گروه تجسمی هنرآنلاین: این روز‌ها نمایشگاهی از نقاشی‌های روی آهن افسانه پلویی در گالری آتبین برقرار است که در بخشی از استیتمنت آن آمده است: «فسیل‌ها پیامی شفاف‌اند از گذشته، از وجود موجوداتِ غالبا ناموجود. آن‌ها، یک کپی از اصل، اما تهی از اصل خویش‌اند. این فسیل یک گیاه است، گیاهی که دیگر هیچ گیاهی درونش نیست.» به بهانه این نمایشگاه گفت‌وگویی با این هنرمند داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

در ابتدا کمی درباره خودتان بگویید و بعد درباره روند و مسیر خلق این آثار توضیح بدهید.

افسانه پلویی متولد ۱۳۵۷ هستم. ورودم به هنر، با عکاسی و گرافیک شروع شد ولی همواره به نقاشی متمایل بودم. نزدیک به ۷ الی ۸ سال است که در کنار سایر کار‌هایم، نقاشی می‌کردم که البته کرونا فرصتی را برایم مغتنم شمرد که هرکاری جز نقاشی را کنار بگذارم و درست تصمیم بگیرم. پیش از این چند نمایشگاه گروهی و انفرادی عکاسی داشتم. سال ۱۳۹۶ نمایشگاهی با عنوان «ماضی سکوت» برگزار کردم که ترکیبی از عکس و حس و حال نقاشانه بود که بازخورد‌های خوبی از این نمایشگاه گرفتم. «عدد اتمی ۲۶» در واقع اولین نمایشگاه انفرادی من از نقاشی‌هایم است و شاید چون تجربه زیادی در کار کارگاهی دارم، ترجیح دادم به سمت متریال‌های پیش‌فرض نقاشی نروم و کاملاً تجربه‌گرایانه یک بستر متفاوت را انتخاب کنم که با‌ایده‌ام همسو باشد. در این مجموعه که روی سطح آهن کار کردم کاملاً سعی کردم از خواص و امکانات آهن استفاده کنم.

ایده این نمایشگاه از کجا نشات گرفته است؟

حدود ۱۰ سال پیش در اطراف تهران کوهنوردی ساده‌ای با پدرم داشتم که در بین سنگ‌های مسیر، یک فسیل صدف پیدا کردم. خیلی شگفت‌زده شدم به این دلیل که یک پیام تصویری از گذشته‌ای دور بود که تهران هم زمانی دریا بوده! همیشه این فکر با من بود، از دوره ما فسیل‌هایی که باقی می‌مانند چه شکلی هستند؟ آیا دوباره در بستر سنگ و گل شکل می‌گیرند یا اینکه ممکن است با تغییراتی که ما ایجاد کردیم بر سطوح دیگری نقش بگیرد. در جستجو‌های اولیه فهمیدم آهن که با توجه به فراوانی‌اش، ارزان هم هست عنصر تشکیل‌دهنده زمین است و قرن‌هاست که در ابزار‌ها و سلاح‌ها و ماشین‌ها و... که به دست انسان ساخته می‌شود، آهن نقش کلیدی دارد. بنابراین فکر کردم شاید فسیل‌های بعدی ممکن است روی آهنی میان زباله‌های تلنبار شده شهری یا صنعتی شکل بگیرد. از طرفی تغییراتی که ما در طبیعت ایجاد کردیم باعث شده موجوداتی به غیر از گیاهان که ریشه می‌کنند و امکان حرکت ندارند محیط زندگی‌شان را تغییر دهند. این مجموعه، درست از همین‌جا، از هم‌نشینی گیاه و آهن ساخته شد. بعدتر فهمیدم روند شکل‌گیری فسیل هم به این‌ایده اولیه، خیلی نزدیک است و هرچه جلوتر رفتم‌ایده منسجم‌تر شد.

سبک آثار شما متأثر از چه عواملی است و چرا این سبک را انتخاب کردید؟

من خیلی درگیر انتخاب سبک نیستم بلکه آثارم بستگی به این دارد که‌ایده اولیه‌ام در چه قالب و مدیومی بگنجد. در این پروژه باید به واقعیت گیاه نزدیک می‌شدم که شکل آوند‌ها، رگبرگ‌ها، ساقه و... باید تا حدی بازنمایانه می‌نمود، در واقع نوعی رئالیسم را حفظ کردم. در مورد شیوه اجرا هم باید بگویم که چندین بستر و رنگ را امتحان کردم تا به نتیجه رسید. مثلاً برای این زنگ‌زدگی که در آثارم هست در ابتدا آن را نقاشی و بعد آن را پتیه کردم و در نهایت آن چیزی که می‌خواستم نشد. از یک جایی فکر کردم از خواص آهن و شیمی استفاده کنم بنابراین با چند شیمیست در مورد اینکه چطور بدون اسید صنعتی و با مواد طبیعی زنگ آهن ایجاد کنم صحبت کردم. مرحله بعد کنترل محدوده‌های زنگ زدن بود که آن را هم از یک مرحله‌ای کنار گذاشتم و کاملاً در تعامل با خاصیت آهن پیش رفتم.

