سرویس تجسمی هنرآنلاین، "شهر هشتم" کتابی است که سعی دارد، جایگاه نقاشی آبرنگ را در هنرهای تجسمی ایران به تصویر بکشد. کتاب دوسالانه "شهر هشتم" به گزیده آثار نقاشان آبرنگ کشور می‌پردازد، آثاری که هر کدام به نوعی این هنر قدیمی و جذاب را با سبک و سیاقی تازه تصویر می‌کنند. احمد مقدسی، سرپرست جمع‌آوری این کتاب ارزشمند معتقد است که هنر نقاشی آبرنگ در ایران همراه با نقاشی نوین حرکت نکرده است لذا این کتاب با هدف مستندسازی و نشان دادن برشی از هنر نقاشی آبرنگ ایران شکل گرفته است. سرپرست گروه "نقاشان آبرنگ شرق"، معتقد است که امروز هنر آبرنگ نیازمند توجه برای حرکت در راستای شکل نوین نقاشی معاصر است. مریم قاسمی، عضو گروه "نقاشان آبرنگ شرق" نیز این عرصه را نیازمند توجه و نگاه تازه‌ای از سوی گالری‌ها و مجموعه‌داران می‌داند. به بهانه چاپ کتاب "شهر هشتم" و نمایشگاه گروه "نقاشان آبرنگ شرق" که در خانه هنرمندان برگزار شد، گفت و گویی با دو هنرمند عرصه نقاشی آبرنگ و فعال در جمع آوری این کتاب جذاب داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

 

آقای مقدسی و خانم قاسمی چرا از میان تکنیک‌های گوناگون نقاشی، تکنیک نقاشی آبرنگ را انتخاب کردید؟

احمد مقدسی: من در هنرستان هنرهای زیبا در رشته مینیاتور یا همان نقاشی ایرانی تحصیل کردم که ابزارمان دقیقاً آبرنگ بود و همین باعث شد به نقاشی آبرنگ علاقه‌مند شوم. در طول تاریخِ هنرهای تجسمی از نقاشی آبرنگ استفاده‌های مختلفی شده است. مثلاً در نگارگری و نقاشی‌های ایرانی از متریال‌ آبرنگ استفاده‌های گوناگونی برای تصویرسازی شده و این تصویرسازی در کتاب "ارژنگ" مانی پیامبر هم دیده می‌شود. از دوره رمانتیسم به بعد، نقاشی آبرنگ برای پیش طرح و اتودزدن تابلوها به کار برده شده و به مرور در عصر جدید این نوع از نقاشی به یک رسانه کامل تبدیل شده که برای خودش زبان کاملی هم دارد. در حال حاضر مردم کشورهای آسیای شرقی که پیرو دین بودا هستند، موقع نیایش کردن در طبیعت می‌نشینند و نقاشی آبرنگ یا آب مرکب می‌کشند. یعنی آن‌ها یک نوع نیایش و خلوص در این نقاشی می‌بینند که من هم آن را دیده‌ام. ضمن‌ آن‌که نقاشی آبرنگ در کشورهای غربی ابزاری برای روان‌کاوی و روان‌درمانی شده است. تا جایی که وقتی به یک نفر فشارهای روحی وارد می‌شود، روانکاوهای اروپایی به جای تجویز قرص و دارو، به او می‌گویند برای بهتر شدن حالش با آبرنگ نقاشی بکشد زیرا این کار باعث آرامش روحی می‌شود. من هم از ابتدا در حین کشیدن نقاشی آبرنگ به این احساس می‌رسیدم و همیشه با کشیدن نقاشی آبرنگ، ضمن رسیدن به خلوص و آرامش، به درک بهتری از جهان هستی دست می‌یابم.

