سرویس تجسمی هنرآنلاین: ...آری عبدالمجید حسینی مردی از تبار بهبهان زندگی را آرام آرام اما استوار و عالمانه طی طریق کرد. نگاهش افق های دور دست را می دید. عمرش را صرف قلم و رنگ کرد چه هنگامی که با بوم نقاشی عشق بازی می کرد چه آن زمانی که در جایگاه استاد و معلم در دانشگاه بسر می برد.

آری نیک سرشت بود چون ذاتش نیکو بود بد نمی گفت زیرا دنبال بدی نبود. ساده زیستی را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود حرکتش و هدفش گرما بخش کانون گرم خانواده اش بود یک الگوی نمونه از پدر ایرانی ...

...آری تز دکترای اش در مورد نقاشی قهوه خانه ای بود هنری که در حال کم سو شدن است اما حسینی راد بدنبال احیای آن بود بسیار متفکرانه کارهایش را انجام می داد. آن چیزی را تمایل داشت بیابد که کمتر کسی آن مسیر را انتخاب میکرد.

..تواضع را در ایشان در اوج می دیدید. در هر پست و مقامی که بود تغییری نمی کرد آنچه کمتر می توان در دیگران (...) مشاهده کرد. پژوهش اولویت اصلی تمام فعالیتش بود چون اهلش بود. یک دانشگاهی تمام عیار و پر بار اما بسیار افتاده بود.

مرغ آمین چه زود بر شانه هایش لانه گزید و اشک را در چشمانمان سرازیر کرد، باورش سخت است اما رفت و تنهایمان گذاشت حیف و صد حیف که این قافله عمر عجب میگذرد.....روحش شاد.

فرهاد بادپا