سرویس تجسمی هنرآنلاین: گفتیم که اندیشه‌ی اسطوره‌ای میان تصویر یک شیء و خود آن شیء فرق نمی‌گذارد؛ یعنی اندیشه‌ی اسطوره‌ای از درک امور معقول و انتزاعی ناتوان است و مقوله‌ای به نام ایده‌آل یا فرم ناب نمی‌شناسد.

از این رو برای درک مدلول یا مفهوم می‌یابد آن را به جوهری مادی و ملموس تبدیل کند. این امر در همه‌ی مراحل اندیشه‌ی اسطوره‌ای صادق است، به ویژه در عمل اسطوره‌ای، در نمایش، فردی که در نقش شیطان یا یکی از خدایان ظاهر می‌شود، در عمل خودِ شیطان یا خودِ آن خدا می‌شود.

مردم شناسان معتقدند که مناسک مقدم بر اسطوره‌ها هستند و این نظر کاملاً درست است؛ زیرا مناسک یک شعایر صرفاً‌ رونوشت یا بازنمایی نیستند، بلکه، سراسر واقعی‌اند. آنها چنان در واقعیت عمل درگیرند که جزء جدایی‌ناپذیر آن شده‌اند. در مراحل مختلفِ تحولِ فرهنگی جوامعِ بشری این اعتقاد را در صُوَر بی‌شمار می‌یابیم که ادامه‌ی حیات بشر و، در واقع، نجاتِ جهان به اجرای درست مراسم و مناسک وابسته است. سرخ‌پوستان کورایی و بوئیتوتو معتقدند که حاصلخیزِی مزارع آنها، بیش‌تر به اجرای دقیق مراسم و مناسک وابسته است تا چگونگی شخم زدن، بذر پاشیدن، آبیاری و جز اینها.

از نظر اندیشه‌ی اسطور‌ه‌ای؛ مناسک ابزارهایی واقعی است که انسان به یاری آنها بر جهان تسلط می‌یابد. اما نه به معنای روحانی بلکه به معنای صرفاً فیزیکی. خدایان، مناسکِ مختلف را بدین منظور به انسان آموختند تا او به وسیله‌ی آنها جهان را منقاد خویش کند؛ زیرا طبیعت به رغم گردش منظم خود،‌ بدون اجرای به موقع و دقیق مناسک، هیچ محصولی به بار نمی‌آورد. گفتیم که اندیشه‌ی اسطوره‌ای میان جزء و کل تمیز نمی‌گذارد. تصویر یک شخص با خود آن شخص تفاوتی ندارد. تصویر یک شخص، منِ دیگرِ اوست. هر بلایی بر سر آن تصویر بیاید بر سر او نیز خواهد آمد. نام یک شخص با خود آن شخص یکی است. بنابراین اگر دشمن بر نام یا تصویر یا حتی یک تار مو یا ناخن شخصی دست یابد. برخود شخص دست یافته است. مثلاً اگر خنجری در تصویر او فرو رود، آن خنجر بر تن خود شخص نیز فرورفته است. سایه‌ی شخص نیز همین نقش را دارد. سایه نیز منِ دیگرِ شخص است و، هر آسیبی که به سایه‌ی شخص برسد به خود شخص نیز خواهید رسید. هیچ کس نباید بر سایه‌ی شخصی گام بگذارد؛ زیرا در آن صورت احتمالاً صاحب سایه بیمار می‌شود. گاهی در آفریقای غربی برای کشتن مخفیانه‌ی فردی، خنجری یا نیزه‌ای را در سایه‌ی او فرو می‌بردند. می‌گویند که بعضی اقوام ابتدایی از دیدن رنگین کمان در آسمان دچار وحشت و اضطراب می‌شوند؛ زیرا آن را نوری می‌پندارند که جادوگری برای گرفتن سایه‌ی آنان افکنده است.