مریم قاسمی: من فارغ‌التحصیل رشته صنایع دستی هستم و واحدهای رشته عکاسی هم گذرانده‌ام. در این بین سال‌ها نقاشی می‌کشیدم ولی هیچ‌وقت به نقاشی آبرنگ فکر نکرده‌ بودم تا این‌که یک زمانی به کلاس نقاشی آبرنگ رفتم و به این تکنیک نقاشی علاقه‌مند شدم. همانطور که آقای مقدسی فرمودند، نقاشی آبرنگ جنبه هنر درمانی دارد. من در یک دوره که دچار بحران شده بودم این امر را حس کردم. فکر می‌کنم آن دوره لازم بود به سمت نقاشی آبرنگ بروم که این کار را انجام دادم و خوشبختانه پاکی و خلوص آن باعث شد به آرامش برسم. به همین خاطر پیشنهاد می‌کنم هر کسی که می‌خواهد حداقل یک‌بار آرامش را تجربه کند، رو به کشیدن نقاشی آبرنگ بیاورد.

احمد مقدسی-مریم قاسمی

انگیزه و هدف‌تان از جمع‌آوری کتاب آثار هنرمندان نقاشی آبرنگ چه بود و این کار را چگونه و با چه تمهیداتی انجام دادید؟

احمد مقدسی: من سال‌هاست که در کنار طراحی گرافیک، نقاشی آبرنگ هم کار می‌کنم. در هنرستان هنرهای زیبا نقاشی خوانده‌ام و در دانشگاه هم در رشته گرافیک تحصیل کرده‌ام. نقاشی همیشه جزئی از زندگی من بوده و از میان تکنیک‌های مختلفی نقاشی، تکنیک نقاشی آبرنگ را انتخاب کرده‌ام و انرژی‌ام را روی آن می‌گذارم. حس می‌کنم نقاشی آبرنگ در ایران مهجور واقع شده است که این مهجور بودن شاید به فلسفه و نوع کار با آبرنگ و یا شاید به جایگاه نقاشی آبرنگ در هنرهای تجسمی جهان بر می‌گردد. گرچه در سال‌های اخیر نقاشی آبرنگ توانسته در کشورهای مختلف به یک رسانه کامل تبدیل شود ولی متأسفانه این نوع از نقاشی در رسانه‌ها، گالری‌ها، اقتصاد هنرهای تجسمی و بخش‌های دیگر این هنر نادیده گرفته می‌شود. به همین خاطر بود که به فکر انتشار کتابی برای جمع‌آوری آثار نقاشی آبرنگ افتادم تا اگر کسی در آینده به دنبال تحقیق در زمینه نقاشی آبرنگ است، این کتاب به عنوان برشی از تاریخ نقاشی آبرنگ ایران، یک منبع قابل استناد برایش باشد. من قبلاً هم تجربه جمع‌آوری کتاب‌های نفیس برای ناشرین را داشتم و این تجربه هم مزید بر علت شد که تصمیم بگیرم با یک سری از دوستان، کتابی را به عنوان سالانه یا دوسالانه نقاشی آبرنگ منتشر نمایم. به همین خاطر بعد از مشاوره با دوستان، یک فراخوان منتشر کردیم و دوستان هنرمند هم لطف کردند و آثارشان را برای ما ارسال کردند. ما یک سری گزینش روی آثار ارسالی هنرمندان نقاشی آبرنگ انجام دادیم و روی یک سری از آثار به جمع‌بندی نهایی رسیدیم تا در نهایت اولین شماره کتاب نقاشی آبرنگ را تحت عنوان کتاب شهر هشتم (گزیده آثار نقاشان آبرنگ ایران) در سال 1389 منتشر کردیم. این کتاب تقریباً شامل 270-280 اثر از حدود 150-160 هنرمند بود و این هنرمندان شامل پیشکسوتان نقاشی آبرنگ، هنرجویان ساعی و هنرمندان آماتور این حوزه می‌شد. در سال‌های 1390 و 1391 به همین شیوه شماره‌های جدید کتاب شهر هشتم را منتشر کردیم و بعد احساس کردیم که اگر این کتاب به طور سالانه منتشر شود، دچار یک‌نواختی خواهد شد، در نتیجه تصمیم گرفتیم کتاب نقاشی‌های آبرنگ را هر دو سال یک‌بار منتشر کنیم. از این رو در سال‌های 1393 و 1395، چاپ‌های بعدی کتاب شهر هشتم (گزیده آثار نقاشان آبرنگ ایران) به بازار آمد.

