به گزارش هنرآنلاین، در این برنامه آسیه مزینانی به گفت‌وگو با عباس مجیدی، رییس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران پرداخت.

در ابتدا عباس مجیدی ضمن توضیح تجربه انجمن مجسمه‌سازان ایران در هشتمین دوسالانه ملی مجسمه‌سازی، بیان کرد: امروز ما الزامی نداریم که آثار صرفا در موزه، در یک پایه مشخص و با آن شاخصه‌های تعریف شده دیده شود. معنای هنر و مجسمه در فضایی که قرار می‌گیرد و آن زمینه‌ای که دارد، تاثیرگذار است و طبیعتا اگر این اتفاق بیفتد دیالوگ بین اثر و زمینه اتفاق می‌افتد. رویکردها کاملا معاصر بود و سعی کردیم اتفاق را آن طور که شایسته است رقم بزنیم.

وی گفت: تمایلات اولیه اساسا روی این نبود که الزاما کار در موزه شکل بگیرد. تمایل جدی وجود داشت که کار از موزه بیرون کشیده شود‌. این نگاه از نقطه نظر بسیاری از افراد بود که در دل شهر و میان مردم بیاید ولی اینکه در کجا قرار بگیرد، انتقادها بیراه هم نبود. انتقادها همیشه می‌توانند مثبت هم باشند.

مجیدی در بخشی از نشست با اشاره به نگرانی‌های موجود عنوان کرد: یکی از نگرانی‌ها مواجه شدن با یک فضای جدید بود و اینکه اگر آثار می‌خواهد به فضای باز بیاید، آثار بزرگی خواهد بود و هنرمند نیاز به حمایت دارد. به این سادگی نمی‌شود در ابعاد بزرگ آثاری بسازیم که حمایتی هم نباشد و این کار را چندین برابر سخت می‌کرد. کاری که در موزه اتفاق می‌افتاد، متفاوت‌تر بود و هنرمند با آثار در ابعاد کوچک کنار می‌آید. اما وقتی ابعاد بزرگ می‌شود و در فضای بیرونی می‌خواهد قرار بگیرد، یکی از جدی‌ترین مسائل بحث هزینه خواهد بود.

رییس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران درباره نیاز بینال‌های هنری به فضاهای ثابت و مشخص اظهار کرد: آنچه که مهم است به غیر از اینکه ما یک جای ثابت را باید داشته باشیم، فراموش نکنیم که بسیاری از بینال‌ها در فضاهایی قرار می‌گیرند که می‌تواند هر نقطه‌ جغرافیایی باشد، اما اینکه در آن فضا چگونه حمایت می‌شود، بخش اصلی قضیه است. در این بینال آثاری را داشتیم که اگر منصفانه قضاوت کنیم بسیار به جا نشسته بودند و حتی بعضی‌ها ارتباط و دیالوگ آن با فضا برقرار کرده بودند.

وی در پاسخ به اینکه انجمن می‌خواهد با مردم و مخاطب عمومی در ارتباط باشد، با تمام این ویژگی‌هایی که مد نظر بود، آیا توانستید آن مخاطب غیر معمول و غیر مرسوم نمایشگاهی را در بینال ببینید یا خیر، گفت: با وجود اینکه شرایط کرونا در اوج خودش بود و ما حتی بعد از این شرایط قرمز و... را دوباره تجربه کردیم، با تدابیری که اتخاذ شد استقبال خوب بود. ولی ما الزاممان این نبود که در جایی نمایشگاه برقرار کنیم که تعدادی بیایند و بازدید کنند. بحث ما این بود که هنر میان مردم می‌آید و در تعامل با مردم قرار می‌گیرد و این دیالوگ اتفاق می‌افتد. تا حدی این اتفاق افتاد. اگر بخواهیم جدی برخورد کنیم، انتظارمان خیلی بیشتر بود و این انتظار زمانی می‌تواند محقق شود که ما بتوانیم هنرمندان را حمایت کنیم. هنرمندانی که تفکر و ایده‌های جدی دارند و این ایده‌ها می‌تواند در ارتباط با مردم و فضای شهری شکل بگیرد که مستلزم حمایت و کمک به مسائل مالی است و تا زمانی که این امکان محقق نشود، تمام تلاش ما هر چند بر اساس پایه تفکر معاصر باشد، چالش‌هایی را خواهد داشت.

