گروه تجسمی هنرآنلاین: بهنام کامرانی نقاش و ویژوال آرتیست، کیوریتور و منتقد هنری است. او که مدرک دکترای پژوهش هنر را از دانشگاه هنر تهران دریافت کرده است هم اکنون مدرس و عضو هیات علمی این دانشگاه است. با کامرانی پیرامون شرایط هنرهای تجسمی در سال کرونا گفت‌وگو کرده‌ایم.

آقای کامرانی سال ۹۹ با شیوع کرونا و قرنطینه آغاز شد و همه برنامه‌ریزی‌های قبلی برای فعالیت‌های هنری لغو شد. شما این سال را چگونه گذراندید؟

من هم مانند همه مردم بودم و ابتدا یک گیجی و سردرگمی در شرایط همه‌گیری کرونا برایمان وجود داشت. نیاز بود خیلی چیزها را دوباره تعریف کنیم زیرا رابطه خودمان با جهان و آینده کره زمین مورد سؤال قرار گرفته بود. این سؤال‌ها از مسائل شخصی شروع می‌شد تا مسائل اجتماعی و آینده‌نگری برای زندگی، ولی بسیاری از ما بعد از مدت کمی فعالیت‌های خود را از سر گرفتیم. به نظر می‌رسد در کار هنرمندان تجسمی کمتر وقفه پیش آمد و حتی عده‌ای از هنرمندان به دلیل تعطیلی فعالیت‌ها و وجود فراغت بیشتر توانستند بیش از گذشته کار کنند. هرچند شرایط سختی بود و فشار زیادی بر همه ما وجود داشت که باعث می‌شد در این میان دوره‌های کم‌کاری یا سرخوردگی نیز وجود داشته باشد.

به شخصه کارهای هنری خود را ادامه دادم و پس از مدتی نیز آموزش‌های مجازی در دانشگاه‌ها شروع شد. هم‌زمان به دلیل همکاری با گالری ویستا گفت‌وگوهایی در فضای مجازی را در حوزه هنرهای معاصر آغاز کردیم که اتفاق خیلی خوبی بود زیرا هم باعث می‌شد کسانی که در خانه بودند امید تازه‌ای پیدا کنند و هم مباحث نظری هنر معاصر دوباره مطرح می‌شد.

آموزش مجازی یکی از مسائلی بود که در یک سال گذشته برای اولین بار به این شدت مطرح شد و برای بیشتر معلمان و دانش آموزان تجربه جدیدی بود. به ویژه در رشته‌های هنری به نظر می‌رسد آموزش مجازی با دشواری‌های بیشتری همراه باشد. شما به عنوان یک مدرس چه تجربه‌ای در این زمینه به دست آوردید؟

دشواری‌های بسیار زیادی در این راه وجود داشت چون در کشور ما زیرساخت‌های فضای مجازی به درستی شکل نگرفته است. البته در دانشگاهی که من تدریس می‌کنم به سرعت اقدامات لازم صورت گرفت و سرویس‌هایی ایجاد شد تا کمتر دچار مشکل شویم، اما این مسئله‌ای بود که کل جهان با آن درگیر بود و همه ما مشغول آزمون‌وخطا بودیم. در این مدت تحقیقات زیادی کردم تا ببینم کشورهای مختلف چه تجربیاتی در این زمینه کسب کرده‌اند و با مقالات خارجی مواجه شدم که افراد مختلف تجربیات خود را با دیگران به اشتراک گذاشته‌اند. این اتفاق خیلی خوبی است و  همه ما نیازمند این هستیم که در این شرایط تازه و حساس، تجربیات خوبی که به دست آورده‌ایم را به دیگران منتقل کنیم تا شاید بتوانیم گرهی از کار یکدیگر باز کنیم.