در همه دوره‌هایی که کتاب نقاشی‌های آبرنگ را منتشر کرده‌اید، شیوه جمع‌آوری آثار به شکل انتشار فراخوان بوده است؟

احمد مقدسی: بله. ما یک فراخوان میان هنرمندان و مخاطبان نقاشی آبرنگ منتشر می‌کنیم و آن‌ها آثارشان را برای ما ارسال می‌کنند. در ادامه تیم کارشناسی ما به بررسی و گزینش آثار می‌پردازد و آثار انتخاب‌شده را در کتاب چاپ می‌کند. برای چاپ‌‌های جدید کتاب یک مراسم رونمایی هم برگزار می‌کنیم و یک نمایشگاه از آثار برتر برگزار می‌کنیم که این نمایشگاه سال گذشته در فرهنگستان هنر برپا شد و آثار 16 هنرمند 35 تا 85 ساله در آن به نمایش گذاشته شد.

مریم قاسمی: در نمایشگاهی که سال گذشته در فرهنگستان هنر برگزار شد، برای اولین بار بود که همه پیشکسوت‌های نقاشی آبرنگ در کنار یکدیگر، نمایشگاهی گروهی برگزار کردند که این موضوع برای همگان از جمله خود من جذاب و دلنشین بود.

آماری دقیق یا تقریبی از تعداد آثار و تعداد هنرمندان چاپ جدید کتاب‌تان ندارید؟

احمد مقدسی: دقیقاً حضور ذهن ندارم ولی می‌دانم که نزدیک به 320 اثر از حدود 170-180 هنرمند در این کتاب چاپ شده است. از هر هنرمند بین یک تا 4 اثر در این کتاب چاپ می‌شود. در آخرین فراخوانی که منتشر کردیم، بعضی از هنرمندان برای ما 6-7 اثر ارسال کردند و حجم وسیعی از آثار نقاشی آبرنگ به دست ما رسید. چیزی حدود دو برابر تعداد آثار گزینش‌ و چاپ‌شده. هدف ما این نیست که بگوییم بهترین‌ آثار نقاشی آبرنگ در این کتاب چاپ شده است، بلکه می‌خواهیم یک برشی از تاریخ آبرنگ را در این کتاب بیاوریم. حتی این اتفاق افتاده که اثر یک هنرمند شهرستانی از کیفیت فوق‌العاده خوبی برخوردار نبوده اما ما آن را چاپ‌ کرده‌ایم چون به هر حال آن هنرمند در کار خودش پیشکسوت است و باید اثری از او مستندنگاری شود.

احمد مقدسی

چه ویژگی‌ها و معیار‌هایی برای انتخاب و چاپ یک اثر در کتاب شما مطرح است؟

احمد مقدسی: به هر حال همه تکنیک‌های نقاشی یک چارچوب مشخصی برای خودشان دارند که نقاشی آبرنگ هم از این قائله مستثنی نیست. ما معیارهایی همچون دور شدن اثر از جهان واقعیت و رسیدن به جهان خیال، داشتن حداقل لکه‌ها، جسارت در لکه‌گذاری و همینطور نوآوری را برای انتخاب آثار در نظر گرفته‌ایم که البته ممکن است یک سری معیارهای دیگر هم به این‌ها اضافه شود. یکی از مشکلات نقاشی آبرنگ در ایران این است که پایه و اساسش همراه با نقاشان نوگرای ایران نبوده است. نقاشان نوگرای ایران همان شاگردهای شاگردان کمال‌الملک هستند که نقش خاصی در نقاشی آبرنگ ایفا نکردند. اولین بار این ارامنه شهرک ارمنی‌نشین جلفا در اصفهان بودند که با مسافرت‌های خود به کشور ارمنستان‌ و شهرهای روس، این تکنیک را آوردند و در ایران کار کردند. هدف‌شان هم جذب توریست بود و خلاقیت‌هایی بصری و تصویری مد نظرشان نبود. به همین خاطر توریست‌هایی که به اصفهان می‌آمدند هم نقاشی‌های آبرنگ را به عنوان یک یادگاری خریداری می‌کردند نه به عنوان یک اثر هنری. در ادامه نسل‌های بعد ارامنه در جلفا هم کشیدن نقاشی آبرنگ را ادامه دادند ولی با این تفاوت که اتفاق خاصی در آثار آن‌ها نمی‌افتاد. هنوز هم ملاک تشخیص نقاشی آبرنگ، همان آثار ارامنه منطقه جلفا در اصفهان است و هنرمندانی که در آن منطقه نقاشی آبرنگ می‌کشند، نمی‌توانند تشخیص بدهند که از آبرنگ می‌شود جور دیگری هم استفاده کرد و آن را با نگاه متفاوت‌تری هم دید. به همین خاطر ما در کتابی که برای نقاشی‌های آبرنگ منتشر می‌کنیم، به همراه گروه "شهر" تصمیم گرفته‌ایم که نگاه هنرمندان و مخاطبان را به نقاشی آبرنگ عوض کنیم. البته در چاپ‌های مختلف این کتاب هم آثار زیادی وجود دارد که همچنان از همان نگاه نقاشان ارامنه جلفا به نقاشی آبرنگ تبعیت می‌کنند که ما آن‌ها را به خاطر مستندسازی در کتاب می‌آوریم ولی سعی کرده‌ایم ضمن چاپ آن آثار، تغییراتی در آثار دیگر بدهیم که نگاه مخاطب را به نقاشی آبرنگ عوض کنیم.

