گروه تجسمی هنرآنلاین: Luna Luna یک موزه فضای باز و پارک تفریحی در هامبورگ آلمان بود که در اواخر دهه ۱۹۸۰ ساخته شد. این موزه توسط هنرمند اتریشی آندره هلر، به عنوان تلاشی برای ایجاد منطقه‌ای سیار از هنر مدرن، شکل گرفت. هلر می‌خواست این پارک تفریحی توسط مهمترین هنرمندان آن دوره طراحی شود. او ۵۰۰ هزار دلار کمک مالی از مجله آلمانی Neue Revue دریافت کرد اما پیشنهاد مک‌دونالد برای خرید پروژه را رد کرد و گفت: «ما نمی‌خواهیم دیزنی لند راه‌اندازی کنیم.»

هلر هنرمندان مختلفی را مأمور طراحی جاذبه‌هایی برای این رویداد کرد. هنرمندان شرکت‌کننده شامل ژان میشل باسکیا، کیت هرینگ، روی لیختنشتاین، سالوادور دالی، دیوید هاکنی و... بودند. او با ۳۲ هنرمند برای پروژه‌ای همکاری کرد که توسط مجله Life به عنوان «سرگیجه‌آورترین پروژه» و «نمایش هنری خیره‌کننده بر روی زمین» توصیف شد.

هلر به هر کدام از هنرمندان ۱۰ هزار دلار پرداخت کرد و دلیل اینکه تمام هنرمندان مشهور با پول اندک در این پروژه شرکت کردند آن بود که هلر به آن‌ها گفت، شما دائماً بزرگترین سفارش‌ها را دریافت می‌کنید و همه افراد نقاشی‌ها یا مجسمه‌های شما را می‌خواهند، اما من از شما دعوت می‌کنم سفری به دوران کودکی خود داشته باشید. شما می‌توانید شهربازی خود را، همانطور که امروز فکر می‌کنید درست است طراحی کنید.

برخی از هنرمندان برای این پروژه به آلمان سفر کردند، برخی دیگر طرح‌های خود را به وین فرستادند تا یک تیم تخصصی متشکل از تکنسین‌ها، نجاران و معماران آن‌ها را بسازند. حدود ۳۰ جاذبه تفریحی به این پروژه ارائه شد، از جمله، یک «اتاق سایه» توسط گئورگ بازلیتز، یک «درخت طلسم شده» موزیکال توسط دیوید هاکنی، و هزارتوی شیشه‌ای رنگارنگ جسورانه توسط روی لیختنشتاین.

کیت هرینگ چرخ فلکی طراحی کرد که صندلی‌های آن به شکل شخصیت‌های کارتونی بود و تمام آن را با نماد‌های خود نقاشی کرد. ژان میشل باسکیا یک چرخ فلک متشکل از نقاشی‌های مختلف خود را طراحی کرد. کنی شارف شش مجسمه کمیک خلق کرد و بیش از ۱۰۰ تصویر منفرد را نقاشی کرد که در اطراف یک چرخ فلک چرخشی رنگارنگ نصب شده بودند.

جاذبه‌های دیگر عبارتند از دروازه ورودی طراحی شده توسط سونیا دلون، «غرفه بازتابی» سالوادور دالی و یک واگن سیرک نقاشی شده توسط آگوست والا. هر کدام از این وسائل، موسیقی منحصر به فرد خود را داشت. فیلیپ گلس موسیقی هزارتوی شیشه‌ای لیختنشتاین را ساخت. هربرت فون کارایان با ارکستر فیلارمونیک برلین یک سی دی برای اتاق هاکنی ضبط کرد. باسکیا آلبوم توتو اثر مایلز دیویس را انتخاب کرد.

در سال ۱۹۸۷، هلر کتاب Luna Luna را منتشر کرد که تمام این جاذبه‌ها را در خود دارد و برای جلد کتاب، از هنرمندان شرکت‌کننده خواست تا یک ماه بکشند و جمله‌ای را که مناسب می‌دانند اضافه کنند.

لونا لونا، که به عنوان یک موزه هنر معاصر در فضای باز توصیف می‌شد، تنها به مدت سه ماه از ۴ ژوئن تا ۳۱ اوت ۱۹۸۷ فعالیت کرد. قرار بود این موزه در کشور‌های دیگر نیز نصب شود، اما مسائل مالی و دعوی قضایی به دلیل ادعای نقض قرارداد، مانع از نمایش‌های بعدی این مجموعه شد و لونا لونا برای چندین دهه در انبار ماند.

در سال ۲۰۱۹ مایکل گلدبرگ به طور اتفاقی به مطلبی در مورد کارناوال قدیمی برخورد کرد. او با همراهی گروهی از متخصصان تصمیم گرفت نه تنها آثار را از انبار خارج کرده و آن‌ها را بازسازی کند، بلکه لونا لونا را به یک جاذبه مسافرتی تبدیل کند و وسایل تفریحی جدیدی به هنرمندان امروزی سفارش دهد.

تاکنون نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار در این پروژه سرمایه‌گذاری شده است و کتی نوبل به عنوان کیوریتور، این قطعات را در کنار هم نصب می‌کند. اما نکته آن است که آندره هلر دیگر با لونا لونا همراه نخواهد بود، زیرا به تازگی مشخص شده است که او طرح‌هایی را که باسکیا برای لونا لونا ساخته بود گرفته است و سپس یک اثر هنری جدید از آن خلق کرده است. هلر این قطعه را به باسکیا نسبت داد و سعی کرد آن را به قیمت ۳ میلیون دلار در TEFAF بفروشد. اگرچه این اثر در نمایشگاه فروخته نشد اما توسط یک کلکسیونر به قیمت ۸۰۰۰۰۰ دلار خریداری شد. هلر ادعا کرد که کل ماجرا یک شوخی کودکانه است، اما او ممکن است به دلیل جعل آثار هنری با عواقب جدی روبرو شود.