ما در آموزش‌های مجازی خود دو نوع آموزش هم‌زمان و ناهم‌زمان داشتیم. آموزش هم‌زمان آن است که استادان سعی می‌کنند از طریق تصویر و با دیدن چهره دانشجویان به تدریس بپردازند، زیرا دیدن چهره و ارتباط انسانی با دانش‌آموز اهمیت زیادی دارد و دانش‌آموزان و دانشجویان امید بیشتری برای ادامه کار پیدا می‌کنند. حتی توصیه‌هایی در این زمینه مطرح شده است مانند تغییر محل نشستن استاد و یا تغییر زاویه دوربین، تا تنوعی در تصویر ایجاد شود و دانشجویان دچار خستگی نشوند. آموزش‌های ناهم‌زمان نیز شامل تصاویر، فایل‌های صوتی و حتی موسیقی و مطالبی است که در گروه‌های مجازی در دسترس دانشجویان قرار می‌گیرد تا هم مسائل درسی برای آن‌ها بهتر بیان شود و هم امید تازه‌ای پیدا کنند. در رشته‌های هنری گاهی باید استراتژی‌های تازه‌ای برای تدریس به کار برد، مانند استفاده از عکس، فیلم معرفی سایت هنرمندان مرتبط و... که باعث می‌شود تدریس بهتری انجام داد و مفاهیم را بهتر منتقل کرد.

به‌طورکلی مسئله سلامت روانی و بهداشتی در رأس امور است و باید همیشه گوشزد شود تا دانشجویان در سلامت روانی و جسمی خوبی قرار گیرند و از خود مراقبت کنند. مسئله مهم این است که مسائل منفی را ذکر نکنیم زیرا شرایط فعلی مانند قبل نیست و موضوعاتی که موج منفی ایجاد می‌کند نباید در کلاس وجود داشته باشد. معلم باید آگاه باشد که از آن‌ها حرفی به میان نیاورد زیرا این مسائل باعث سرخوردگی می‌شود.

نمایش آثار هنری در فضای مجازی نیز در این مدت رونق زیادی داشت. نقش فضای مجازی را در دوران کرونا چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در این دوران ما وارد یک فضای تازه شدیم. فضای مجازی از سال‌ها قبل به وجود آمده بود و جهان هنر نیز به تدریج به این سمت می‌رفت که از این فضا بیشتر استفاده کند. در مارکت هنری و نحوه نمایش موزه‌ها و گالری‌ها این مسئله دیده می‌شد و درعین‌حال هنرمندان نیز حضور بیشتری در فضای مجازی پیدا کرده بودند، زیرا به آسانی می‌توانستند آثار خود را ارائه دهند و به عنوان آفرینشگر با مخاطبان در ارتباط قرار گیرند، بدون اینکه نیازمند افرادی باشند که هنرمند را به مخاطب وصل کنند. شیوع کرونا باعث شد این مسئله شدت بگیرد و فضای مجازی با قدرت بیشتر بستری برای نشان دادن عقاید یا آثار هنرمندان باشد.

لازم به ذکر نیست که مواجهه بی‌واسطه و عین به عین با اثر هنری خصلت‌های دیگری دارد و هرقدر که یک موزه یا گالری بخواهد تصویری با کیفیت و با جزئیات دقیق از اثر نشان دهد و یا فضای داخلی را بازسازی کند، باز هم این کارها جای بازدید اثر هنری از نزدیک را نمی‌گیرد. بااین‌حال تعدادی از گالری‌ها سعی کردند نمایشگاه‌های مجازی ترتیب دهند تا مارکت هنر را زنده نگه دارند و هم‌چنین هنرمندانی که آثار آماده داشتند بتوانند آن‌ها را به نمایش بگذارند. این‌ها تلاش‌هایی بود که صورت گرفت و در بعضی موارد هم با موفقیت همراه بود.