آیا حس و حالتان در خلق این آثار تأثیر داشته است؟

بله، قطعا. نیستی و مرگ به عنوان یک ترس ریشه‌دار همواره در من است. اوایل کار، در کنار هیجان کشف و خلق در ناخودآگاه غمگین هم می‌شدم. انگار یادگاری یا خاطره‌ای از دوره‌ای که در آن زندگی می‌کنم برای آینده‌ای که خودم وجود ندارم می‌ساختم. مرگی را تصویر می‌کردم که هم‌زمان تولدی درون آن شروع به شکل گرفتن کرده بود یا تولدی بود که هم‌زمان مرگ خود را همراهی می‌کرد. واقعاً حس متناقضی بود.

موضوعات و مسائل فرهنگی در کار شما تأثیر دارد؟

حتماً دارد. انسان باید با سواد آگاهانه‌ای که در حوزه تخصصی خود دارد نسبت به شرایط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و محیط پیرامونش واکنش درست نشان دهد. اگر خبر ناگواری منتشر شود قاعدتاً آن روز ممکن است حالمان بد باشد یا بلعکس و حتماً این‌ها روی روان ما تأثیر می‌گذارد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم هر روز با مشکلاتی که در جامعه و حتی جوامع دورتر اتفاق می‌افتد درگیر هستیم و اگر روزی قرار باشد مسائلی که به آن اعتراض یا نقد داریم درست شود اتفاقاً با این نگاه حساس به محیط است. ما باید به زمین، سرزمین یا حتی محله‌ای که در آن زندگی می‌کنیم عِرق داشته باشیم و ساختن آن را چه از خودمان و چه از آن کسی که قاعدتاً مسئول است طلب کنیم. طلب کردن من در این آثار درواقع از اینجا می‌آید. من از آدم‌هایی که در اجتماعم زندگی می‌کنند می‌خواهم که گونه دیگری زندگی کنند طوری که ناچار نباشیم حیات سایر موجودات را با شیوه‌های انتخابی‌مان به خطر بیندازیم.

این نمایشگاه با عنوان عدد اتمی ۲۶ چه چیزی را در ذهن شما تداعی کرد که این نام را برای آن انتخاب کردید؟

پیچیدگی‌هایی که درباره عنصر آهن وجود داشت باعث شد نام این نمایشگاه را عدد اتمی۲۶ که عدد اتمی آهن هست، بگذارم. آهن زندگی همه ما را از هزاران سال پیش خیلی تغییر داده است. به نوعی می‌توان گفت چیزی که ما اسم آن را تمدن گذاشتیم بسیار مدیون آهن است.

روند کاریتان بعد از این نمایشگاه به چه شکل ادامه پیدا می‌کند؟ و آیا برای نمایشگاه بعدی موضوعی را انتخاب کرده‌اید؟

این نمایشگاه قرار بود در آبان ماه سال ۹۸ برگزار شود اما به دلیل اتفاق‌هایی که رخ داد و بعد از آن همه‌گیری ویروس کرونا، تا امسال به تعویق افتاد. در این دو سال قرنطینه تا حدودی شیوه زندگی‌مان تغییر کرد و احتمالاً مجموعه بعدی هم مربوط به محیط‌زیست باشد به دلیل اینکه نوع و حجم زباله‌هایی که تولید می‌کنیم بسیار نگران‌کننده است و واقعاً باید به این فکر کنیم که چه بلایی سر طبیعت آورده‌ایم. شهر‌هایمان آن‌قدر در حال بزرگ شدن است که منابع آب و خاک و حتی پاکی آسمان را می‌بلعد. درواقع ما بدون هیچ نگرانی و مدیریتی، همه‌چیز را برای یک زندگی راحت کوتاه مدت از بین می‌بریم.

نمایشگاه افسانه پلویی تا ۲۱ دی‌ماه ۱۴۰۰ در گالری آتبین به نشانی خیابان ولی‌عصر، جنوب چهارراه پارک وی، کوچه خاکزاد، شماره ۴۲ برپاست.

گفت و گو از زهره عزپور