سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه نقاشی رزیتا نصرتی با عنوان "نوزده شب" در گالری این‌جا برگزار شد. نصرتی در گفت‌وگو با هنرآنلاین با بیان اینکه 19 تابلو از مناظر شب را در طول یک سال نقاشی کرده است گفت: همیشه از دیدن پنجره‌های نورانی ساختمان‌ها از لابه‌لای شاخه درختان لذت می‌بردم و درعین‌حال شب‌ها برایم جذاب بود و دلم می‌خواست شب در فضای شهری نقاشی کنم. سال‌ها این مسئله گوشه ذهنم بود اما فرصتی دست نداده بود که به این کار بپردازم. زمانی که بالاخره تصمیم گرفتم این کار را شروع کنم ابتدا بلوار کشاورز را انتخاب کردم. جدا از علایق شخصی و خاطراتی که از این محل دارم، این بلوار دارای درختان زیادی است و تصویری که از ساختمان‌های پشت شاخه درختان در ذهنم بود به‌خوبی در این محل قابل‌دسترسی بود. اگرچه ابتدا تصمیم داشتم در خیابان‌های دیگر هم نقاشی کنم اما امکاناتی که در بلوار کشاورز موجود بود و مناظر جذاب زیادی که داشت باعث شد همه کارهایم در همین محل انجام شوند.

نصرتی ادامه داد: هر شب برای نقاشی کشیدن به بلوار کشاورز رفته و روی نیمکت‌های وسط بلوار می‌نشستم و از زاویه دید یک شهروند که روی نیمکت نشسته است شروع به نقاشی می‌کردم. هر کدام از این تابلوها در طول چند شب شکل می‌گرفت و همه کار را در همان محل انجام می‌دادم، اما گاهی هم ممکن بود که در استودیو بر روی تابلو کار کرده و دخل و تصرف‌های جزئی بر روی آنها انجام می‌دادم. زیرا فضای کارم در شهر تاریک بود و رنگ‌ها به خوبی دیده نمی‌شد، بنابراین در آتلیه تغییرات بسیار ناچیزی بر روی نور و سایه‌ها انجام می‌دادم که تأثیر مهمی در کارها داشت.

 او با بیان اینکه در تابلوهایش انسان و ماشین وجود ندارد گفت: با وجود اینکه نقاشی‌هایم در فضای خارجی شکل گرفته است پروسه کارهایم سریع نبود و مرحله به مرحله و لایه لایه کارها را پیش بردم. این مسئله باعث می‌شد امکان آن‌که شخصی را در یک حالت قرار داده و نقاشی کنم فراهم نباشد. ضمن اینکه علاقه‌ای هم به حضور انسان در کارهایم نداشتم و بازی درختان و ساختمان‌ها برایم اهمیت داشت. ساختمان‌های بلوار کشاورز اغلب دارای تاریخ و هویت هستند و با بسیاری از مناطق دیگر تهران تفاوت دارند.

 نصرتی با اشاره به اینکه همه این تابلوها را با پاستل نقاشی کرده است گفت: سال‌ها با رنگ روغن و اکریلیک کار می‌کردم و پس از آن مدتی طولانی فقط به چاپ و طراحی پرداختم. بعد از آن دوران وقتی که خواستم بار دیگر با رنگ کار کنم به دنبال ابزاری بودم که از ابزار طراحی زیاد دور نشود، بنابراین پاستل را انتخاب کردم و این ابزار برایم جذابیت زیادی پیدا کرد، به طوری که در سه سال اخیر فقط با پاستل کار می‌کنم. درعین‌حال برای فضای شب و نقاشی در خارج از آتلیه نیز ابزار بسیار مناسبی بود زیرا در نور کم امکان دیدن رنگ‌های پاستلی نسبت به رنگ‌هایی که براق و انعکاس دارند بیشتر است. همچنین پاستل امکانات طراحی بیشتری دارد و به خوبی می‌توان خط، سطح، هاشور و... را با آن ایجاد کرد.

نصرتی ادامه داد: نکته جالب در شکل‌گیری این مجموعه آن بود که مواجهه اولیه من با یک فضا بسیار متفاوت با اتفاقی بود که بعد از دو، سه ساعت حضورم در محیط رخ می‌داد. وقتی به محلی می‌رفتم تصویر و رنگ‌هایی که می‌دیدم، شلوغی خیابان، رد شدن ماشین‌ها و آدم‌ها و حتی اضافه شدن خودم به آن فضا و... آرام‌آرام با گذشت زمان تغییر می‌کرد و همه‌چیز به نظرم با تصویر ابتدایی من از محل متفاوت بود. رنگ‌ها را بسیار گرم‌تر می‌دیدم و کم‌کم المان‌های اضافه مانند آدم‌ها و ماشین‌ها از نگاهم حذف می‌شد و حتی خودم هم در فضا حل می‌شدم و توجه آدم‌های اطراف به من کمتر می‌شد. این پروسه برایم بسیار جالب بود و فکر می‌کنم که شکل نهایی کارها حاصل پیراسته شدن همه زواید و یکی شدن من با فضایی که در آن بودم است.

او درباره تجربه نقاشی در شهر گفت: تجربه بسیار جذابی بود و ارتباط با آدم‌ها یک تجربه زیست متفاوت را برایم ایجاد کرد. مردم بسیار از دیدن کار کردن من خوششان می‌آمد و می‌خواستند به من کمک کنند و حسی حمایتگر داشتند. این تجربه برایم بسیار عالی بود و وقتی به آن شب‌ها فکر می‌کنم می‌بینم که نقاشی کردن یک بخش از آن شب‌ها بود و بخش مهم دیگر آن ارتباط با آدم‌ها بود.