بنابراین آیا می‌توان گفت که در چاپ سال گذشته کتاب‌ تغییرات زیادی نسبت به چاپ سال 89 به وجود آمده و نوگرایی بیشتری اتفاق افتاده است؟

احمد مقدسی: در نگاه اول نمی‌شود یک تغییر خیلی عیان در شیوه نقاشی‌های کتاب مشاهده کرد چون به هر حال هنوز از سال 89 زمان زیادی برای تغییر و به وجود آوردن یک جنبش هنری نگذشته است ولی اگر یک کارشناس نقاشی آبرنگ بیاید و آثار کتاب "شهر هشتم" را از سال 89 تا 95 بررسی کند، تغییرات آن را کاملاً می‌تواند حس کند. به جرئت می‌توانم بگویم که 40 درصد آثار چاپ شده در چاپ آخر کتاب نسبت به چاپ اول کتاب با تغییر مواجه شده و نگاه‌ متفاوت‌تری دارد.

به نظر می‌رسد که بیشتر آثار چاپ شده در کتاب متعلق به هنرمندان جوان است. آیا می‌توان گفت که گرایش نسل جوان به نقاشی آبرنگ بیشتر شده یا خودتان تعمداً بیشتر آثار هنرمندان جوان را در این کتاب چاپ کرده‌اید؟

احمد مقدسی: به نظرم به خاطر این‌که جمعیت جوان کشور ما زیاد است، درهمه هنرها اینطور می‌شود استنباط کرد که جوانان بخش قابل‌توجهی از قشر هنرمند و مخاطب را تشکیل می‌دهند. ضمن آن‌که در گذشته تعداد نقاشان آبرنگ در ایران انگشت‌شمار بود ولی هر کدام از آن‌ها شاگردهایی را تربیت کردند که الان نسل چندم آن شاگردها دارند فعالیت می‌کنند و تعدادشان بیشتر شده است.

مریم قاسمی: به شکل خیلی بارزتری می‌توان حضور هنرمندان خانم را در میان هنرمندان این کتاب دید. در واقع خانم‌ها به خاطر روحیه زنانه‌ای که دارند، به نسبت آقایان تمایل بیشتری به آموزش و یادگیری نقاشی آبرنگ دارند که این باعث شده سال به سال تعداد هنرمندان خانم نقاشی آبرنگ افزایش پیدا کند. فکر می‌کنم حتی آقایانی که با آبرنگ سر و کار دارند هم یک مقدار لطافت‌های بیشتری پیدا کرده‌‌اند.

