سرویس تجسمی هنرآنلاین، نشست نمایشگاه "مردم و سرزمین پشمینه"با حضور مائورو ویتاله هنرمند عکاس، آنتونیو کرادو مدیر پروژه و پائولو ریچلی ایده‌پرداز این نمایشگاه در خانه هنرمندان برگزار شد.

در این نشست سیف‌الله صمدیان به معرفی این نمایشگاه پرداخت و گفت: نمایشگاه "مردم و سرزمین پشمینه" سعی در کشف مسیرهای شبانی دو کشور ایران و ایتالیا دارد، زیرا هنرمند در این آثار به دنبال سنت‌های فرهنگی بوده است.

او با اشاره به برگزاری پانزدهمین دوره جشن تصویر سال بیان کرد: جشن تصویر سال پانزدهمین دوره خود را نظیر هر سال در 5 شاخه گرافیک، پوسترها، کاریکاتور، عکاسی و فیلم می‌گذارند و این نخستین نمایشگاه خارجی در این رویداد هنری است که به عنوان گام نخست به آن می‌نگریم.

دبیر پانزدهمین دوره جشن تصویر سال تصریح کرد: نمایشگاه "مردم و سرزمین پشمینه" قدم شیرینی است که این بار با همکاری موسسه توسعه هنرهای معاصر میسر شده است، البته هنگامی که این پیشنهاد ارائه شد با مجموعه گسترده‌تری از عکس‌های این هنرمند رو به رو شدیم، اما به دلیل محدودیت فضا ناچار به انتخاب 60 اثر برای نمایش شدیم.

در ادامه این جلسه مائورو ویتاله، هنرمند عکاس این نمایشگاه متنی را قرائت کرد و گفت: درحدود 150 کیلومتری جنوب غربی شیراز، در مسیر بندر بوشهر، چشم‌اندازی خاکستری رنگ و خشنی وجود دارد، این در حالی است که با نزدیک شدن به شهر فیروزآباد کوه‌های زاگرس قرمز رنگ می‌شوند. این چهارمین سفرمان به ایران است و هدف اصلی دستیابی به ایده از پیش تعیین‌شده نبود، چرا که باید رهسپار شوید و انتظار نداشته باشید حتما آنچه منتظرش هستید و آنچه که با خواندن کتاب‌ها آرزو یا تصور می‌کنید را پیدا کنید.

او افزود: شروع کن و خود را از خواسته‌ها رها کن، مشاهده کن، نه تفسیر، شگفت‌زده شو و در پیشنهادات غرق شو، این آن دشواری است که بایستی دنبال شود؛ به واسطه‌ای تبدیل شو تا به جهانی که در وجودت است متصل شود، برای این نیازی نیست تا با حجمی از پیشنهادات اغوا کننده سردرگم شوی.

ویتاله ادامه داد: سایه‌ایی باشید و اجازه دهید تا اصل آن سایه نیرویی باشد برای ایجاد تصویری زیبا از متن، نیرویی که بر عکس سایر سایه‌ها قادر خواهد بود صادقانه شرایط را به طوری بی‌نظیر در خود و بدون مشارکت خویش ثبت کند. این شاهکار باید اصل موضوع باقی بماند، نه تصویری که آن را باز تولید کند.

این هنرمند تاکید کرد: عشایری وجود دارند که با وقایعی موقت در حال رشد هستند؛ آن‌ها با زندگی کردن در زمان حال، پویا و بی‌نیاز از گذشته از موضوعی به نام زمان فرار می‌کنند و هم‌زمان از محدودیت‌های پیش رو دوری می‌کنند. در طول کوچ این شبانان برای برآوردن نیازهای خود محیط را تغییر نمی‌دهند بلکه با آن همزیستی می‌کنند، به ندرت به مزارع دست می‌زنند و در پای کوه‌ها گله خود را در چراگاهی که حاصل تغییر فصل است، سیر می‌کنند.

ویتاله ادامه داد: شب خارج از چادر سیاه قشقایی فضا سرشار از سکوتی سبک و ناپایدار است که گاها توسط صدای ناگهانی حیوانات وحشی شکسته می‌‎شود.  باد اما با چرخشی مداوم الیاف سنگینی که از ما محافظت می‌کنند را تکان می‌دهد. اولین نشانه‌های بیداری با صدای همیشگی خروسی شروع می‌شود که خود در صدای سگ‌های گله منعکس شده است.

