هنرآنلاین: بگو مگوهای بین المللی هم چنان است که امید به فردای عاری از جنگ و تبعیض محال مینماید و در دنیای بی قانون امروز، هنر چیزیست در حد شوخی و باید قبول کرد در جهانی که برای انسان و انسانیت حرمتی قائل نیست به طور کلی از هنر هیچ انتظاری نمیتوان داشت.
چه بسیار سیاستمداران و صاحبان قدرت نیز در تاریخ هستند که اهل موسیقی و شعر و نقاشی و سایر هنرها بوده و سایه صدها جنایت و کشتار در تاریخ بر دوششان سنگینی میکند...
سالهاست اندیشمندانی شاخص از سراسر جهان گفتهاند مدیریت دنیا به مهربانی، روحی لطیف و اخلاقگرا نیاز دارد و از آنجا که چنین گمانهای نزد اهالی سیاست بعید است، پس باید اداره جهان را به کسانی سپرد که ضرورت هنر را درک کردهاند برای تحقق رسالت هنر...
با چشمان هنر به جهان پیرامون نگریستن خصوصیاتی در فرد میآفریند که بغض و تناقضهای امروزی را التیام میبخشد؛ عرصه رقابت نه در خاک و مادیات بلکه در فتح قلوب و دلهاست؛ اسلحه چنین کارزاری ساحت متعالی هنر است که محل تضارب آرا و تعامل اندیشههاست.در چنین بستری که ملتها از مرزهای ساخته دست بشر فارغ شده و دهکده جهانی بینشی تازه مییابد.
سیاست باز برای حیات متعالی اهمیتی قائل نیست و از حیله کردن و کشتار و ویرانی هراسی ندارد.
پس قطعا نجات بخش جهان کسانی هستند که هنر را پایه و اساس میدانند و رسالت هنر را بر صدر نشستن انسان و فطرت انسانی...
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست...
راستش بعید است سیاسیون عالم به این سادگی ها عنان دنیا را به اقشار دیگری وابسپارند؛
در مقام مقصود، غرض انگشت اشارت زدن به دولتهای سراسر دنیاست که از معنویت و کارکردهای والای وادی هنر غافل شده اند و همین به یکی از پاشنه آشیلها عصر حاضر بدل شده است. آمار بالای جنایت ها و رقم های خیره کننده خودکشی ها بیانگر همین خلا است.
آرمان هنر عروج و تعالی انسان است و میتواند با توان بالقوهاش نجات بخش جهان باشد، اساسا تنها هنر است که در این جهان بیمار میتواند درمانگر باشد...