سرویس تجسمی هنرآنلاین: صدرا وجدانی از شرکت‌کنندگان هشتمین دوسالانه مجسمه‌سازی تهران است که فارغ‌التحصیل کارشناسی هنر و ارتباطات چندرسانه‌ای از دانشگاه هنر و طراحی آرتز انسخده هلند و کارشناسی ارشد طراحی ارتباطات از دانشگاه لوکا بروکسل بلژیک است. او که اثری با عنوان "جواز" را در دوسالانه مجسمه‌سازی ارائه کرده است، درباره فعالیت‌های هنری خود گفت: از زمانی که به ایران آمدم فعالیت‌های من هم بیشتر شده و کارهایم بیشتر رویکرد اجتماعی و زیست‌محیطی دارد. اثری که در این دوسالانه ارائه کرده‌ام نیز چنین رویکردی دارد.

وجدانی ادامه داد: نخستین چیزی که در این کار دیده می‌شود گالوانیزه آبی و سفیدی است که همه ما در کوچه‌ها و خیابان‌ها هر روز می‌بینیم و آن‌قدر چشم ما به آنها عادت کرده است که حتی دیگر متوجه حضور آنها نمی‌شویم. من به عنوان شهروند تهرانی هر بار گالوانیزه‌ها را می‌بینم کنجکاو می‌شوم که پشت آنها چه خبر است. بر روی آنها شعارهایی مانند "شهری برای همه" یا "آسمان آبی، زمین پاک" نوشته شده است که بسیار آرمان‌گرایانه هستند، اما برایم سوال است که واقعا اتفاقی که پشت گالوانیزه‌ها می‌افتد چقدر با این شعارها مرتبط است و اصلاً چقدر مردم یک شهر حق دارند درباره ساختمانی که ساخته می‌شود چیزی بدانند یا نظری بدهند. وجود گالوانیزه‌ها در واقع به این معنا است که مجوزی گرفته شده و هر کاری را در پشت آنها می‌توان انجام داد. اثری که من در این دوسالانه نمایش دادم واکنشی به این داستان بود که به عنوان شهروند و هنرمند چه فکری درباره آنها دارم.

 او با اشاره به اینکه این اثر در پهنه رودکی نصب شده است، گفت: زمانی که به محل نصب این اثر در نمایشگاه فکر می‌کردیم به این نتیجه رسیدیم که خوب است مانند ماهیت اصلی گالوانیزه‌ها، این کار را در فضای بیرونی تالار وحدت نصب کنیم. به این ترتیب بخشی از باغچه جلوی تالار وحدت را با گالوانیزه پوشاندیم و درون آن یک اتاقک فلزی وجود دارد که چند شیار روی آن موجود است. وقتی مخاطب از این شیارها به داخل اتاقک نگاه کند یک منظره وسیع را می‌بیند. وجود این شیارها باعث می‌شود مخاطب به سختی بتواند داخل اتاقک را ببیند و به این ترتیب دست‌نیافتنی بودن تصویر داخل اتاقک، همانند دست‌نیافتنی بودن شعارهایی است که بر روی گالوانیزه‌ها نوشته می‌شود. این شیارها نشان‌دهنده آن است که برای ما دیدن طبیعت سخت شده است و مردم در روند گسترش شهرها هر روز بیشتر از طبیعت محروم می‌شوند.

 وجدانی با بیان اینکه بسیاری از بازدیدکنندگان دوسالانه اصلاً متوجه نشده‌اند که این گالوانیزه نیز بخشی از آثار دوسالانه است، گفت: به نظرم اثر هنری خوب آن چیزی نیست که زیادتر دیده شود، بلکه تأثیری که یک اثر دارد، مهم است. حضور این اثر در خیابان نشان داد که بسیاری از آدم‌ها اصلاً این کار را نمی‌بینند و نسبت به گالوانیزه‌ها منفعل شده‌اند. این مسئله جدا از نقدی که به مدیریت شهری وجود دارد، نشان می‌دهد که حتی برای مردم هم دیگر مهم نیست که چه اتفاقی در این شهر می‌افتد و چه چیزی در حال ساخته شدن است.

 این هنرمند افزود: کسانی که متوجه این اثر شدند برایشان جالب بود که یک تصویر پانورامای طبیعت وسط این گالوانیزه چه می‌کند. در روزهای گذشته با حضور در محل می‌دیدم که بسیاری از آدم‌ها اصلا متوجه این کار نمی‌شوند و این مسئله بخشی از کانسپت اثر است. برایم جالب بود که این روند را تجربه کنم و دوسالانه مجسمه‌سازی فرصت خوبی فراهم کرد که این اثر در فضای عمومی نصب شود تا واکنش رهگذران را هم در کنار مخاطبان دوسالانه ببینم.

او درباره رویکرد بینارشته‌ای این دوسالانه گفت: دوسالانه‌های هنری چیزی نیستند که در کشور ما شکل گرفته باشند، بلکه ما دنباله‌رو کشورهای دیگر بودیم. اما الان در کشورهای دیگر به ندرت با دوسالانه نقاشی، عکاسی و... مواجه می‌شویم زیرا همه دوسالانه‌ها بینارشته‌ای شده‌اند. البته این به معنی آن نیست که دیگر کسی اثر نقاشی، مجسمه یا عکس به دوسالانه ارائه نمی‌دهد، بلکه هر هنرمند در همان شاخه‌ای که فعالیت می‌کند اثر خود را به بی‌ینال هنر ارائه می‌دهد. به نظر من الان هم در کشور ما برای داشتن یک دوسالانه واحد هنری بسیار دیر شده است و امیدوارم به زودی دوسالانه هنر تهران برپا شود تا دیگر شاهد بحث‌هایی درباره اینکه چرا آثاری متفاوت در یک دوسالانه به نمایش درآمده است نباشیم.

 وجدانی ادامه داد: یکی از دلایلی که باعث شد در این دوسالانه شرکت کنم آن بود که متوجه شدم تمرکز صرفاً بر روی اثر نهایی نیست، بلکه روند شکل‌گیری آثار نیز اهمیت دارد. البته تأخیری که در برگزاری دوسالانه به وجود آمد باعث شد به روند مستندسازی آسیب وارد شود و آن جدیت ابتدایی در ادامه وجود نداشته باشد. به همین دلیل احساس می‌کنم بخش مستندنگاری نتوانست قوی عمل کند و صرفاً روند کار هنرمند برای ساخت اثر را نشان داد. قطعاً این هم بخشی از مستندنگاری است اما مهم‌تر از آن نکاتی مانند این است که هنرمند چگونه فکر می‌کند و چرا این مدیوم یا متریال را استفاده کرده است. در دنیای امروز با توجه به دسترسی‌های فراوانی که در اینترنت وجود دارد دیگر نحوه کار هنرمند با ابزار و تکنیک‌های مختلف جذابیت چندانی ندارد، اما مهم است که چرا هنرمند از این مواد و ابزار استفاده می‌کند. البته این مسائل تا حدودی در مستندنگاری‌های این دوسالانه در نظر گرفته شده است، اما جا دارد که بسیار قوی‌تر باشد. به‌هرحال اینها تجربه‌های جدیدی است و طبعا نمی‌تواند کامل باشد، اما اتفاق خیلی خوبی بود که شکل گرفت و باید در آینده جدی‌تر ادامه پیدا کند.