سرویس تجسمی هنرآنلاین: رایج‌ترین نظریه بر خاستگاه و بیان منزلت و مرتبت "طرح" آن است که طرح، از دل اسطوره و از بیان آیین در دل تصویر به در آمده است و این شکل متحول شده هر طرح و صورت تلفیقی از خیال و خلاقیتی است که "طراح " در پیدایش این صورت "فاعل واجب" بوده است.

"طرح" در بیان مفاهیم هستی‌شناسی و در دیدگاه آفرینش‌های اسطوره‌ای، بسیار پیش از مکتوب و به اصطلاح نوشتاری با بشر و در میان و بیان جوامع ابتدایی، برای بیان گفتگوها، بوده است و آئین‌ها، که شکلی از معرفت و امکانی برای ضبط وقایع مقدس در روح انسانی بوده‌اند، برای انتقال به دیگران در قالب "فرم" و "طرح" در حالت در هم آمیختگی باخیال و گاه در شکل پیوستگی با "اوهام" و در تظاهری از شکل‌های بصری و "وهمی" بوده که طراح برای "نیستی" یا "زوال" متصور می‌شده است. "طرح‌ها" با خلق خود و با شکل عینی، پل‌های ارتباطی، بسیاری از معانی را در تاریخ حیات انسان ساخته‌اند.

طرح‌های بهرام کلهرنیا که این بار در گالری " آ " نقشی از هستی و اندیشه مخاطبین شده‌اند. اجرای آگاهانه "متن" و یا "بن‌مایه" پایه‌ای از یک بینشی هستند؟! و یا هر چه باید باشند ؟! و در بیان رویش از پیش تعیین شده‌ای، هرچه هستند؟! در قالب حجم و در اجرا نیز، همگی روشمندند و به مثابه فعالیتی مستقل از تعقل محض‌اند، اما خلاقانه و با قاعده‌بندی‌هایی که اتکایی بر جایی از مکان، ندارند و فقط "طرح" هستند و باور، و در سلوک کشف "کائنات"، آدمی و با تکیه بر الهام بخشیدن معنایی به مخاطب.

بهرام کلهرنیا طراحی است که در "سهم شک" تنگ‌دستی و کم‌فروشی نکرده است او، خلاقیت‌هایش در "طرح"هایش، هماره با نگاهی عمیق به آدم و آدمی بوده است. فرم‌های متمایز او، در آفرینش حجم‌هایی گاه سنگین، گاه سیال و گاه، فرو افتاده، از ارتفاعی عظیم در عمقی هولناک، از ورطه معنا، خلق شده‌اند و اینجاست که طراح خواسته است تا "دستار" از "سر" و "دل" و دیده از کف بدهد و به خویش بنگرد. و گاه "همان" خویش را، چنان نادیده انگاشته است که گاه همچون عامل فساد جامعه امروز، تکفیرش و طردش می‌کند و گاه حقیقت "طرح " موضوع را ام‌الفساد و ام الخبائث، می‌انگارد. و این برخوردهای دوگانه، با "حقیقت طرح" و شاید "گانه"،"گانه" را، دو علت عمده در بر باشد.

نمایشگاه طراحی‌های بهرام کلهرنیا در گالری آ

نخست، با تنوع و بغرنجی درون زای موضوع که گاه به پیش پا افتاده‌ترین معنای تصویری، تفریحی، پرداخته است و گاه، نامتعالی‌ترین و مقتدرترین جنبه‌های شناخت‌شناسانه و معنای معرفتی بشر را در بیان مفاهیم طرح‌هایش، مدنظر و قلم خویش قرار داده است و برای مخاطبین نیز بیان می‌دارد.

در این نمایشگاه، طرح، عبارت است از تعیین معنایی‌ست که از اندیشه طراح و از درون انسانی او، شکل بیرونی و خارج می‌گیرد و با خیال که به دور از "وهم" است، در هم می‌آمیزد. در عبور از مراحل فهم "سر" نشانه و معنا، به خارج و به ظهور از عالم غیب به عالم خلق شکل می‌یابد. بدین ترتیب، آنچه در ضمیر و نهاد اندیشه‌ای خلاق شکل می‌پذیرد باطن مقصد و حقیقت امر تصویر است که در نگاه طراح روشن و آشکار شده است و با ایجاد شکل معین برای او، و به عبارتی دیگر تصویر می‌شود و توسط متصور و این تنزل فهم معنی در تصویر است که از عالم خیال و اظهار ظاهر و شکل معنایی خویش را در تصویر توسط طراح انشاء می‌کند تا قدر منزلت تلفیق خیال و خلاقیت در طرح و نزد طراح عینی شود.

