سرویس تجسمی هنرآنلاین: هشتمین دوسالانه مجسمه‌سازی تهران در تالار وحدت برپاست. مهدی محسنی تکلو، یکی از شرکت‌کنندگان این رویداد، در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره فعالیت‌های هنری خود گفت: پیش از ورود به دانشگاه در زمینه کاریکاتور فعالیت می‌کردم و در ادامه وارد دانشگاه تهران شدم و در رشته مجسمه‌سازی تحصیل کردم. از همان زمان روی فضاهای بدوی، کودکانه و هنر خام کار می‌کردم و به تجربیات مختلفی مانند طراحی، گرافیک و گرافیتی بر روی دیوارهای شهر تهران پرداختم.

محسنی تکلو ادامه داد: علاقه زیادی به کار پرتره داشتم و در ادامه این پرتره‌ها را به نقش برجسته تبدیل کردم و این فعالیت را گسترش دادم. ویژگی این پرتره‌ها آن بود که لایه‌لایه و به صورت تفکیک شده بودند. چهره‌ها را طراحی و کلاژ می‌کردم و بعد در کامپیوتر لایه‌های مختلف را به تفکیک اجرا می‌‌کردم و در نهایت بعد از برش طرح‌ها روی ورق‌های فلزی و پلکسی، آنها را روی هم قرار می‌دادم. با توجه به اینکه همه آنها دارای حفره‌هایی بودند، فضاهای منفی آنها روی هم قرار می‌گرفت و بازی‌های تصویری به وجود می‌آمد که از نظر بصری برایم جذاب بود. این چهره‌ها حالت نقش برجسته پیدا می‌کردند و مخاطبان برای دیدن‌شان در اطراف آنها می‌گشتند و از هر زاویه می‌توانستند شکل‌های جدیدی را ببینند. به نظر می‌رسید که پرتره‌ها زنده هستند و دائماً تغییر می‌کنند.

این هنرمند افزود: پس از آن به صورت ناخودآگاه در مسیری قرار گرفتم که جذب اسکلت و بدن شدم. دائماً تصاویر مختلف را از اینترنت ذخیره می‌کردم و به دنبال تصاویری از فسیل‌های قدیمی می‌گشتم. این فسیل‌ها برایم بسیار جالب بود زیرا احساس می‌کردم که بسیار اکسپرسیو هستند و بار عاطفی شدیدی دارند. پس از آن همان مسیر پرتره‌ها را بر روی بدن‌ها و اسکلت‌ها پیاده کردم و آنها را به شکل لایه‌لایه درآوردم. این کارها می‌توانستند مجسمه‌های سبکی باشند که برخلاف مجسمه‌های کلاسیک، سنگین و ایستا نباشند بلکه در خود انرژی داشته باشند و بتوانند در محیطی که قرار می‌گیرند با آن هماهنگ شوند.

او درباره اثری که با عنوان "تا مغز استخوان" در دوسالانه ارائه داده ‌است گفت: مجموعه‌ای از چند فیگور انسان، اسب و موجودات وهمی سورئال را با همان شیوه قبلی کار کردم و عنوانی که برای این مجموعه انتخاب کردم هم اشاره‌ای به توجه من به استخوان و اسکلت جانداران است و هم حالتی اکسپرسیو و کنایی و بیانگر دارد. با توجه به اینکه من سابقه طراحی گرافیک دارم و همچنین در دورانی بسیار زیاد طراحی می‌کردم، این کارها در دیدگاهم در مجسمه‌سازی تاثیر گذاشته و کارهایی که انجام می‌دهم تلفیقی از چند رشته مختلف هستند. از زاویه‌ای می‌توان کارها را مانند آثار گرافیکی تخت و تک‌بعدی دانست و از زاویه دیگر خطوط طراحی در آنها دیده می‌شود، اما در نهایت آنها را می‌توان مجسمه نامید.

محسنی تکلو درباره بینارشته‌ای بودن این دوسالانه گفت: بینارشته‌ای بودن امکان جدیدی است که در دوره معاصر شکل گرفته و عده زیادی از این طریق فرصت بیان مفاهیم شخصی و یا اجتماعی خودشان را پیدا می‌کنند. درعین‌حال کسانی هم که علاقه‌ای به این رویکرد ندارند می‌توانند به همان شیوه‌های مرسوم و رایج کار کنند. رسانه‌ها و متریال‌های جدید مداوم به وجود می‌آیند اما معاصر بودن اثر هنری ربطی به رسانه ندارد، بلکه به کاری که شخص هنرمند انجام می‌دهد ارتباط دارد. بنابراین ممکن است که شخصی از مدیاهای جدید استفاده کند اما کارش از برخی جنبه‌ها کلاسیک باشد و بالعکس.

او با اشاره به غیررقابتی بودن این دوسالانه گفت: نکته مثبت این شیوه آن است که چون رقابتی وجود ندارد و نفرات برگزیده انتخاب نمی‌شوند ناراحتی برای هنرمندان به وجود نمی‌آید، زیرا هر هنرمندی گمان می‌کند که اثر خوبی برای یک رویداد ارائه داده و انتظار برگزیده شدن را دارد، اما زمانی که این اتفاق نمی‌افتد باعث ناراحتی و سوء‌تفاهم‌های بسیاری می‌شود. در عین حال رقابتی بودن هم اعتبار زیادی به فرد برگزیده می‌دهد که از طریق دیگر ممکن نیست.

هشتمین دوسالانه مجسمه‌سازی تهران تا 24 بهمن در تالار وحدت و پهنه رودکی برپاست.