سرویس تجسمی هنرآنلاین: چند سالی است هنرمندان سفال نگاه‌ها و ایده‌های نو را در هنر دنبال می‌کنند و همین تحول، عنوان سفال را هم به سرامیک یا سرامیک هنری تغییر داده است. آثاری که با محوریت سفال اما با فاصله گرفتن از شناخت سنتی از آثار سفالی که بیشتر کاربردی هستند به سمت بیان ایده‌های جدید با مشخصه‌هایی از هنر معاصر و جدید تغییر پیدا می‌کنند تا سفال را از سکون و ایستایی در گذشته رها کند و به عنوان هنر در جریان هنر معاصر اثبات کند.

نمایشگاه‌هایی در این سال‌ها از آثار هنرمندان غالبا نسل جوان سرامیک برگزار شده که این تغییر مسیر را نشان می‌دهد و نمایشگاه "کودکی" که این روزها در گالری‌های پاییز و میرمیران خانه هنرمندان ایران برگزار شده مصداق و نمونه‌ای از روند تغییر در سرامیک است. آثاری که نگاهی نوستالژیک به کودکی دارند و یا بیم و امید جنگ و ترس و زخم جهان امروز برای کودکان را روایت می‌کند. تقابل دنیای رنگی کودک دیروز با تیرگی و سیاهی آدم بزرگ‌ها و جهانی که برای کودکان امروز ساخته‌اند، محور بیشتر آثار نمایشگاه است که در عناوین آثار هم مستقیم بیان شده است. نمایشگاه کودکی یادآور نظریه "زباله جمع‌کن" والتر بنیامین است که از آرزوها، خاطرات و وعده‌هایی می‌گوید که در جامعه و جهان عملی و برآورده نشده‌اند و حالا از گذشته بیرون کشیده می‌شوند، آرزوها و وعده‌هایی که محقق نشده‌اند و از نگاه بنیامین به زباله تعبیر شده است.

پروژه "تولد، زندگی، مرگ" از بهزاد اژدری در سه بخش به نمایش گذاشته شده که در تولد، کودکی خندان بر روی گل سرخ را نشان می‌دهد و شکفتن گل بیانی از تولد است، اثر زندگی محفظه‌ای دایره‌ای به عنوان جهان یا جامعه است که دیواره‌های داخلی آن را گل‌های سرخ پوشانده، کودکی به پشت بر آن خوابیده است و چاقویی از سقف این دایره مقابل چشم کودک آویزان است و حرکت پاندولی دارد، گل‌های سرخ نمادی از فرصت‌ها و امیدها و وعده‌ها به کودکان و چاقو؛ نمادی از تهدیدهای کودکان است در جهان معاصر و جامعه است. مدور بودن محفظه گردش و تغییر و تحول و تحرک اوضاع و شرایط جهان و ترکیب تهدید و فرصت را بیان می‌کند. اما اثر مرگ محفظه‌ای مکعب مستطیل است، ایستایی و انجماد دارد، کودکانی مرده در این مکعب به ردیف با شمع‌ها و گل‌هایی در کنارشان قرار دارند که با آینه تکثیر می‌شوند و تا چشم کار می‌کند این کودکان دیده می‌شوند. تاج‌های زیبا روی سینه این کودکان همان وعده‌ها و آرزوهایی است که عملی نشده‌اند. اثر تولد بدون اینکه در محفظه‌ای باشد پیش چشم مخاطب است، محفظه دایره‌ای اثر زندگی هم فضای نسبتا بازی برای نگاه به تهدیدها و فرصت‌های زندگی دارد اما از چشم‌انداز تولد محدودتر و محصورتر است و مرگ و آرزوها و وعده‌های بی سرانجام از روزنه‌ای کوچک قابل مشاهده است و چشم‌انداز از تولد تا مرگ محدودتر می‌شود.

اثر چیدمان "وقتی بزرگ می‌شویم" چیدمان مدادهای رنگی و فشنگ‌هاست، مدادهایی که کودکی‌اند و فشنگ‌هایی که حاصل اندیشه و عمل و سیاست و اقتصاد آدم بزرگ‌هاست، تقابل دو دوره زندگی و جهانی جنگ و خشونت برای کودکان. ماهی‌هایی که به موشک تبدیل شده‌اند و توپ‌های پلاستیکی لحظه‌های شاد کودکی که به نارنجک بدل شده‌اند هم آثاری از این نمونه است. اثری که بادبادک‌های رنگی سفالی شکسته روی زمین را در کنار بادبادک سیاه در هوا نشان می‌دهد و اثر "مرگ رنگ" که دختری را با لباس‌ها و در فضایی رنگی نشان می‌دهد که پیش پایش حجمی از رنگ سیاه جریان دارد و سیال است، نمونه‌هایی است که تقابل دنیای کودکی و آدم بزرگ‌ها را با نمادهایی از این دو دنیا با محوریت رنگ بیان می‌کند، دنیای رنگی که از کودک گرفته می‌شود و بزرگان دنیای سیاه را به آنها می‌دهند. بلوغ نامیمون چیدمان است که توپی را در برخورد با شیشه پنجره‌ای نشان می‌دهد و می‌توان با گوشی صدای شر و شور کودکان را در کوچه در ظهر تابستان و بعد برخورد توپ با شیشه را شنید و به سال‌های کودکی سفر کرد.

اثری با محوریت کودکان کار در نمایشگاه قرار دارد که یک گونی به عنوان نمادی از کار یا جمع‌آوری زباله توسط کودکان است که با نقاشی‌های رنگی کودکانه روی زمین ایستاده است و تصاویری در بالای این گونی از کودکان کار و آمار و ارقامی از وضعیت کودکان کار در کشور پخش می‌شود.

نوستالژی، جنگ و خشونت و سیاهی دنیای بزرگان و دنیای ساخته آنها برای کودکان و دنیای رنگ و بازی کودکان در نمایشگاه کودکی دیده می‌شود، آثاری که با استفاده از سرامیک به عنوان متریال اصلی و عناصر و مشخصه‌های دیگر هنری، مفهوم و ایده‌ای را بیان می‌کنند.