سرویس تجسمی هنرآنلاین: مراسم بزرگداشت سیزدهمین سالگرد درگذشت مرتضی ممیز هفته گذشته در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. این مراسم همراه با نمایشگاهی از اتودها و طراحیهای مرتضی ممیز و نمایشگاهی از آثار تایپ دیزاین و پوسترهای توماس مارشاند طراح گرافیک فرانسوی بود. انوشیروان ممیز ، فرزند مرتضی ممیز و مدیر موسسه فرهنگی هنری ممیز با حضور در هنرآنلاین از برنامههای این موسسه صحبت کرد.
امسال مراسم سیزدهمین سالگرد درگذشت استاد ممیز توسط بنیاد ممیز برگزار شد. میخواهیم به ابتدای شکلگیری موسسه فرهنگی هنری ممیز برگردیم و ببینیم از چه زمانی تصمیم گرفته شد که این مجموعه با نام ممیز تأسیس شود و از ابتدا چه ایدهها و اهدافی برای آن تعیین شد؟
استاد ممیز در اواخر حیات خود درباره تأسیس یک موسسه فرهنگی هنری پس از مرگشان صحبت میکردند و حتی تعدادی اسم هم برای آن انتخاب کرده بودند. بعد از فوتشان تصمیم گرفتیم این کار را انجام بدهیم، اما مراحل اداری ثبت یک بنیاد مقداری سخت بود و به همین دلیل موسسه فرهنگی هنری ممیز را به ثبت رساندیم. اولین مراسمی که برگزار کردیم مربوط به هفتادمین سال تولد استاد بود و این مراسم را با همکاری مجله "نشان" در سال اول پس از فوتشان برگزار کردیم. آن زمان از تعدادی طراح گرافیک دعوت کردیم که با موضوع مرتضی ممیز و هفتادمین سال تولد او پوستر طراحی کنند و نمایشگاه خوبی شکل گرفت.
فکر میکنم مراسم سالگرد استاد ممیز در هر دوره با حضور یک مهمان خارجی همراه بوده است. درست است؟
بله. به جز یک دوره که نتوانستیم مهمان خارجی داشته باشیم، در ادوار دیگر از یک هنرمند خارجی دعوت کردیم و همه این افراد جزء طراحان مطرح دنیا هستند. در آن دوره که مهمان خارجی نداشتیم نیز نمایشگاهی که مربوط به آثار استاد ممیز بود را برگزار کردیم.
مهمانان خارجی را بر چه اساس انتخاب میکنید؟ آیا خودشان ارتباطی با استاد ممیز داشتهاند، یا صرفاً افرادی هستند که الان در گرافیک جهان تأثیرگذار هستند؟
در سالهای اول مهمانها را بیشتر به خاطر روابطی که با مرتضی ممیز داشتند دعوت میکردیم و اغلب کسانی بودند که تا به آن زمان به ایران نیامده بودند. به جز یکی از آنها که طراح فرانسوی بود و با استاد دوستی قدیمی داشت و دو بار به ایران آمده بود، بقیه طراحانی بودند که برای بار اول به ایران آمدند، اما همه آنها به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با استاد ممیز در ارتباط بودند. انجمن بینالمللی طراحان گرافیک وجود دارد که مرتضی ممیز اولین عضو ایرانی آن مجمع بود و فکر میکنم از منطقه خاورمیانه فقط طراحان ایران و ترکیه در آن مجمع عضو هستند. ما مهمانان مراسم سالگرد استاد ممیز را بیشتر از اعضای آن انجمن انتخاب میکنیم چون کمابیش میتوان آثار آنها را دید. در دورههای ابتدایی بیشتر از دوستان و همدورهایهای استاد ممیز دعوت میکردیم اما در دو یا سه سال گذشته روند را تغییر دادیم، چون فکر کردیم برای طراحان ما جذابتر است که طراحانی از نسل جدیدتر به ایران بیایند. با توجه به بازخوردی که ما از نمایشگاهها گرفتیم، احساس کردیم که انتخاب از یک نسل جدیدتر و مدرنتر، کار درستتری بوده است.
