به گزارش هنرآنلاین، پلاک کوچه هجدهم بخارست به نام نقاش بهشت، استاد حسین محجوبی، نقاش، معمار و طراح پارک ساعی نام‌گذاری شد و عصر آخرین روز مهر ۱۴۰۰ در حضور هنردوستان رونمایی شد.

هم زمان با این مراسم اعلام شد بخش فرهنگی هلدینگ فاطر مدیریت برنامه استاد محجوبی را برعهده گرفته است و از این تاریخ تمامی برنامه‌ها و فروش آثار صرفاً از سوی این مجموعه صورت می‌گیرد. همچنین در راستایی شفافیت بازار هنر، استاد محجوبی پیشتاز شده و از کاتالوگ قیمت دار آثار قابل فروش در زمستان و پائیز ۱۴۰۰ خود رونمایی کرد؛ رونمایی از کتاب «درختان عاشق بهشت» که حاوی گفت وگوی سید‌امیر سقراطی با حسین محجوبی است بخش دیگر این مراسم بود.

حسین محجوبی در این مراسم گفت: با این که ۷۰ سال پیش به تهران آمده‌ام اما هرگز تلاش نکرده‌ام که لهجه گیلانی‌ام را فراموش کنم. من ۱۸ سال در شهرداری تهران کار کرده‌ام و و در طراحی و ساخت پارک‌های ساعی، ملت، لاله، نیاوران، خزانه و جمشیدیه، نقشی اساسی داشته‌ام و در ایجاد فضا‌های سبز در تهران سهم عمده‌ای داشته‌ام.

او افزود: در طول زندگی هر جایی که توانسته‌ام درخت کاشته‌ام، از استادیوم آزادی گرفته تا پارک ساعی و درختان حیاط خانه‌ام. در نقاشی‌هایم درخت‌ها حضور و نقش پررنگی دارند. با این که من انسان‌ها را بسیار دوست می‌دارم، اما پنج دهه است که دیگری تصویری از انسان‌ها درآثارم نمی‌بینید.

به گفته محجوبی، درختان مقدس‌ترین موجودات روی زمین هستند اما انسان‌ها تا جایی که توانسته‌اند به درختان آسیب رسانده‌اند.

محجوبی ادامه داد: همیشه برای من این سؤال وجود دارد که چرا انسانی که اشرف مخلوقات لقب گرفته است، عامل و شاهد انبوهی از وحشتناک‌ترین ویرانگری‌ها در طبیعت است و باعث و بانی تباهی طبیعت تباهی همنوعان خودش است. من چهار دهه است که با آثارم فریاد زده‌ام که این همه تخریب چرا، انسان تا چه زمانی می‌تواند این گونه ویرانگرانه با طبیعت روبرو شود. اگر امروز بیماری عالمگیر کرونا زندگی بشر را مختل کرده است، باعث و بانی آن بشر است.

به گفته این هنرمند؛ متأسفانه جلوی ماشینزیم را نمی‌شود گرفت. دنیا دست یک عده آدم حریص است که دنبال جمع کردن مال هستند، دنبالِ خراب کردن طبیعت هستند و به فکر ساختن؛ اما این، ساختن نیست، خراب کردن است. در تابلو‌های من از آلودگی هوا، آلودگی صدا و... خبری نیست.  

محجوبی ادامه داد: من با نقاشی بازی نمی‌کنم، حرف دارم؛ مشکلات و دغدغه‌های یک انسان را می‌گویم که اسیر زندگی مدرن و ماشینیزم شده است. انسانی که از طبیعت دور شده وتبدیل به عنصری تخریب‌گر شده است. فلسفه کار‌های من، طبیعت پاک است که انسان در آن جایی ندارد.

سپس در ادامه مراسم‌امیر سقراطی منتقد هنری در سخنانی گفت: حسین محجوبی از هنرمندان عاشق و عارف و از مهمترین نقاشان نوگرای ایران است که در ۷۰ سال گذشته به نقاشی از طبیعت پرداخته است. سیمای او را می‌توان در نقاشی‌هایش یافت؛ نقاشی‌هایی چشم نواز و آرام و دلنشین، با تصاویری بدیع و زیبا از سرزمین مادری‌اش؛ گیلان با درختانی سر به فلک کشیده و خانه‌های گالی پوش و اسب‌های سفید.

به گفته سقراطی، زندگی در فضای سرسبز گیلان نقش مهمی در علاقمندی او به نقاشی از طبیعت داشته است. او نقاش مناظر آرام و دلنشین است و در آثارش به دستکاری طبیعت توسط بشر اعتراض می‌کند. نقاشی‌هایش آثاری دکوراتیو و خالی از معنا نیستند بلکه هر اثر او بیانگر عواطف و احساساتش نسبت به طبیعت، هستی و خلقت است.

