هنرآنلاین :

این روزها از در و دیوار شهر گزینه برای تصدی وزارت ارشاد می بارد، رسانه ها هر روز چندین و چند چهره را به عنوان گمانه های جایگزینی علی جنتی معرفی می کنند و خلاصه کارناولی به راه است؛ از انبوه چهره ها چنین برمی آید که دوزاری ها جا نیفتاده است، اگر راهبری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا این سان ساده است چرا علی جنتی با پایگاههای شناخته شده اش اندر خم ماندن و رفتن است؟ وزیری که همین سال پیش به جهت پیگیری هایش در خصوص حقوق شهروندی تقدیر می شد اکنون با اتهام نادیده انگاشتن حقوق شهروندی روبروست؛ این کم ترین خصوصیت وزارت ارشاد است که گویا همچنان جدی گرفته نمی شود.

یک - وزارت فرهنگ از اساس با یک تضاد آشکار و عمیق دست به گریبان است؛ مسئولیت ها و اختیاراتش آن سان بی تناسب است که مثل این روزها هم جامعه هنری و هم طیف هایی با دلواپسی های مذهبی از آن می نالند؛ چنین دوگانگی در دیگر وزارتخانه ها دستکم کم نظیر است. دو قطبی جامعه در حوزه فرهنگ و هنر، که تجلی اش در ماههای اخیر میان خواستن یا نخواستن کنسرت عیان شده است، سرگیجه ای ست که هر وزیر ارشادی با آن دست به گریبان است.

دو - مثلث شمار هنرمندان، تنوع اندیشگی و دسترسی به هنر روز دنیا، جامعه هنری امروز ایران را متفاوت تر از هر دوره دیگری کرده است، انباشت مطالبات نزد هنرمندان چنان است که اگر بودجه و امکانات وزارت ارشاد ده برابر نیز شود پاسخگوی نیازهای اولیه هم نیست، این همه غیر از نسل جوان هنر کشورمان است که میل فزاینده به پیشرفت دارد و صبوری هنرمندان دهه های چهل و پنجاه و شصت را درک نمی کند؛ در چنین هنگامه ای پیداست صندلی این وزارتخانه لرزان ترین مسند کابینه است؛ راه گریز شاید رجوع به الگوی جهانی کوچک شدن وزارت ارشاد و قدرت یافتن بخش خصوصی در عرصه فرهنگ و هنر است که طیف دلواپسان آن را هم بر نمی تابند و خود چالشی بزرگ پیش روی هر وزیری ست.

سه- پرسش بزرگ این است که چرا معمولا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیری که به زوایای این وزارتخانه خاص احاطه داشته باشد انتخاب نمی شود؟ در وزارت نفت، صنعت، بهداشت،خارجه، اقتصاد... همیشه چهره هایی که در این حوزه ها شناخته شده هستند وزیر می شوند اما در وزارت ارشاد گویا معمول این است که فردی معرفی شود که جامعه هنری از شنیدن اسمش هاج و واج ماند. به قول امروزی ها مورد داشتیم گاه افرادی به عنوان وزیر فرهنگ به مجلس معرفی شده اند که جامعه فرهنگ و هنر حتی اسمشان را نشنیده بود!

چهار- شرایط خاص هنر در ایران و نیز توانمندی که هنر در معادلات جهانی می تواند برای هر کشوری فراهم کند، روشن می سازد زاویه نگاه حاکمیت و دولت ها به این عرصه باید تغییر معناداری کند، این پیش نیاز قطعی ست؛ مطالعه درباره نقش هالیوود، سرمایه گذاری های چینی ها و حتی تاریخی سازی های فرهنگی قطر و امارات... نمونه های دم دستی در این باره اند؛ از همین روست که تا فرهنگ و هنر به امری استراتژیک و فرصت ساز معنا نشود اتفاقی رخ نمی دهد.

-این یادداشت امروز سه شنبه 27 مرداد در روزنامه شرق ص 14 به چاپ رسیده است.