با توجه به اینکه خود استاد ممیز در یک دورهای در خارج از ایران حضور داشت و عضو انجمن بینالمللی طراحان گرافیک هم بود، فکر میکنید چقدر گرافیک ایران و به شکل خاص خود استاد ممیز در سطح بینالمللی شناخته شده هستند؟
من صلاحیت ندارم که به طور تخصصی راجع به این موضوع صحبت کنم اما به طور مثال هنوز مجلههای خارجی پیدا میکنم که آثار استاد در آنها به چاپ رسیده است. این مجلات مربوط به سالهای دورتر مثل دهه 70 میلادی است. آن موقع شاید گرافیک ایران و چند نفر از گرافیستهای ما را میشناختند، اما فکر نمیکنم آن زمان گرافیک ایران چندان در دنیا مطرح بوده باشد. به هر حال فکر میکنم استاد ممیز نقش خیلی اساسی و مهمی در این روابط و آشنایی داشتند. اینکه کارهای مرتضی ممیز در مجلات مهم خارجی آن دوره چاپ شده، نشانگر این است که کارهای ایشان حتماً کارهای مهمی بوده است. استاد ممیز در آن سالها جوایز مهمی هم برنده شد. او در سال 1976 عضو انجمن بینالمللی طراحان گرافیک (AGI) شد. آن موقع هنوز روابط هنرمندان با جهان گسترده نبود اما استاد ممیز به چنین جایی رفت و شروع به ارتباط گرفتن و معرفی گرافیک ایران به دنیا کرد. بعد از جنگ شرایط بهتر شد و نمایشگاههایی از طراحان ایرانی در کشورهای خارجی برگزار شد و خیلی از طراحان نسل بعد مثل رضا عابدینی، مجید عباسی، ساعد مشکی و بیژن صیفوری به واسطه استاد ممیز در دنیا مطرح شدند. الان کار هنرمندان نسل جدیدتر ما هم در دنیا نشان داده میشود و جوایز متعدد بینالمللی هم میبرند که این باعث افتخار است.
خارج از ایران وجود بنیادهای مختلف برای هنرمندان چه در زمان حیاتشان و چه بعد از آن بسیار رواج دارد و در ایران هم اخیراً چنین اقداماتی برای هنرمندان مختلف صورت میگیرد. فکر میکنید وجود یک بنیاد یا موسسه در مورد یک هنرمند چه ضرورتها و کارکردهایی دارد؟
هنرمند وقتی در قید حیات است خودش میتواند از حق کپیرایت آثارش دفاع کند و یا آنها را به نمایش دربیاورد، اما این موسسات بعد از درگذشت هنرمند یک حالت متشکل پیدا میکند، به خاطر اینکه میتواند با نظم و نسق درستی پیش برود. از طریق این موسسات میشود از کپیرایت آثار محافظت کرد و اجازه نداد هر کسی بتواند هر چیزی را راجع به آن هنرمند به نمایش بگذارد. این موضوع باعث میشود که نمایش و استفاده از آثار درستتر پیش برود. خوشبختانه کسی تا به حال نخواسته از آثار استاد ممیز سوءاستفاده کند و یکی دو موردی که وجود داشته چندان با اهمیت نبوده است. اگر از جایی خواستهاند برای استاد ممیز یک نمایشگاه یا بزرگداشت برگزار کنند، ما هیچوقت نه نگفتهایم ولی همیشه مطلع شدهایم. این کمک میکند که حرمت هنرمند پس از درگذشت حفظ شود، البته به شرطی که مسئولین آن موسسه درست عمل کنند.