او افزود: در نقاشی نوگرای ایران، نقاشانی مانند سهراب سپهری، ابوالقاسم سعیدی، داود امدایان و حسین محجوبی از جمله نقاشانی هستند که هر یک بر اساس جهان بینی خود به نقاشی از طبیعت پرداخته و قطعه‌هایی ماندگار از هنر ایران را به یادگار گذاشته‌اند. در این بین محجوبی رویکردش در نمایش طبیعت، به تماشا گذاشتن زیبایی‌ها و تأکید بر نفی خشونت و تخریب و تباهی است.

این پژوهشگر ادامه داد: نقاشی‌های حسین محجوبی برداشتهای او از واقعیتِ طبیعت هستند، حقیقی نیستند با این همه، حقیقتِ وجودی و ذهنی شدۀ نقاش شده‌اند. در پیچ و خم شورانگیز و با نشاط خط‌ها، و سرخ  و سبزِ رنگ‌های نقاشی‌هایش می‌شود آرامش و وقار نقاش را دید که با نقاشی‌هایش یکی شده است. از این نظر هر گاه استاد حسین محجوبی را دیده‌ام فاصله‌ای با نقاشی‌هایش احساس نکرده‌ام. دیدن نقاشی‌هایش همان قدر تو را از جهانِ عصبیت‌های بی‌بنیاد و خیال‌های پرآشوبِ بی‌فرجام دور می‌کند که دیدن خودش.

سقراطی ادامه داد: حسین محجوبی انسان مهربان وِ بی‌غل و غشی است و صمیمیت با شکوه انسانی در وجود او موج می‌زند که انگار سال هاست او را دیده‌ای و راه‌های بسیار زندگی را با او سال‌ها زیسته‌ای و پیموده‌ای. نقاشی‌های او نیز از چنین خصلتی برخوردار است. گویا نقاشی‌هایش جایی را می‌نمایاند که پیشتر دیده‌ای و بار‌ها با آن‌ها زندگی کرده‌ای.

این پژوهشگر که کتاب «درختان عاشق بهشت» پانزدهمین اثر او محسوب می‌شود، ادامه داد: محجوبی همیشه برای من جزء آدم‌های مهمی بوده که مسیر خود را به درستی طی کرده و به هنرمند شناخته‌شده‌ای تبدیل شده است. همچنین او از معدود هنرمندان نسل دوم مدرن ایران است که هنوز در قید حیات است. سال ۸۹ اولین گفتگوی خود را با او انجام دادم و به تدریج گفتگو‌های دیگری نیز شکل گرفت که من را به این فکر انداخت که این‌ها را در قالب یک کتاب چاپ کنم.

او ادامه داد: پژوهش، گفت وگو و تدوین کتاب «درختان عاشق بهشت» هفت سال طول کشید. این کتاب سه فصل دارد که شامل سالشمار زندگی هنرمند و وقایع تاریخی ایران و جهان، گفت وگو و گزیده‌ای از کتاب‌شناسی، مقالات، مصاحبه‌ها و فیلم‌ها است و یک بخش هم مربوط به تصاویر و کار‌های حسین محجوبی است.  

سقراطی ادامه داد: گفت وگو‌های این کتاب  درباره دوران کودکی و نوجوانی، شروع جدی نقاشی، مهاجرت به تهران برای تحصیل در دبیرستان البرز، ورود به دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران، سال‌های پرالتهاب سیاست و فرهنگ، استخدام در شهرداری تهران و طراحی پارک ساعی و باقی پارک‌های تهران، دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی و اوج‌گیری کار هنری او، مجادلات هنری منتقدان و هنرمندان درباره هنر مدرن، پروسه خلق آثار محجوبی، ‌ایده‌یابی آثار و تأثیر طبیعت در‌ایده‌های نقاشانه او، بخش یازدهم درباره این است که این هنرمند چقدر انسان خانواده‌دوستی است و این موضوع چه تأثیری بر سلامت زندگی او داشته است، او در بخش دوازدهم خاطراتش به صورت مفصل درباره مفاخر ایران و دوستان او و خاطرات آن‌ها پرداخته شده و بخش پایانی کتاب درباره عشق حسین محجوبی به ادبیات و فرهنگ ایران است.

او در پایان سخنانش گفت: حسین محجوبی عاشقی است که نقاشی را زندگی کرده و فاصله‌ای میان زندگی و نقاشی‌اش نیست. نقاشی که نگرانی‌اش برای آینده زمین او را وادار به نقاشی می‌کند تا تلنگری بر اذهان خوابیده مردمانی باشد که از آینده هولناک این جهان بیمناک نیستند.