مجیدی درباره رسالت و ماهیت برنامه‌های انجمن هنرمندان مسجمه‌ساز ایران، بیان کرد: یک اشتباهی که همیشه وجود دارد این است که ما رسالت‌هایی که در اساسنامه‌ها تحت عنوان هدف داریم، اشتباه می‌گیریم و خیلی مواقع این مشکلاتی را برای ما ایجاد می‌کند. این رسالت‌ها باعث می‌شود که هیئت‌های مدیره نیز احیاناً در بعضی مواقع سلیقه‌ای عمل کنند. اما در مسیری که ما برای رقم زدن اتفاقات طی کردیم و موارد مختلفی که در قالب همکاری با نهادهای مختلف و ایونت‌های مستقل داشتیم، بر اساس آن اهداف تعریف شده خودمان بوده است. زمانی می‌توانیم موفق باشیم که یکسری هدف‌گذاری‌های درست بر اساس یک چشم‌انداز صحیح داشته باشیم که آن چشم‌انداز بر اساس مفاد اساسنامه و رسالت‌هایی است که وجود دارد. نکته‌ای که مغفول می‌افتد همین است.

وی ادامه داد: اگر ما بتوانیم در هدف گذاری‌ها طوری گام برداریم، بدون شک انجمن و سایرین هیات مدیره‌هایی که می‌آیند، تقریباً اهداف نزدیک خودشان را در مسیر چشم‌انداز می‌بینند و متناسب با آن موضع‌های خودشان را می‌گیرند.

اینکه ما تصور کنیم که تمام آثار شهری باید به این فضاها سوق داده شود و گاها بسیاری از این‌ها مجسمه‌ساز هم نیستند، تاسف بار است. در نتیجه می‌بینیم که مواجهه‌های عجیبی صورت می‌گیرد و آثاری که در خور شان و منزلت جامعه ایرانی است شکل نمی‌گیرد.

عباس مجیدی در پایان این نشست مجازی اظهار کرد: اگر واقعاً این مسائل در منظر تخصصی خودش صورت بگیرد و این اتفاقات درست در جایگاه خودشان تحلیل صحیح شود، ما انتظار این را داریم که از مردم حرف‌های خیلی جدی‌تری را بشنویم. ما باید به مردم حق بدهیم. وقتی این اتفاقات صورت نمی‌گیرد و مردم از این موضوع آگاهی ندارند، به خودشان اجازه می‌دهند قضاوت‌هایی داشته باشد و این قضاوت‌ها همان تأثیر حاصل سواد و آگاهی بصری است. بخشی از این تقصیر بر عهده مسئولین و بخشی هم به هنرمندان برمی‌گردد. شاید این اتفاق باعث شده که خیلی از هنرمندان آرام آرام منزوی شده، خودشان را دور کنند و ما شاهد آثار جدی نباشیم. اگر جلسات جدی نباشد، گفتگوهای صحیح و نشست‌ها نباشد و دیالوگ‌ها برقرار نشود که این مسیر را در منظر درست خود پیش ببریم، شاهد اتفاقات بدی خواهیم بود.

وی یادآوری کرد: هم کناری بخش‌های تخصصی شهر مثل جامعه معماری، مجسمه‌سازی و سایر نهادها کنار می‌تواند اتفاقاتی را رقم بزنند که ما شاهد یک الگوی مناسب باشیم و نهایتاً به یک قضاوت درست برسیم و شاهد آثاری باشیم که ضمن اینکه تاثیر روح‌بخشی دارند و در ارتباط جدی با مخاطب هستند، یک ارزش افزوده‌ای برای جامعه داشته باشند.

وی درباره فعالیت انجمن در عرصه‌های عمومی، بیان کرد: اینکه در شهر چه اتفاقی می‌افتد و وظایف و رسالت ما چیست و چگونه باید عمل کنیم یک مطلب است. اینکه ما چگونه عمل می‌کنیم و چگونه عمل کردیم، مطلب دیگری است. بسیاری از مواقع ما شاهد اتفاقاتی هستیم که در فضای مجازی صورت می‌گیرد. بسیاری از آن به حق و بسیاری نیز کارشناسی نشده و بدون تدبیر درست است و وقتی در یک فضای جمعی رخ می‌دهد، طبیعی است که مسیری را پیش می‌برد که خیلی مواقع جمع و جور کردن آن ساده نیست و ما گرفتار تعاریف می‌شویم که باز به همان مسئله خوانش‌ها برمی‌گردیم. واقعیت این است که ما با یک جمعیت حداکثری در انجمن مواجهیم که شامل بسیاری از افراد فرهیخته است، از پیشکسوتان، شخصیت‌های علمی و دانشگاهی و فرهنگی و... افرادی که فعالیت‌های جدی مجسمه‌سازی دارند. در بسیاری از مواقع خاص سعی ما بر این است که همیشه مشاوره‌هایی داشته باشیم. چون یک وقت‌هایی بیانیه‌ها موضع‌گیری‌های سریع شاید صورت خوشی نداشته باشد و انتظاری که می‌بایست را برآورده نکند.