نمایشگاه‌های مجازی اگر در صفحاتی با مخاطب بالا برگزار می‌شد و همچنین اگر برگزارکننده برای ارائه آن به‌خوبی تلاش می‌کرد می‌توانست بازدیدکننده بیشتری از یک نمایشگاه حضوری داشته باشد، زیرا محدودیت زمان و مکان در نمایشگاه‌های حقیقی باعث می‌شود مخاطب آن‌ها محدود باشد، اما نمایشگاه مجازی چنین محدودیت‌هایی را ندارد.

بهنام کامرانی

یکی از اتفاقاتی که در دوران قرنطینه رواج پیدا کرد برگزاری گفت‌وگوهای زنده اینستاگرامی بود که بعضی از آن‌ها در فضایی دوستانه صرفا به معرفی و گپی با هنرمندان اختصاص داشت و در بعضی دیگر مسائل جدی هنری مطرح می‌شد. به عنوان کسی که جلسات گفت‌وگو را به صورت تخصصی برگزار کردید، نظر شما در این زمینه چیست؟

از همان ابتدای شیوع کرونا دیدیم که گفت‌وگوهایی به صورت زنده میان هنرمندان شکل گرفت که مخاطبین زیادی هم داشت. گفتگوها گاه به مسائل شخصی و مرور آثار هنرمند می‌پرداخت یا مراحل خلق آثار او را نشان می‌داد. گفتگوهایی نیز وجود داشت که به مسائل نظری پیرامون موضوعات مهم هنر معاصر می‌پرداخت. من در این مدت هم گفت‌وگوهای دوستان را در حد امکان رصد می‌کردم و هم خود برگزارکننده چند جلسه گفت‌وگو بودم.

به نظر من مهم‌ترین تأثیر این گفتگوهای مجازی آن بود که توانست امید برای ادامه راه ایجاد کند. پیش‌ازاین بسیاری از ما به دلیل کمبود وقت یا دوری مسافت نمی‌توانستیم در بسیاری از جلسات سخنرانی شرکت کنیم اما این گفتگوهای مجازی امکانی را فراهم ‌کرد که همه ما بتوانیم از آن‌ها بهره‌مند شویم و حتی مخاطبان شهرستانی که هیچ‌وقت امکان حضور در آن‌ها را نداشتند بتوانند شنونده نظرات هنرمندان باشند.

البته شاید بعضی از این گفتگوها بار هنری یا علمی زیادی نداشت. در بسیاری از گفتگوهایی که دیدم احساس می‌کردم محتوایی که موردنظر برگزارکنندگان بود در جریان گفت‌و‌گو شکل نمی‌گرفت. البته این مسائل ممکن است در هر سخنرانی حضوری نیز پیش بیاید و بیشتر بستگی به سطح معلومات برگزارکننده، سخنران و کارشناس دارد. واقعیت این است که فضای اینستاگرام باعث می‌شد که بسیاری از گفتگوها حالت صمیمی پیدا کنند و نتوان مسائل جدی را در آن‌ها مطرح کرد.

من از طریق اینستاگرام گالری ویستا حدود ۱۰ جلسه گفت‌وگو پیرامون مسائل اصلی مبتلابه هنر معاصر برگزار کردم و در این جلسات مجازی تلاش می‌کردم از اتفاقاتی که حین گفتگو پیش می‌آمد استقبال کنم، زیرا باعث می‌شد فضا برای مخاطب جذاب‌تر شود و احساس صمیمیت بیشتری کند. درعین‌حال سعی می‌کردم مباحث سنگین را تا حدودی ساده‌تر کنم تا این مسائل برای همه قابل‌استفاده باشد. استقبال خیلی خوبی از سوی مخاطبان وجود داشت و با توجه به اینکه بسیاری از گفتگوها در فضای مجازی موجود هستند همچنان نظرات مثبتی را از مخاطبان می‌شنوم. این مسئله نشان می‌دهد که هنوز برای بحث‌های نظری تشنگی وجود دارد و هر زمان چنین جلساتی شکل بگیرد از آن‌ها استقبال می‌شود. نکته دیگر آن است که بسیاری از افراد حاضر در شبکه‌های اجتماعی اصلاً هنرمند نیستند و از طریق این بحث‌ها ممکن است جذب هنر شوند.