معمولاً در هنرهای تجسمی کمتر اتفاق افتاده که هنرمندان در کنار همدیگر یک گروه تشکیل بدهند. چطور شد که شما تصمیم گرفتید گروه "نقاشان آبرنگ شرق" را تشکیل بدهید؟

احمد مقدسی: من از سال 84 رشته نقاشی آبرنگ را تدریس می‌کنم. این کار را با تدریس کلاس‌های آزاد و فوق برنامه دانشگاه تهران شروع کردم. شاگردهایم که عموماً فارغ‌التحصیلان و دانشجوهای معماری و هنرهای تجسمی بودند، استعداد و هوش بالایی داشتند و حتی دو نمایشگاه گروهی هم با آن‌ها برگزار کردم. شرایط همینطور پیش رفت تا این‌که در سال‌های 88-89 ضرورت ایجاد یک گروه را احساس کردم. خانم قاسمی هم از همان زمان در کنار من حضور داشتند و به عنوان یکی از بنیان‌گذاران گروه "نقاشان آبرنگ شرق" مرا همراهی کردند. ناگفته نماند که مشابه این گروه در کشورهای دیگر هم زیاد است. یک گروه این‌چنینی بیش از صد سال پیش در انگلستان تأسیس شده که همچنان هم دارد به عنوان یکی از انجمن‌های بین‌المللی آبرنگ در جهان فعالیت می‌کند. ما تفکر متفاوتی نسبت به آن گروه داشتیم اما سعی کردیم از آن الگوبرداری کنیم که انتشار کتاب هم در همین راستا بود. به نظرم الان به خاطر وجود وسایل ارتباط جمعی، شرایط طوری شده که انجام دادن کارهای انفرادی سخت است و یک هنرمند نمی‌تواند هم وقتش را صرف خلق هنری کند و هم معرفی اثر. انجام دادن هر دوی این کارها انرژی زیادی از هنرمند می‌گیرد که ما سعی کردیم گروه "شهر" را تشکیل بدهیم تا با تقسیم‌بندی وظایف میان اعضای گروه، در عرصه نقاشی تأثیرگذار باشیم و ذهنیت مخاطب را هم طور دیگری شکل بدهیم.

مریم قاسمی

با توجه به اینکه تجربه کار گروهی در ایران کم است، اساسا اینگونه فعالیت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

مریم قاسمی: من همیشه آدم جمع هستم و علاقه‌ای به فردگرایی ندارم. همیشه دوست دارم در کار گروهی شرکت کنم که به همین خاطر، تشکیل گروه "شهر" مرا خوشحال کرد. وقتی آقای مقدسی این پیشنهاد را در سال 88 مطرح کرد، من جزو کسانی بودم که از این کار به شدت استقبال کردم و خوشحال بودم که می‌توانیم یک گروه متحد داشته باشیم. الان خیلی از گروه‌های دیگر هم دارند مثل ما کار می‌کنند ولی انسجام‌ گروه ما را ندارند که بتوانند سال‌ها گروه را حفظ کنند و در کنار هم بمانند.

احمد مقدسی: در طول تاریخ هنر معاصر ایران، اکثر جنبش‌های هنری در قالب گروه‌ها اتفاق افتاده است. برای مثال جنبش سقاخانه اولین بار توسط نقاشان نوگرای ایرانی به وجود آمد. آن‌ها در زمان خودشان نگاه متفاوتی به نقاشی داشتند و خوشبختانه در حال حاضر هم بعضی‌های‌شان در قید حیات هستند. بنابراین در طول تاریخ هنر معاصر ایران گروه‌های خوبی تشکیل شده ولی متأسفانه در حال حاضر تعداد این گروه‌ها کمتر است و معمولاً دوره تداوم این گروه‌ها کوتاه بوده و آن‌ها پایدار نبوده‌اند.