وی افزود: گاهی اتفاقاتی در سطح شهر صورت می‌گیرد، مانند اتفاقاتی که درباره میدان حر پیش آمد، که خبر اول غلط بود. اشاره به این شده بود که اثر استاد رحیم‌زاده ارژنگ، مورد تخریب قرار گرفته که این طور نبود و آن اثر سر جای خودش بود. آن چهار شیری هم که قرار بود تعمیر شوند و از اصل اثر قالبگیری صورت گرفته بود. طبیعی بود که ما موضع خیلی جدی نداشته باشیم. ولی من بلافاصله با تمام مسئولین ارتباط تلفنی داشتم و برایم تشریح کردند. اتفاق بسیار بد این بود که در فضای باز و در مکانی که مردم حضور دارند و از بسیاری از مسائل اطلاع ندارند، شاهد یک تخریب اثر بودند. منطق حکم می‌کرد که پرده‌ای بکشند، برای این کار امکانی به وجود بیاورند و حداقل با نهاد انجمن مشاوره داشته باشد. اشکالی که می‌توان گرفت این است و این اشکالات را خیلی وقت است که داریم و بارها و بارها درباره آن صحبت کردیم.

وی اضافه کرد: ما سازمانی به نام سازمان زیباسازی در تهران داریم که البته در بسیاری از شهرها نداریم. اتفاقاتی که می‌افتد با منظر و تعاریف آن‌ها و از نگاه آنان برای زیباسازی شهر شاید درست باشد ولی با مناسبات ما جور در نمی‌آید. ما برای شهر و مجسمه شهری تعریف داریم. این که مجسمه‌ای حضور دائمی در شهر دارد و آثاری که موقت قرار دارند، برای هر کدام تعاریف مستقل داریم. آدم‌های توانمندی داریم که قدرت بسیار زیادی برای اجرای این آثار دارند. افرادی که در این عرصه توانمندی‌شان ثابت شده است ولی منزوی هستند. بسیاری از افراد هستند که آثار از آنها انتخاب شده اما اجرا نشده است. اینها انتقادهایی است که وجود داشته، دارد و خواهد داشت. ما تمام این‌ها را قبلاً در نشست‌های تخصصی گفته‌ایم. به هر بهانه‌ای و در هر مناسبتی این مسائل را عنوان کردیم، به علاوه در جلسات گفتگوی مستقیم در تهران و همین‌طور در مشهد، در قالب نامه و مکاتبات اداری تمام این‌ها را یادآوری کردیم که داستان اتفاقی که قرار است در شهر برای یک اثر جدی ماندگار شهری چیست. وقتی ما یک جغرافیا و مکان خاص را تعریف می‌کنیم، برای آن فضا، مکان و مفاهیم خاص تعریف خاص خود را داریم که اثر باید یک روند مطالعاتی خودش پیش ببرد. یک هنرمند باید فرصتی برای مطالعه اثر بر اساس مضمون خاصش داشته باشد. این باید در تقابل با سایر بخش‌ها و عنصر ها قرار بگیرد.

مجیدی یادآور شد: فراموش نکنیم که این‌ها قرار است تأثیر جدی روی سواد بصری مردم بگذارد. ما در قبال این رفتارها مسئول هستیم. باید در بحث بودجه بازبینی جدی صورت بگیرد. ما وقتی در برنامه‌های صنفی خودمان، در تیپ قراردادها، در تعرفه‌ها و در تعاریف از اجرای یک اثر شهری دچار مشکل هستیم، باید انتظار چنین مسائلی را هم داشته باشیم. نه اینکه آثار خوبی در شهر نمی‌آید، کم است. می تواند مسائل به صورت حرفه‌ای‌تر در یک مناسبات جدی‌تر در جایگاه خودش تعریف خود را داشته باشد.

وی ادامه داد:  وقتی می‌خواهیم یک اثری را در یک فضا تعریف کنیم، باید دید در آن فضای فرهنگی، جغرافیایی چه اتفاقی گذشته، آن اثر چه ارتباطی با عناصر شهری دارد، چه دیالوگی با مخاطب برقرار می‌کند، از چه متریالی برایش استفاده می‌شود. این‌ها چیزهایی است که می‌خواهد هویت ایجاد کند و خیلی کم به آن بها داده می‌شود. متاسفانه به آثار موقت خیلی بیشتر از این‌ها بها داده می‌شود. ناگفته نماند که آثار موقت برای خودشان تعریف دارند و جایگاه خودشان را دارند ولی حکم یک مسکن را دارند. در مواقع خاصی می‌توانند بیایند و تاثیر خود را بگذارند و بروند.