در طول مدتی که موسسه فرهنگی هنری ممیز فعالیت داشته است، به جز مراسمی که به طور سالانه برگزار میشود، در زمینه آرشیو کردن آثار، چاپ و نشر و فعالیتهای تبلیغاتی و مطالعاتی چه اقداماتی صورت گرفته است؟
ما یک موسسه خصوصی هستیم و طبیعتاً مراسمی که برای بزرگداشت استاد ممیز برگزار میکنیم برای ما درآمد مالی ندارد، بنابراین توان مالی ما کم است. ما خیلی دوست داریم کارهای بیشتری انجام دهیم ولی متأسفانه مسائل مالی اجازه نمیدهد. کارهایی که سعی کردهایم انجام بدهیم به این شکل بوده است که اگر جایی قرار بوده نمایشگاه برگزار کند و از ما پوستر، عکس یا مجموعهای خواستهاند، در اختیارشان قرار دادهایم. هدف ما این بوده است که به جای اینکه کارهای پراکنده انجام بدهیم، توانمان را جمع کنیم و هر سال یک نمایشگاه خوب و درخور برگزار کنیم که واقعاً قابل استفاده باشد. اگر روزی درآمدی داشته باشیم، قطعاً خیلی خوب خواهد بود که بتوانیم کارهای دیگری مانند انتشار کتاب انجام بدهیم. قرار بود امسال کتابی از آثار تصویرسازی استاد ممیز منتشر شود که به خطر مسائلی مثل گران شدن کاغذ، پروژه متوقف و به زمانی دیگر موکول شد. در زمینه آرشیو کردن آثار استاد هم شروع به فعالیت کردهایم. استاد ممیز کارهای بسیار زیادی انجام داده است و ما بعد از 13 سال هنوز آثار جدید پیدا میکنیم. قاب کردن و نگهداری این آثار هزینهبر است ولی ما مصمم هستیم این کار را انجام بدهیم.
آثار استاد مرتضی ممیز در حال حاضر کجا نگهداری میشوند؟ آیا شرایط نگهداری آثار آنقدر مناسب هست که با توجه به آسیبپذیری کاغذ خطری متوجه آنها نباشد؟
ما سعی کردهایم آثار را در شرایط و مکان درستی نگه داریم اما کماکان این کار سختی است. امیدوارم روزی موزهای به نام خود مرتضی ممیز داشته باشیم که بتوانیم همه آثار را آنجا نگهداری کنیم و به تناوب به نمایش بگذاریم.
آثاری از استاد ممیز بودهاند که در دسترس خانواده ایشان نبوده باشد و شما اصل اثر را از جایی دیگر پیدا کنید؟
بله. بیشتر در مورد نقاشیهای ایشان این اتفاق افتاده است و این موضوع به سالها پیش مربوط میشود. تکلیف آثار استاد ممیز مشخص است. بخش مهمی از آثار او در زمان حیات به فروش رسیده و امروز در اختیار خریداران است. بعضی از خریداران لطف داشتهاند و برای ما از اثر استاد ممیز عکس فرستادهاند و بعضی حتی تعدادی از اتودها را برای نمایشگاهها در اختیار ما قرار دادهاند. آثار گرافیک استاد ممیز به صورت دیجیتال نگهداری میشود و هر اثری که به صورت طرح بوده است را هم با کیفیت بالا اسکن میکنیم و نگه میداریم.
نقاشیهای استاد ممیز تعداد زیادی هستند؟
دقیق نمیتوانم بگویم آثار نقاشی استاد چقدر هستند اما زیاد نبودهاند چون در یک دوره محدودی نقاشی کشیدهاند. بیشتر کارها مربوط به سالهای 45، 46 و 47 است.
این آثار هیچوقت به نمایش گذاشته نشدهاند؟
فکر نمیکنم. یکی دو اثر نقاشی استاد ممیز در یک نمایشگاه گروهی به نمایش درآمد اما هیچوقت نمایشگاه انفرادی برای آثار نقاشی برگزار نکرد.
آیا آثار نقاشی استاد ممیز به لحاظ سبک و شیوه کاری شباهتی با آثار تصویرسازی و گرافیکی ایشان دارد؟
من چون متخصص حوزه هنری نیستم، در این زمینه نمیتوانم اظهارنظر کنم. به نظرم تصویرسازیها جنبه بینظیر کار استاد ممیز است و عده زیادی بر این عقیده هستند. اما در مورد نقاشیهای ایشان و شباهتش به تصویرسازیها، فکر میکنم خیلی شباهت ندارند. همه مرتضی ممیز را بهعنوان طراح نشانه، پوستر و روی جلد میشناسند ولی ایشان حجم عجیبی تصویرسازی کار کردهاند که دانشجوها و نسل جدید خیلی از آن اطلاعی ندارند. به همین خاطر ما در سه سال گذشته سعی کردهایم بخش عمدهای از آثار نمایشگاههای مربوط به استاد ممیز را به تصویرسازیهای ایشان اختصاص دهیم.
