سرویس تجسمی هنرآنلاین: "اَدِر" عنوان نمایشگاهی به کیورتیوی فرشته عالمشاه است که 6 بهمن ماه به مناسبت اولین سالگرد و تأسیس گالری ژاله افتتاح شد.

هفت ویدئو از هفت هنرمند، هفت روایت از حافظ و ابیاتش را با زبان خودشان در این مجموعه روایت می‌کنند. در اینجا به بخشی از استیتمنت این نمایشگاه اشاره می‌کنم. "اندیشه را بگردان ، چشم‌ها را بچرخان ، به نگاه دیگری در آور به گردش در آوردنی دگرگونه، گرداندن نگاهی هنرمندانه بر اشعار حضرت حافظ و دیوان و زین اش، همانگونه که آن حضرت در آغازین مصرع خویش از نگاهی متفاوت بهره جست و از زبان دیگری، عشق و معرفت و جهان بینی و هنر را نمایان ساخت."

چالش بزرگی که همه هنرمندان در این نمایشگاه در این نمایشگاه با آن مواجه بودند در نوع برخورد دو رسانه مختلف با هم و باز تعریف رسانه‌ای از رسانه‌ای دیگر است. ویدئو (#حافظ) از الیکا زارع با نگاه نشانه‌شناسانه با رسانه‌ی ادبیات برخورد کرده است. اشعار به داخل چرخ گوشت می‌روند و از سویی دیگر حروف بیرون می‌آیند. ظرفی که این حروف بر روی آن ریخته می‌شوند هم از نو جایگزین با ظرف دیگری می‌شوند، ظرفی برگرفته از فضای مجازی. گاهی ظرفی از نقاشی را می‌بینیم و گاهی هم بشقابی از ادبیات را شاهدیم... زارع در این ویدئو آو گذاری‌های مرسوم و رایج را از اشیاء گرفته و هویتی نو را به نمایش می‌گذارد. چرخ گوشت مشغول یک فعل است اما نه چرخ کردن گوشت، بلکه یک فعل هنرمندانه در حال وقوع است. ابیاتی از پیش تعریف شده پس از اعمال فیلتر هنرمند ( چرخ گوشت ) تجزیه شده و آماده برای تعاریفی دیگر می‌شوند. تعاریفی بسیار، به وسعت تمام موضوعاتی که می‌توان در شبکه‌های اجتماعی جستجو کرد و دید.

ظرف پذیرش حروف هم هویتی جدید یافته . در اینجا ظرف تجمیع حروف نه بشقاب شیشه‌ای، چینی ، پلاستیکی یا ... است. بلکه پذیرنده و نگاه دارنده در اینجا رسانه‌های دیگرند.

اثر "ماهی‌ها حرف‌های من را می‌خورند" از فرشته عالمشاه در این مجموعه ارائه شده است. در این اثر رسانه در نا ایستاترین حالت خودش البته بدون تغییر هویتی در چرخه‌ طبیعت قرار می‌گیرد.حروف و اشعار در این اثر بیشتر نقش ابژه دارند تا سوژه و دقیقاً جذابیت مسئله هم در این امر است ، چرا که در ادامه ابژه هم ماهیت فیزیکی خود را از دست می‌دهد و در چرخه‌ گریز ناپذیر طبیعت از شکلی و عنصری به شکل و عنصر دیگری در می‌آید.جذابیت‌های بعدی این ویدیو هم موردی قابل تأمل است ترکیب و هم‌نشینی رنگ‌ها در قاب تصویری متحرک بیشتر- مارا به یاد کادرهایی از آثار نقاشی می‌اندازد و کیفیت بصری را هم‌تراز و هماهنگ با بار معنایی اثر نگاه می‌دارد.

 در ویدیوی دیگری عاطفه خاص با حذف یک کلمه از بیت در آشنای ما ایرانیان "مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان" غوغایی در ذهن بیننده و مخاطب اثرش ایجاد کرده . سوالی بزرگ مطرح می‌شود . سوالی که به جایگاه حافظ اشاره می‌کند . بعد از دخالت عاطفه خاص در این بیت حالا با این جمله مواجه می‌شویم : مطرب از گفته ... غزلی نغز بخوان . هنرمند به ساده‌ترین شکل ممکن موجزترین شُک را به مخاطب می‌دهد و همین اهمیت اثر بشمار می‌آید.

هاجر کمیلی و ستاره حسینی به ترتیب با ویدیوهایی با عنوان "و صدایت خواهد ماند ، ملک" در این نمایشگاه آثارشان را به نمایش گذاشتند.  شباهت‌های زیادی به لحاظ رویکرد مواجهه بینارسانه‌ای بین این دو آثار است و هر دو اثر در راستای بار معنایی ابیات و اشعار قدم برداشته‌اند و در اینجا رسانه‌ای در کنار رسانه‌ای دیگر قرار می‌گیرد و یکدیگر را تقویت می‌کنند . جهت تصویری هر دو اثر هم به لحاظ بصری از سطح به عمق و از پایین به بالاست که این وجه از حرکت تاکید و نقطه‌گذاری بر وجه معنایی اثر دارد و سعی در نمایش شفاف‌تر و بی‌پرده‌تر جوهر هستی دارد.

"جهان متکثر" ویدیویی است که فرزانه سلیمانی به نمایش گذاشته است. در اینجا سلیمانی ترکیب دو رسانه را به لحاظ بصری پیش دیدگان مخاطب به نمایش می‌گذارد؛  اثری انتزاعی که از ترکیب دو فرمی که از قبل معرف حضور همگان هستند به دست می‌آید . فیگور انسانی و نوشتار در ترکیب با هم شاید یادآور فردی باشد که روبروی یک صفحه خطاطی شده نشسته . اما کلاژ این دو تونالیته های همگن و هم رنگ خاکستری‌ها از پس قاب به نمایش دیگر که همان قابی است که مخاطب اثر در آن می‌نگرد ، نشان از رویکردی ساختار شکنانه دارد و هنرمند فرم فیگور در حال حرکت را کمی می‌شکند و با صفحه‌ پس‌زمینه کلاژ می‌کند . حالا فیگور و فضای پیرامونش صد در صد و یقیناً اشاره به خطوط آشنای ترکیب‌بندی انسانی ندارد . صفحه‌ی خطاطی شده هم دیگر یک سطح دو بعدی نیست و در این همنشینی شاید در ذهن مخاطب حجمی به خود بگیرد و انتراعی پیش بکشد انتزاعی در ذهن مخاطب .

اثر "آتشی بود" از عاطفه مهدیانی هم بیشتر قدم در جهت نمایش تفسیری از بیت مورد نظر هنرمند دارد. بیت مورد نظر (سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت ...) هنرمند حال و هوای خود را در لحظه‌ی تکرار این ابیات با زبان ویدیو بیان کرده. تصاویر هم زبانی شخصی دارند. هنرمند از کلاژ دو تصویر در حال حرکت بر روی هم و پرش بر روی تصویر آتشی در حال افروختن به خوبی حال و هوای درونی خود  را برای مخاطب اثر به نمایش گذاشته است.