نشست خبری نمایشگاه عکس‌های مائورو ویتالیه در خانه هنرمندان

او ادامه داد: همواره در سپیده دمان، زمان به سرعت چادر را برمی‌چیند ولی سیاه چادر، در طلوع خورشید، تنها اثر باقی مانده برروی زمین شنی است. ایل چیزی نمی‌سازد که برای مدت طولانی باقی بماند؛ کما بیش آگاهانه، آنها یک نوع زندگی موازی با جهان هستی را انتخاب کرده‌اند تا به تغییرات در جامعه آن هم به دور از تحولات سیاسی، بی‌اعتنا باشند. کودکان و خردسالان قشقایی به سبب کوچ‌های کوچک‌تر دائمی بسیار از خواب بیدارشده و دوباره به خواب می‌روند. هر چند ماشین‌های آبی اخیرا جایگزین قاطر و شتر شده‌اند ولی با همان امنیت عشایر را به سفری ابدی در طول زمان می‌برند.

این هنرمند درباره دلایل پرداختن به این پروژه گفت: در آداب و رسوم قشقایی و تالش، فضایی را یافتم با تصاویر زرد قدیمی شبیه به عشایر ایتالیاِ قبل از انقلاب صنعتی؛ فضایی با همان عادات، آداب و رسوم، مراسم‌ها و دورهمی‌ها؛ همه این‌ها از فرهنگی صحبت به میان می‌آورد که شاید اکنون در ایتالیا ناپدید شده باشد ولی با همان نشانه‌های معنوی در مکان‌ها و در ذهن مردم همچنان باقی مانده است. ادراک این رابطهِ میان دو واقعیت دور از هم نیست، البته نمی‌تواند به طور نظام‌مند و روشمند توضیح داده شود چرا که شاید هرگز شواهدی از پایه احتمالی آن وجود نداشته باشد. این رابطه فقط برپایه احساسات است. یک عکس داستانی تخیلی است که قدرت بازتولید ادراکات و خیال‌ها را دارد؛  من اعتقاد دارم که این خیال‌ها و ادراکات نیروی کافی برای انعکاس چشم‌انداز رویاییِ نزدیکی عشایر ایرانی را دارند. انعکاسی نه از اکنون بلکه از چند سال پیش، آن هنگام که گله‌ایی از آبروزو می‌گذشت و از طریق مولیس به Puglia می‌رسید.

در ادامه آنتونیو کرادو، مدیر این پروژه عکاسی نیز ضمن ابراز خرسندی از حضور در ایران گفت: این لطف هدیه‌ای است در زندگی که باید از آن قدردانی شود. نمی‌توان آن را در بانک نگهداشت و سپس در زمان نیاز آن را احیا کرد، بلکه باید بلافاصله از آن استفاده شود.

او افزود: در کودکی‌ام همیشه کنجکاو بودم و حتی امروز هم تغییری نکرده‌ام و به نظر می‌رسد، من به جهان به همان گونه‌ایی نگاه می‌کنم که در ابتدا می‌نگریستم. در زندگی همیشه به دنبال چیزهایی بودم تا عطش مرا برای کشف جهانی جدید از مردمی که هویت و فرهنگ خودشان را دارند، برآورده کنند.

مدیر پروژه نمایشگاه "مردمان سرزمین پشمینه" ادامه داد: رشد کردم و کاوش کردم، دریافتم که مردمان مختلف و متفاوت و دور، در مکان‌ها و زمان‌ها، در شرایط مشابه، انتخاب‌های مشابهی می‌کنند و عادت‌ها و آداب و رسوم‌شان در ظهور زیبایی‌شناختی متمایزی رشد می‌کنند، اما شبیه به هم هستند. پرورش این تجربیات من را با این دیدگاه رشد داده که همواره تشنه دانش و افق نگاه وسیع باشم. این مهم، در گذشت زمان، با کاری آمیخته شد که اکنون با اشتیاق و رضایت درونی آن‌را انجام می‌دهم: افزایش تنوع فرهنگی، به دنبال نقاط ارتباط و رشد در مقابل تضادها.

نشست خبری نمایشگاه عکس‌های مائورو ویتالیه در خانه هنرمندان

کرادو تصریح کرد: حسی که کاوشگر به بازدیدکننده نمایشگاه القا می‌کند همانند کلیدی است از برای موفقیت در ایجاد تمایل در شخص به جهت کشف گنجینه‌های موجود در تمام نقاط جهان. این‌گونه است که شما تشنه نوشیدن این جام آب می‌شوید.

پائولا ریچتلی، ایده‌پرداز این نمایشگاه نیز در ادامه افزود: پروژه "مردم و سرزمین پشمینه" در اولین سفر من در ایران در ماه می سال 2015 زاده شد. دوست عزیز من Mauro Vitale  برای این پروژه از من دعوت کرد. مائورو یک عکاس بزرگ، گردشگر و کاوشگر مکان‌ها، زمین‌ها و مردم است. ایشان و همسرشان ماریا آسونتا پیش‌تر چهار بار به ایران سفر کرده بودند. من به او گفتم: "مائورو، جهان بسیار بزرگ است، چرا شما می‌خواهید دوباره به ایران بازگردید؟" و او پاسخ داد: "اگر بیایی، آن را درک خواهی کرد". از این‌رو من به ایران سفر کردم.

