گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه نقاشی نگار اورنگ با عنوان «در برابر فراموشی» در گالری اُ برپاست. اورنگ در گفت‌وگو با هنرآنلاین با بیان اینکه در این مجموعه ۲۳ اثر بر روی دیوار گالری یا سایت آن به نمایش درآمده است، گفت: این آثار با تکنیک آکریلیک روی بوم و در ابعاد متفاوت به وجود آمده و حاصل برخوردهای متفاوت من با عکس است.

اورنگ ادامه داد: من تجربه‌های متفاوتی مثل پرینت، کلاژ، ادیت عکس و روش‌های متفاوتی را در برخورد با عکس‌ها داشتم. فکر می‌کنم در دوران معاصر همه انسان‌ها به واسطه عکس، تصاویر ذهنی خودشان را شکل می‌دهند. درواقع عکس الگوی بیرونی برای بیان درونی هنرمندان است و عده‌ای هم از عکس به عنوان ماکت آثارشان استفاده می‌کنند. من در پایان تجربیات مختلفی که داشتم شیوه بازنمایی تصاویر را انتخاب کردم، ولی نه بازنمایی عین به عین. زیرا لذت سرعت و معاصر بودن را نمی‌توانم انکار کنم. بااین‌حال کرونا باعث شد رفتارم تعدیل شود زیرا فرصت بیشتری برای نشستن و کار کردن داشتم. درنهایت این کندی، مسیرهای ذهنی و لذت متفاوتی برای من ایجاد کرد.

او با اشاره به المان‌هایی که در آثارش دیده می‌شود گفت: بادکنک‌ها، شمع‌ها، مهمانی‌ها یا دورهمی در طبیعت المان‌هایی هستند که موضوعات مورد نظر مرا نمایان می‌کنند. من همیشه دوست داشتم زمان را طولانی‌تر تجربه کنم و آثاری که به واسطه سایه‌روشن‌ها و نور، سرعت زمان را کم می‌کنند و در یک تأمل نسبت به زمان به سر می‌برند، برایم جذاب است. من در مقابل این آثار بیشتر می‌ایستم و انگار واقعیت واقعی‌تر می‌شود.

اورنگ ادامه داد: برخورد اولیه من با عکس‌های سیاه و سفید شروع شد. در این عکس‌ها نور به شکل بارزی دیده می‌شود و تنوعی از خاکستری، گذر زمان را بیشتر نمایش می‌دهد. عکس‌های سیاه و سفید را انتخاب کردم و چالش من واقعی کردن احساس آن نورها بود. چیزهای ساده‌ای وجود دارد که به تمامی زندگی نامیده می‌شود، چیزهایی که چون ما را احاطه کرده‌اند به راحتی آن‌ها را نمی‌بینیم. اما در عکس‌ها و به خصوص عکس‌های سیاه و سفیدی که تماشایشان می‌کردم این حس‌ها به من متبادر می‌شد و احساسشان می‌کردم.

او درباره رنگ‌آمیزی تصاویر سیاه و سفید گفت: من از کودکی به گوش کردن قصه‌های روزمره آدم‌ها عادت داشتم و بعدتر یک داستان خوان حرفه‌ای بودم. از آن زمان بلد بودم چشم‌هایم را ببندم و تصور کنم. تصور آسمان، بوها، آدم‌ها، رنگ‌ها، وزش نسیم  و... . وقتی عکس‌ها را تماشا می‌کردم می‌دانستم که می‌توانم باز هم آن‌ها را زنده‌تر کرده و تماشایشان کنم. به تک‌تک رنگ‌ها برای لباس‌ها، ماشین‌ها و عناصر مختلف فکر می‌کردم و پشت پلک‌هایم آن‌ها را رنگ‌آمیزی می‌کردم. ترکیب‌های رنگی من کم‌کم تصاویر را زنده کرد.

اورنگ ادامه داد: این نقاشی‌ها به دلیل حضور انسان‌ها و صحنه‌های مختلف، شبیه صحنه‌هایی از فیلم و یا داستان و روایت‌ها هستند. فکر می‌کنم ما چه بخواهیم و چه نخواهیم تکه‌هایی از یک داستان شخصی هستیم و دوربین با ایجاد عکس، لحظات را به جا می‌گذارد. من آن لحظات و یا آن بخش‌هایی را که دریافتم به تصویر کشیدم. لحظات خوب یک مهمانی باشکوه، آبتنی در تابستان و یا تصویر مردی در میان درختان که آفتاب چشم‌هایش را بسته است و او با شکل دستش انگار می‌خواهد نگاه ما را بخاراند. شاید همه  این نمایشگاه می‌خواهد این خارش را به مخاطب منتقل کند و نگاهش را تحت تأثیر خود قرار دهد و زمان و کندی گذر زمان و شمع‌های تولد و لذت مهمانی را یادآوری کند.

این هنرمند افزود: اثر دیگر که کلید رمزگشایی آثار این مجموعه است، مردی با بادکنک‌های رنگی را نشان می‌دهد که پشت به ما دارد. این تصویر شاید به‌گونه‌ای خاص به جهان خیال وارد می‌شود و می‌تواند نقاشی‌های رنه مگریت را به یاد آورد. ما همیشه با واقعیت شروع می‌کنیم ولی در نهایت به خیال می‌رسیم، یعنی در خیال زندگی می‌کنیم و لذت را تجربه می‌کنیم.

اورنگ درباره میزان واقع‌گرایی آثارش گفت: بازنمایی در این مجموعه تا حدودی پیش رفته است ولی کارها نه رئالیستی نه ناتورالیستی و نه هایپر رئالیستی است. بازنمایی را تا جایی پیش بردم که آن‌ها برایم قابل‌لمس و واقعی شدند. من همیشه واقعی بودن را با دیدگاه شخصی برای خودم تعریف کردم، نه با معیارهایی که وجود دارد. کشف واقعیت و یا بازکشف واقعیتی که می‌شناختم خیلی برایم لذت‌بخش بود، بنابراین همیشه دنبال واقعی‌ها بودم. مثلا می‌گفتم من یک کلاه واقعی پیدا کردم یا یک غذای واقعی پختم، در حالی که هم کلاه و هم غذا واقعی هستند. بنابراین همیشه واقعیت به شکل دیگری برایم تعریف می‌شد.

نمایشگاه نقاشی نگار اورنگ تا ۵ مرداد در گالری اُ به نشانی خیابان سنایی، خیابان شاهین (خدری)، پلاک ۱۸ برپاست.