مراسمی که برای سالگرد درگذشت استاد ممیز برگزار میکنید از همان دوره اول با نمایش آثار استاد همراه بود؟
ما در یکی دو سال اول خیلی بیتجربه بودیم. البته آدمهایی که کمک حال ما بودند و هستند، همه افراد با تجربهای هستند، اما به هر حال ما در کار اجرایی کم تجربه بودیم و باید یاد میگرفتیم این مراسم را چگونه برگزار کنیم. اوایل این رویکرد را نداشتیم که نمایشگاهی از آثار استاد ممیز به طور مستقل برگزار شود. فکر میکنم از سال دوم و سوم کمابیش این کار را انجام دادیم اما بیشتر در چهار پنج سال اخیر این ضرورت را حس کردیم که باید کارهای استاد را به نمایش بگذاریم چون دیدیم حالا یک نسل جدید شکل گرفته و لازم است این نسل هم آثار استاد ممیز را ببیند. رویکرد ما اینطور نبود که مخلوطی از تصویرسازی و روی جلد و پوستر نشان بدهیم، بلکه سعی کردیم نمایشگاه ریتم داشته باشد و در هرسال یک بخش از آثار را نمایش دادیم.
الان سه سال است که نمایشگاهها مربوط به آثار تصویرسازی است و حتی برای تصویرسازیها نیز یک روند خاصی را در نظر گرفتهایم. مثلاً دو سال پیش کتاب هفته بود، سال گذشته تصویرسازیهایی بود که استاد برای تقویمها کار کرده بودند که اصلاً کسی این آثار را ندیده بود. امسال هم نمایشگاه در زمینه تصویرسازیهای مجله رودکی بود. سعی کردیم هر نمایشگاه شکل و شمایل خاصی داشته باشد و گاه اتود آثار را همراه با اصل آنها به نمایش گذاشتیم.
بعضی از هنرمندان به آرشیو کردن پیشزمینه شکلگیری آثارشان عادت دارند و این باعث میشود که مخاطب بتواند با آثار آنها آشنایی کامل پیدا کند، در حالیکه خیلی از هنرمندان عادت به دور ریختن دارند. در مورد استاد ممیز چطور بوده است؟ با توجه به حجم وسیع کاری که ایشان انجام دادند، مسئله آرشیوسازی تا چه حد برایشان اهمیت داشته باشد؟
از آن جایی که حجم کار استاد خیلی بالا بوده است، فکر میکنم ایشان هم به آرشیو کردن و هم به دور ریختن عادت داشتند. من از شاگردان و دوستان ایشان شنیدهام که گاهی استاد یک کاری را طراحی میکردند و بعد آن را به سطل آشغال میریختند. استاد ممیز هم آثارشان را آرشیو کردهاند، هم نکردهاند. یک سری اتودها هست که ما میگردیم و آنها را پیدا میکنیم، اما بعضی اتودها هم موجود نیست. بنابراین ما آرشیو خیلی درجه یکی نداریم اما تمام تلاشمان را انجام میدهیم که بتوانیم آثار و اتودها را جمع کنیم تا در اختیار نسل جدید قرار بدهیم.
از صحبتهایتان اینگونه برمیآید که همچنان بخشی از آثار استاد ممیز وجود دارد که در حال بررسی است. درست است؟
بله. نمیدانم حجم این کارها چقدر است اما به هر حال استاد ممیز آنقدر کار کردهاند که فکر میکنم چند نمایشگاه دیگر بتوانیم با آثار ایشان برگزار کنیم. سعی میکنیم کارهای جدید پیدا کنیم و اینها را به طور درست کنار هم قرار بدهیم و به نمایش بگذاریم.
بین اینها آثاری هم هستند که وقتی در نمایشگاه قرار میگیرند، اولین بار باشد که کسی آنها را میبیند؟
بله. مثلاً پیش آمده که استاد برای چند جا کار کردهاند که مورد قبول آنها قرار نگرفته است، اما به هر حال این آثار جزو اتودهای استاد است و ما آنها را برای نمایش گذاشتهایم.