وضعیت نقاشی آبرنگ را در مقایسه با روند جهانی این هنر چطور مقایسه می‌کنید؟

احمد مقدسی: به نظرم وضعیت ما با وضعیت جهانی قابل مقایسه نیست. نقاشی آبرنگ تکنیکی نیست که متعلق به ما باشد. چینی‌ها حداقل 500 سال قبل به آن دست پیدا کرده‌اند و الان 350 تا 400 سال است که در اروپا به نقاشی آبرنگ به عنوان یک رسانه اهمیت داده می‌شود. بنابراین ما حتی نمی‌توانیم بگوییم در این زمینه چند سال از دنیا عقب هستیم. نقاشی‌های آبرنگ ما هویت ندارد و ما باید تلاش کنیم آن را هویت‌دار کنیم. کاری که ما می‌کنیم تقلیدی نیست ولی هویت بصری هم ندارد. ما تا 25 سال دیگر برای خودمان چشم‌انداز نوشته‌ایم و باید برنامه‌هایی که مد نظرمان هست را انجام بدهیم. آذر ماه امسال یک مسابقه به نام "باغ ایرانی" برگزار می‌کنیم که به همراه کتاب و بر پایه نمایشگاه است. برای این مسابقه 350 اثر به دست ما رسیده که 50 اثر را برای بخش نهایی مسابقه انتخاب کرده‌ایم. در این کارها هویت ایرانی خیلی برای‌مان مهم بوده و این چیزی است که همیشه به آن تأکید خواهیم کرد.

طرح روی جلد آخرین شماره کتاب "شهر هشتم" برگرفته از ظروف چینی یا اصطلاحا گل سرخی قدیم است. چرا این طرح را انتخاب کردید؟

احمد مقدسی: هر شماره از این کتاب یک طراحی متفاوت دارد. در نقاشی‌های ایرانی، یک سری رنگ‌ها از روی ظروف سفالی درست می‌شود که مخاطبان با این کار ضمن درک یک نوستالژی، یک ارتباط روحی هم با اثر برقرار می‌کنند. آبرنگ را عموماً در یک ظرف انتخاب می‌کنیم. یعنی ما باید در یک ظرف ترکیب رنگ داشته باشیم و آن را تست کنیم. من پیشنهاد کردم این ظرف یک ظرف نوستالژیک باشد تا مخاطب با آن ارتباط روحی بگیرد و هم‌ذات‌پنداری کند. خوشبختانه از طرح روی جلد شماره آخر کتاب خیلی استقبال شد.

احمد مقدسی-مریم قاسمی

آیا در ماه‌های آتی برنامه خاصی در راستای کتاب "شهر هشتم"، دارید؟

احمد مقدسی: ما ضمن این‌که می‌خواهیم در سال 97 شماره جدید کتاب دو سالانه شهر هشتم را چاپ کنیم، به دنبال برگزاری یک سری مسابقات تحت عناوین "باغ ایرانی"، "کوچه ایرانی" و "حوض ایرانی" هم هستیم. هدف‌مان این است که بگوییم نقاشی آبرنگ یک رسانه متفاوت است و این رسانه باید هویت ایرانی پیدا کند. مسلماً این کار زمان زیادی می‌برد ولی ما داریم تلاش‌مان را می‌کنیم. احمد شاملو یک جمله دارد که می‌گوید می‌خواهم به اندازه وسعم به جهان معنا بدهم. این مصداق بارز کاری است که ما می‌خواهیم انجام بدهیم و دوست داریم به اندازه وسع‌مان به جهان نقاشی آبرنگ معنا بدهیم. این را صاحبنظران و آیندگان قضاوت خواهند کرد که موفق بوده‌ایم یا نه.

مریم قاسمی: من و تمام دوستانم در تلاش هستیم که نگاه یک سری از گالری‌دارها و مجموعه‌دارها را هم تغییر بدهیم. نقاشی آبرنگ در گالری‌های ما خیلی مهجور واقع شده‌اند. شما وقتی برای برپایی یک نمایشگاه آبرنگ به سراغ گالری‌دارها می‌روید، آن‌ها سریعاً گارد می‌گیرند که این برای من اذیت‌کننده است. نقاشی آبرنگ هم مثل نقاشی رنگ روغن مخاطب خودش را دارد و باید در گالری‌ها به این نوع از نقاشی هم توجه شود. متأسفانه امروزه خیلی از گالری‌های ما به بنگاه‌های اقتصادی تبدیل شده‌اند و فقط با یک سری هنرمند خاص که می‌دانند برای‌شان آورده مالی دارند کار می‌کنند. امیدوارم این گالری‌ها فرصت دیده شدن را به دیگران هم بدهند تا هنر ما فقط محدود به یک عده خاص نباشد.