گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار پارسوا مهتاش با عنوان «اسباب کشی سه گانه» در گالری پروژه‌های آران برگزار شد. مهتاش در گفت و گو با هنرآنلاین با بیان اینکه در این مجموعه هفت اثر به نمایش درآمد، گفت: همگی نقاشی‌ها با رنگ‌روغن روی بوم اجرا شدند و آخرین اثر که قسمت آخر تریلوژی است شامل یک تابلوی نقاشی با همان کیفیت و تکنیک باقی تابلوها است که در قالب یک چیدمان به صورت کامل‌تر ارائه شده است و بنابراین کار آخر یک نوع اینستالیشن بینارشته‌ای محسوب می‌شود.

مهتاش ادامه داد: کانسپت اصلی این مجموعه تعریف یک موقعیت بین دو موقعیت مشخص و تعریف شده است. این موقعیت تعلیق گونه است اما تعلیق نیست، زیرا تعلیق هم یک موقعیت تعریف شده است. این واقعیت چیزی است که ما در حال زندگی کردن آن هستیم. با توجه به اینکه واژه خاصی برای آن وجود ندارد من عنوان نمایشگاه را «اسباب کشی» گذاشتم تا بتوانم موقعیتی که مدنظرم بوده است را با این عنوان به نزدیک‌ترین قالب آماده‌ای که برای آن وجود دارد، اتصال بدهم.

او با بیان اینکه از نقاشی به عنوان یک مدیوم استفاده کرده است گفت: مدیومی را به کار بردم که بتواند یک روایت را به وجود بیاورد و با مخاطب ارتباط برقرار کند. در واقع یک هدف این مجموعه ساختن بستری است که بتوانیم از طریق اثر هنری با هم دیالوگ داشته باشیم، زیرا فکر می‌کنم هنر معاصر نیاز به دیالوگ دارد و باید این شاخصه در آثار معاصر وجود داشته باشد. می‌توانم بگویم عمر مونولوگ ها دیگر تمام شده است و به همین دلیل ترجیح می‌دهم به شکل واضح و مستقیم توضیحی درباره آثارم ندهم زیرا این توضیح کلامی بار دیگر کارها را به مونولوگ نزدیک می‌کند.

مهتاش ادامه داد: در این مجموعه یک بالانس بین واقعیت و خیال وجود دارد. سوژه عینی و سوژه ذهنی یا موقعیت عینی و موقعیت ذهنی با هم ترکیب شده‌اند. همگی این فضاها و رویکردها به اضافه تکنیک، نحوه ارائه، ابعاد آثار و... در خدمت کانسپت بودند تا بهترین هماهنگی را با آن داشته باشند و بتوانند یک ارتباط درست با مخاطب برقرار کنند.

او درباره پرداخت جزئیات و بازنمایی واقعیت گفت: به صورت کلی اعتقاد دارم یک اثر باید ارتباط برقرار کند و این مهم‌ترین قسمت کار است. چیزی که در این مجموعه دنبال کردم و احتمالاً در آینده هم دنبال خواهم کرد به وجود آوردن یک تجربه است. هدف من از نقاشی، کشیدن یک تابلوی نقاشی نیست. در واقع نمی‌خواهم مخاطب فقط با یک تابلو نقاشی روبرو شود و یک تصویر زیبا ببیند و همه چیز تمام شود. برای من ساختن یک بستر برای ارتباط برقرار کردن و به وجود آوردن یک تجربه برای مخاطب اهمیت زیادی دارد. بنابراین نقاشی برای من فقط یک مدیوم است که با استفاده از آن یک روایت را انجام دهم. در این مجموعه با توجه به کانسپتی که داشتم باید این تکنیک انتخاب می‌شد تا این پرداخت جزئیات اتفاق بیفتد. اگرچه آثار ظاهر رئالیستیک دارد اما موضوعی که از طریق این محتوای رئالیستیک انتقال پیدا می‌کند اهمیت دارد.

مهتاش افزود: این آثار هیچ‌کدام بازنمایی یک واقعیت عینی نیستند، بلکه بازنمایی یک موقعیت هستند. بنابراین ظاهر رئالیستیک آن‌ها نباید با بازنمایی صرف یک واقعیت عینی اشتباه گرفته شود. درواقع ظاهر رئالیستیک لزوما با بازنمایی واقعیت عینی یکی نیست و این دو می‌توانند تفاوت‌های زیادی با هم داشته باشند.

این هنرمند ادامه داد: به اعتقاد من بین یک اثر هنری و یک تابلوی نقاشی مرزی وجود دارد. یک تابلوی نقاشی می‌تواند با تکنیک استادانه انجام شده باشد و بسیار هم زیبا باشد، اما فاقد اندیشه و عمق باشد. بنابراین نمی‌تواند کارکرد یک اثر هنری را داشته باشد و از نظر من جنبه تزیینی پیدا می‌کند. از طرف دیگر یک کانسپت عمیق، یک اندیشه و ایده هم می‌تواند با یک اجرای ضعیف تبدیل به یک محصول بی‌مصرف شود، چون نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. بنابراین هرکدام از این دو وجه را حذف کنیم خصلت‌های یک اثر هنری و کارکردی که باید در دوران معاصر داشته باشد را از دست می‌دهد.

او درباره اینکه در روزگاری که سرعت و بازدهی سریع در هر کاری مورد توجه افراد است، چرا با این دقت به نقاشی می‌پردازد، گفت: فکر می‌کنم یک هنرمند متعهد نباید وظایفی که دارد را فدای سرعت یا بازدهی سریع کند. بهترین حالت این است که ما به یک پرفورمنس مناسب برسیم یعنی انجام کار با یک کیفیت مناسب و درخور اثر هنری، در یک بازه زمانی مشخص. در خیلی از تکنیک‌ها افزایش بی‌رویه سرعت موجب می‌شود از کیفیت اثر هنری کم کنیم و زمانی که از کیفیت آن کم می‌کنیم طبیعتاً از کارکرد آن هم کم می‌شود و ارتباطی که باید با مخاطب شکل دهد را از دست می‌دهد یا به شدت تضعیف می‌کند.

مهتاش ادامه داد: وقتی که همه جهان با سرعت بالایی در حرکت است و این سرعت به شکل تصاعدی بیشتر می‌شود، لازم است گاهی کمی آهسته‌تر حرکت کنیم یا یک سکون کوتاه داشته باشیم تا بتوانیم تفکر و تعمقمان را افزایش دهیم و ارزش‌هایی که وجود دارد یا وظایفی که داریم را فدای سرعت نکنیم.