او افزود: من هیچ چیزی درباره ایران نمی‌دانستم. هیچ در مورد چشم‌اندازش، هنر و معماری‌اش، هیچ در مورد مردم و فرهنگ‌اش نمی‌دانستم، فقط اندکی از تاریخ کهن آن را می‌دانستم. این سفر کشفی شگفت‌انگیز و تجربه‌ای بود که من در طول تمام زندگی‌ام آن را به یاد خواهم آورد. در طول سفر اول، ما از منطقه شمالی گیلان بازدید کردیم که در آن مردم عشایر تالش زندگی می‌کنند. سپس  در ماه نوامبر سال 2016 دوباره به ایران بازگشتیم، با آنتونیو کرادو که یک مدیر تبلیغات و مدیر پروژه عالی و شجاع برای نمایشگاه ما بود، البته با مهندس معمار لوسیو روسیت این‌بار عشایری قشقایی را ملاقات کردیم. در پایان، این ایده متولد شده در ایران به یک پروژه تبدیل شد: نمایشگاه عکس‌ها و اشیایی که مردم عشایر ایران و چراگاه‌های جنوب ایتالیا را نشان می‌دهد.

او درباره نقاط اشتراک و افتراق این دو ملت گفت: آیا مردمی که بسیار از هم فاصله دارند و متفاوتند، اشتراکاتی هم دارند؟ بلی، اینها اشتراک فرهنگ مهاجرین برای چراگاه، چشم‌اندازی مشابه به زندگی، سفری بی پایان با گله گوسفندان هستند. هرچند این مهاجرت‌ها سال‌هاست که در ایتالیا تمام شده است، اما عشایر ایرانی هنوز در سرزمین اجدادی خود کوچ می‌کنند. این‌ها موضوعاتی است که ما می‌خواهیم در نمایشگاه از آن صحبت کنیم. من بعد از دیدار با مردمان عشایر ایران، فرهنگ چراگاه یافتن در کشورم را دوباره کشف کردم و ریشه‌‎ها و تاریخ  مردم کشورم را یافتم.

در ادامه این جلسه حسن غفاری، عکاس مطرح ایرانی به طرح سوالی از این هنرمند پرداخت و گفت: در هر دو فرهنگ یعنی ایران و ایتالیا که به تصویر کشیدید انسان‌ها به طبیعت وابسته هستند اما ما این وابستگی را در آثار شما نمی‌بینیم زیرا بیشتر تاکید بر انسان‌هاست و اگر این جغرافیا نیز از آن حذف شود، چندان متفاوت جلوه نمی‌کند.

ویتاله در پاسخ به این سوال گفت: شما به عنوان یک عکاس ایرانی بهتر می‌توانید ارتباط بین مردم عشایر و محیط اطراف را نشان دهید اما من همواره به مردم و احساسات آن‌ها علاقمند بوده‌ام به همین خاطر می‌توان گفت که این آثار نوعی مردم‌نگاری هستند و همانند دیگر پروژه‌هایی که در جنوب اروپا دنبال می‌کنم، روی پرتره تاکید دارند.

او افزود: عشایر قومی هستند که بسیار به طبیعت احترام می‌گذارند و بدون ایجاد تغییر و لطمه زدن به طبیعت زندگی را می‌گذارنند. من نیز سعی کردم که این عناصر را در کنار نوع لباس پوشیدن، فرهنگ و امرار معاش آنان تصویر کنم.

نشست خبری نمایشگاه عکس‌های مائورو ویتالیه در خانه هنرمندان

ویتاله در پاسخ به این سوال که مجموعه عکس‌هایی که از عشایر ایران در مجموعه او وجود دارد چه میزان است، گفت: من بالغ بر 10 هزار عکس از ایران در آرشیو خود دارم.

او درباره دلیل جذابیت ایران برای شروع یک پروژه عکاسی بیان کرد: مردم در اروپا بسیار به لحاظ فرهنگ، نوع موسیقی و ... به یکدیگر شبیه هستند؛ اما مردم قشقایی بسیار متفاوتند و این برای من جذاب است. ضمن اینکه من در این پروژه ایرانیان را دیده‌ام نه ایران را زیرا انسان‌ها برای من بسیار جذاب‌تر هستند ضمن اینکه در ایران مهمان‌نوازی آنان برایم بسیار ارزشمند و جالب بود.

این هنرمند ادامه داد: بالغ بر 12 سال است که بر روی پروژه عشایر کار می‌کنم و کشورهایی چون هند، رومانی و مراکش را نیز در این مسیر پیموده‌ام البته برای کار بر روی موضوع عشایر تمرکز من بر روی ایران است.

بر اساس این گزارش، نمایشگاه "مردم و سرزمین پشمینه" تا 20 اسفندماه در گالری نامی خانه هنرمندان ایران ادامه دارد و علاقه‌مندان می‌توانند همه روزه از ساعت 11 تا 20 از آن دیدن کنند.