اکنون، خوب است تا با نگریستن بر شیوه پردازش طرح‌های "بهرام کلهرنیا"، او  که در تکمیل شکل بیرونی "طرح"‌هایش می‌اندیشد را با کمال وجودی، قدرت خط در کارهایش را نیز باز‌شناسی کنیم. او آنچه جمیع تجلیات خط است و کمال بیان معنا را در خویش دارد، و در آثارش نیز ارائه داده است. و طراح در پرداختن به ارائه جامع تصویرهای تماما خیالی، بیان حجم را در فرم‌هایی که بر گرفته از "کنتراست"‌هاست، جای داده است. و با عبور از تیرگی‌ها تا روشنی‌ها به مخاطب در نگاهی نو معرفی می‌شود.

اینجا، طرح که زبانی‌ست برای انتقال اندیشه مخاطب در مقام "الوهیت" حقیقتی دارد، عاری از معنای خاص، و بر حسب مقام "مالوهیت" حقیقتی دیگر است که هم، حجم است! هم، شکل است! هم خط. و ، نیز عبارتی‌ست تعیین شده از تمام کنتراست‌ها، که همان ، بیان حقیقتی معین است. و همواره متغیری است نسبت به زمان و زبان در معنای هر عصر!.

نمایشگاه طراحی‌های بهرام کلهرنیا در گالری آ

" حقیقت طرح" وقتی فعل صادر شده از اندیشه طراح تلقی می‌شود ممکن است در بیان معنا ناقص و ناکامل هم باشد! و این در اصل، از بین بردن انگیزه خلق اثر نیست! اما بهرام کلهرنیا طرح‌هایش صرفا برای ادراک ذات حاصل از خیال نیست او بر اراده‌‌ای تاثر انگیز و زاید بر ذات طرح و با هدف غایی دست یافتن، به "حجم" بر سطح که ذات حقیقت "طرح " است مفهوم و معنای "سهم شک" را دستمایه‌ای کلامی برای بیان صفات و نه صورت حجم‌هایش دانسته است و این اتفاق صورتی است که، از سر اختیار در انتخاب فرم‌ها، بدان دست یافته است. در این نمایشگاه طراح فاعل واجب است که تنها صورت اندیشه را با صفات معنا تلفیق کرده، و در سطح "مثلا سفید" گفته است. که مفهوم پیوند با "نور" تاکید راسخ دارد بر فهم منجر به تعقل منجر به خروج از جهل در طرح. و امکان وجود ذات فعل خلاق را بر طرح، نسبت داده است در برتری بر کلام و کلمه تا، امر "تحقق حقیقت" به مثابه اختیار و نظر مخاطب، به شمار در آید؟! و نیز شاید اشارتی است، این تلاش کلهرنیا بر غلبه طرح به لفظ که باید از خواب بیدار شد، و با چشم حقیقت، بر پروردگار اندیشه نگریست تا مبادا که از زمره نادانان باشیم و این همان سهل و ممتنعی‌ای‌ست که در ذات حقیقت و مجاز طرح در آثار بهرام کلهر نیا نهفته است و همواره بر تجلی نور و یا حضور "جهل" توجهی خاص در طرح‌هایش منظور داشته است.

بهرام کلهر نیا اما در شرق زیسته است و طرح در شرق راه و رسالتی دیگر را هم که او بدان پرداخته است، در پیش می‌گیرد. "طرح" در شرق و طراحی در مشرق زمین، به جای بیان زبانی تصویر و خلق مفاهیم تعقلی و واقع‌گرایانه، فرمان تمثیل و رمزگونه را نیز بر می‌گزیند که ترکیبی‌ای‌ست از بیان معنای فهم هستی، از "دین" ، "آئین"، "اسطوره" و "اخلاق". و این طرح‌ها و طراح اینگونه می‌کوشد تا به مخاطب، آرامشی از زبان تمثیل و رمز ببخشد. و خودش و مخاطب خویش را با حیات و معنای درونی خویش، و با نظم جهانی غیر از خویش هماهنگ سازد.

و شاید "سهم شک" همین باشد و یا نیز بیش و یا کم از این هم باشد. که او، بهرام کلهرنیادر ارائه این آثارش خویش را و نگاه مخاطب خویش را بدان وادی خوانده است تا سرانجام، او را رستگاری خویش، در طرح فهم روشن از "سهم شک" فراخوانده باشد و این "شک" همان مقدمه یقین است.

 

نمایشگاه طراحی‌های بهرام کلهرنیا با عنوان "سهم شک"  تا بیست و دوم بهمن‌ماه در گالری آ واقع در خیابان کریم‎خان زند، خیابان عضدی (آبان جنوبی)، کوچه ارشد، پلاک 7  میزبان علاقمندان به آثار این هنرمند است.