گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار آرش میرهادی با عنوان «بهترین حالت ممکن» در گالری والی برگزار شد. در این مجموعه آثار متنوعی شامل عکس، طراحی و حجم به نمایش درآمد. میرهادی درباره شکل‌گیری این مجموعه گفت:‌ایده اولیه طراحی‌ها به دوران دانشجویی من بر می‌گردد. آن زمان مجموعه‌هایی برای خودم کار می‌کردم که شامل طراحی و حجم‌هایی با خرده‌های چوب می‌شد. در ادامه آن کار‌ها تا به امروز همیشه بازگشتی به آن‌ها داشتم و با این توده‌ها و خط‌هایی که توده را ایجاد می‌کند درگیر بودم. این درگیری با خطوط هم در حجم‌هایی که با خورده چوب کار شده‌اند وجود دارد و هم تصویر‌های دو بعدی که طراحی کردم انباشتی از خطوط در کنار یکدیگر هستند.

او درباره دلیل توجه خود به خط گفت: زمانی که دانشجوی صنایع‌دستی بودم چون به نقاشی علاقه داشتم در کارگاه‌های طراحی شرکت می‌کردم و یکی از تمرین‌های ما این بود که باید فرم‌ها را از ابتدا به صورت یک توده می‌دیدیم. فیگور، ‌اشیا، معماری و... را اول به شکل یک توده کلی می‌دیم و بعد از درون آن‌ها جزییات را درآورده و به واقعیت نزدیک می‌کردیم. این تمرینات روی من تأثیرگذاشت و به مرور احساسات و افکار خودم نیز با آن همسو شد و چنین شیوه‌ای را در کارم ادامه دادم.

میرهادی ادامه داد: در طول این سال‌ها احساس کردم پنهان بودن برایم جذابیت دارد. وقتی به این توده‌ها نگاه می‌کنید لزوماً تصویری برایتان نمی‌سازد و چون ارجاع تصویری به طور مستقیم وجود ندارد، برایم جذابیت مفهومی داشت. به همین دلیل مبهم بودن را در کار‌هایم حفظ کردم تا ارجاع تصویری توسط بیننده ایجاد شود. ضمن اینکه اولین بیننده کار‌هایم خودم هستم و برایم همیشه جذاب بوده که این طرح‌ها به طور مستقیم به جایی ارجاع ندارد و باعث می‌شود ذهنم حرکت و خیال پردازی کند.

او درباره عدم استفاده از رنگ در کار‌هایش گفت: ارتباط با رنگ همیشه برایم دشوار بوده و نتوانستم ارتباط خوشایندی با آن برقرار کنم. به همین دلیل مونوتون بودن باعث می‌شود راحت‌تر تصمیم بگیرم و تکلیفم با حال تصویر مشخص است. وقتی تعداد رنگ‌ها یا حتی تنالیته خاکستری زیاد می‌شود احساس می‌کنم در من تشویش ایجاد می‌کند، اما مونوتون بودن باعث آرامشم می‌شود و به همین دلیل سعی می‌کنند کمترین تعداد خاکستری را به کار ببرم.

میرهادی ادامه داد: در سال‌های دانشجویی در کارگاه نقش برجسته از چهارچوب‌های مربع برای قالب‌گیری استفاده می‌کردیم که برایم جذابیت زیادی داشت. بنابراین خودم به نجاری مراجعه کردم و چارچوب‌هایی را سفارش دادم که با آن‌ها ترکیب‌بندی‌های مختلف ایجاد می‌کردم. به مرور در نجاری‌ها خرده چوب‌ها را جمع‌آوری کرده و با آن‌ها شروع به ساخت حجم کردم. در این آثار بازی با فرم‌ها برایم جذابیت دارد. مجسمه‌ای که در این مجموعه نمایش دادم ارتباط مستقیم با بنای یادبود اثر ولادیمیر تاتلین دارد.

او درباره عکس‌های این مجموعه گفت: این عکس‌ها از مدت‌ها بیشتر آرشیوم وجود داشت و آن‌ها را به خاطر عمق تاریکی که در تصویر وجود دارد انتخاب کردم. ارتباط بین عکس و تاریکی که در آن وجود داشت دستمایه‌ای شد که تابلو‌هایی را بر اساس آن‌ها به وجود آورم. انتخاب این چند فریم و نمایش آن در این مجموعه نیز به این دلیل بود که سعی کردم برش‌هایی از زندگی خود را جمع کنم که احساس کردم خط رابطی از نظر احساسی، تجربی و فرمی بین آن‌ها وجود دارد.