اشاره کردید که مشکل بزرگی که سر راه موسسه فرهنگی هنری ممیز، بحث مالی است که باعث میشود خیلی اتفاقات نیفتد. با توجه به خصوصی بودن این موسسه، نهادهای دیگری همچون انجمن گرافیک و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با موسسه ممیز برای برگزاری رویدادهایش همکاری نمیکنند؟
این یک واقعیت است که بخش هنر همیشه در مضیقه مالی است. من فکر میکنم نهادهای دیگر در حد توانشان کمک کردهاند اما برای اینکه یک کار بزرگتر برگزار شود، نیاز به کمک بیشتر احساس میشود. با وجود این من فکر میکنم که حمایت این نهادها شامل حال ما بوده است، زیرا حمایت الزاماً نباید مالی باشد و میتواند به صورت همکاری معنوی باشد. خوشبختانه نهادها و به خصوص وزارت ارشاد این کار را کردهاند و من از آنها متشکرم. اما امیدوار هستم به ما کمک کنند که بتوانیم موزهای از آثار استاد داشته باشیم و یک تیم حرفهای آنجا را هدایت کند. این موضوعی است که ما همیشه از آن استقبال میکنیم. خانواده ممیز تا یک زمانی میتواند این نمایشگاهها را برگزار کنیم و بعد از آن باید محلی باشد که آثار استاد ممیز در آن قرار بگیرد تا عموم مردم بتوانند از آن دیدن کنند.
آیا بخشی از موزه گرافیک که چند سال پیش راهاندازی شد به آثار استاد ممیز اختصاص پیدا کرده است؟
بله تعدادی از آثار استاد ممیز در آنجا نگهداری میشود. بیشتر آن آثار در اختیار انجمن بود ولی ما هم چند اثر محدود را به انجمن گرافیک دادیم. موزه گرافیک هم موزه خیلی خوبی است ولی ما باید برای مرتضی ممیز یک موزه اختصاصی داشته باشیم.
در 13 دورهای که مراسم بزرگداشت و نمایشگاههای مرتضی ممیز برگزار شده است، فکر میکنید این رویداد تا چه اندازه به اهداف خودش رسیده است و چه چشماندازی برای آن متصور هستید؟
در سالهای اولیه بیشتر تلاش ما بر این بود که این مراسم ادامه داشته باشد که خوشبختانه این اتفاق افتاد. نمیدانم در آینده چه اتفاقی میافتد اما در مورد مراسم بزرگداشتی که در این سالها برگزار شده است فکر میکنم به بخش عمدهای از اهدافی که داشتیم رسیدهایم. به خصوص در زمینه ایجاد ارتباط بین گرافیستهای ایرانی با گرافیستهای مطرح دنیا تا حد زیادی موفق عمل کردهایم. این چیزی است که همیشه مرتضی ممیز به آن اعتقاد داشت و انجامش میداد. ما همیشه در کنار نمایشگاههایمان یک ورکشاپ داریم و چند سال است جلسه پرسش و پاسخ هم برگزار میکنیم، که این کار به گرافیک و به خصوص جنبه آموزشی آن کمک میکند.
از میان هنرمندان ایرانی کسانی هستند که در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای موسسه فرهنگی هنری ممیز دخیل باشند؟
بله قطعاً. من بیشتر کار اجرایی را انجام میدهم و در مسائل تخصصی از همکاران و شاگردان قدیم استاد که دوستان الان من هستند، مشورت میگیرم تا رویداد به شکل بهتری برگزار شود. به هر حال این یک حوزه تخصصی است و من زیاد در آن وارد نیستم. در زمینه انتخاب طراح، انتخاب آثار و تم نمایشگاه از دوستان هنرمند مشورت میگیریم و انتخاب هنرمندان مهمان خارجی هم تقریباً با یک مشورت جمعی صورت میگیرد.
بازخوردها و تأثیرات این رویداد را در جامعه هنری چطور میبینید؟
بازخورد این رویداد را میشود از جمعیتی که هر سال برای نمایشگاه میآیند مشاهده کرد. حجم آدمهایی که برای این مراسم میآیند نشان میدهد که حداقل رویکردمان غلط نبوده است. از همه مهمتر این است که این رویداد تداوم داشته و قطع نشده است. به همین خاطر ما تصمیم گرفتهایم که این رویداد را با تمام سختیهایش برگزار کنیم و اجازه ندهیم از ریتم بیفتد. این مراسم یک نوع ادای دین به مرتضی ممیز است و ما بابت استقبالی که از آن صورت میگیرید بسیار خوشحالیم.