالیت‌های دیگری برای آینده نزدیک کاری در سر دارید؟

اطیابی: قصد دارم در سال آینده به سراغ ساخت فیلم جنگی بروم. دو کار جنگی در دست دارم که یکی از آنها فیلمنامه‌اش آماده و به ساخت نزدیک‌تر است و دیگری هم فعلا طرحش نوشته شده است. احتمالا سال آینده حداقل یکی از این دو کار جنگی را کلید بزنیم. یکی از این دو فیلم کمدی جنگی و دیگری اگرچه غیرکمدی است اما به نظرم پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی جنگی سال خواهد شد!