ادامه یافتن کرونا در سراسر سال ۹۹ باعث شد تعدادی از گالری‌ها فعالیت‌های حضوری خود را از سر بگیرند و همچنین رویدادهای بزرگ‌تری مانند دوسالانه‌های سرامیک و مجسمه‌سازی و جشنواره هنرهای تجسمی فجر نیز برگزار شود. این مسئله گاه با مخالفت افرادی مواجه می‌شد که چنین فعالیت‌هایی را باعث گسترش بیماری می‌دانستند و عده ای هم عقیده داشتند در این شرایط هیچ رویداد هنری با استقبال مخاطبان مواجه نمی‌شود. به نظر شما چه نکات مثبت یا منفی در برگزاری رویدادهای هنری وجود داشت؟

برگزاری هر رویدادی در این شرایط می‌تواند درست باشد چون نیاز است که به زندگی ادامه دهیم، ارتزاق کنیم و کارهایی که آماده کرده‌ایم را نمایش دهیم. از سوی دیگر باید پروتکل‌های بهداشتی جدی گرفته شود و کمتر تجمعی ایجاد شود. آنچه من مشاهده کردم این است که گالری‌ها و مراکزی که رویدادهای هنری را برگزار کردند از بسیاری از مراکز عمومی شهر که مشغول فعالیت بودند تعداد مراجع کمتری دارند و آن عده محدود مراجعه‌کننده نیز همه پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می‌کردند. بنابراین با خوش‌بینی می‌توان گفت کمتر کسی به دلیل بازدید حضوری از آثار هنری دچار بیماری کرونا شده است. در نهایت برگزاری همه این رویدادها را مثبت می‌دانم زیرا احساس می‌کنم برگزارکنندگان نیز تلاش می‌کردند همه نکات ضروری را رعایت کنند.

آیا شیوع کرونا بر محتوای آثار هنری هم تاثیر داشته است؟

 حتماً تأثیر داشته است. این یک شرایط تازه بود و تاثیرات آن بر هنرمندان به شکل مستقیم یا غیرمستقیم دیده می‌شود. من شخصاً جزء هنرمندانی نیستم که وقتی اتفاقی می‌افتد آن را مستقیم و سریع در کارم نشان دهم. شاید این مسائل بعداً در کارم ظاهر شود و یا اصلاً نمود بیرونی نداشته باشد. اما در این شرایط بسیاری از هنرمندان سعی کردند این مسئله را مستقیماً در کار خود نشان دهند و مسابقات و جشنواره‌هایی هم پیرامون این موضوع برگزار شد.

من به عنوان هنرمند رسالت دیگری برای خودم قائل هستم، زیرا هنرمندان در این شرایط وظیفه‌ای به عهده دارند که مردم را امیدوارتر کنند و پالایش روحی از طریق هنر را برای مخاطبان ایجاد کنند. آن‌ها می‌توانند وضعیت را طوری منعکس کنند که مردم امیدوارتر به زندگی ادامه دهند. برای همه ما شرایط تازه‌ای است و بار روانی و فشار روحی که بر ما وجود دارد قطعاً در کار و زندگیمان تأثیر می‌گذارد. فکر می‌کنم در این شرایط نیازمند هستیم راه‌حل‌های خلاقانه‌تری پیدا کنیم و اگر از طریق رسانه‌ها بتوانیم این راه‌حل‌ها را به اشتراک بگذاریم باعث می‌شویم این تجربیات به دیگران هم منتقل شود و شاید باعث ایجاد جرقه‌ای در کار آن‌ها نیز بشود. به‌این‌ترتیب می‌توانیم امیدواری را در یکدیگر افزایش دهیم تا این شرایط را راحت‌تر طی کنیم.