سرویس تجسمی هنرآنلاین: عکس و فتو آرت از رسانه‌هایی است که در پنجمین نمایشگاه "هنر برای صلح" به نمایش درآمده است. این دسته از آثار ارائه شده در نمایشگاه، همچون دیگر تولیدات هنری مجموعه حاضر تجربه‌های اغلب آشنای تعدادی از هنرمندان فعال در عرصه عکاسی را تشکیل می‌دهند.

به نظر می‌رسد، قرار گرفتن مجموعه این تجربه‌ها در کنار هم و حول یک مضمون مشترک می‌تواند خوانشی دیگر از این آثار را امکان‌پذیر کند یا دست کم موجب نقش‌آفرینی آن‌ها در شکل‌گیری معنای مورد نظر در این نمایشگاه شود. چنین خوانشی فارغ از اینکه تا چه اندازه قدرتمند و تاثیرگذار می‌تواند باشد، بر کثرت نگاه‌هایی متمرکز است که به زعم برگزارکنندگان این رویداد، ظرفیت‌های اثر تجسمی در برساختن یک گفتمان فرهنگی را ممکن می‌کند.

عکس‌ها خواه در جایگاه پیوستارهای فرهنگی جوامع و خواه به عنوان اسنادی که بودن و در حقیقت چگونه بودن ما را گواهی می‌دهند، رسانه قابل اعتنایی در انعکاس مختصات زیست ما هم به حساب می‌آیند. چنین خصلت‌ها و ظرفیت‌هایی است که رسانه هنری را قادر می‌کند تا در اشکال ملموس‌تر و باور پذیرتری بر ارائه مفاهیم و مضامین مشخص تمرکز کند. شاید به همین دلیل است که در میان آثار ارائه شده در نمایشگاه "هنر برای صلح" همین عکس‌ها هستند که در قرابت معنایی بیشتری با مضمون مورد نظر برگزارکنندگان نمایشگاه قرار گرفته‌اند و دست کم برای مخاطب عام این رویداد نسبت نزدیک‌تر معنایی و شکلی را برقرار می‌کنند. اگر ویژگی اصلی پوسترها در انتقال سریع معنا و پیام اثر تعریف می‌شود، این ارتباط بی‌واسطه و عینی است که ارتباط گرفتن با عکس‌ها را سهل‌الوصل‌تر می‌نماید. همچنان که انتظار می‌رود، تجربه‌های عکاسانه هنرمندان حاضر در پنجمین نمایشگاه "هنر برای صلح" اگرچه طیف‌های متعددی از مستند اجتماعی و انسان‌شناسانه تا اشکال تجربی‌تری چون کولاژ و فتوآرت را در بر می‌گیرند، اما به دلیل عینیت‌بخشی به محتوا که در اغلب این آثار شاهد هستیم، مخاطب را در دریافت‌های ملموس‌تری از مضمون نمایشگاه یاری می‌رسانند. اینکه هر یک از عکس‌های به نمایش درآمده در این مجموعه از چه طریق ارتباط مخاطب با مفهوم را برمی‌انگیزد البته در کارکردهای مختلف و متعددی بروز پیدا می‌کند. اگر در اثری از گوهر دشتی یا حسن سعیدی مخاطب در آینه تصویری از فضای جنگ به مفهوم صلح می‌رسد، تصویری از مجموعه زنان قاجاری شادی قدیریان با تکیه بر خصلتی فرهنگی است که بر لزوم پذیرش تلقی‌های مختلف از زیست انسانی تمرکز می‌کند. در مجموعه‌ای از عکس‌های دست کاری شده پرهام تقی‌اف این همجواری مفاهیم تخریب و ساختن است که بر مضمون مورد نظر نمایشگاه دلالت دارد یا در تک عکس کارگردانی شده رضا کیانیان در این نمایشگاه، تصویر پیکر انسانی ترکیب شده از دست‌های مردانه و پاهایی زنانه از امکان همزیستی در عین تفاوت‌ها می‌گوید. به جز این‌ها آثار دیگری که در این مجموعه قرار گرفته‌اند، از ظرفیت‌های دیگری در بیان مفهوم بهره می‌برند که طیفی از جلوه‌های بصری تا نمادپردازی را در بر می‌گیرند. تصویر اکسپوز اسبی در میان دشت پر از برف و تضاد این تیرگی و روشنی، یا تصویری از شاخه‌های یک درخت و پرنده‌ای که هر دو در متن آبی آسمان شناورند، بخشی دیگر از تجربه ارائه مفهوم مورد نظر نمایشگاه را پیش روی مخاطب می‌گذارند. اما نکته کلیدی در مورد این مجموعه، محدودیت اثرگذاری در انتقال مفهوم است.

واقعیت این است که قرار دادن آثار هنری در معرض خوانش‌هایی این چنین، همان اندازه که بر ظرفیت‌های معنایی این آثار متکی است، به همان اندازه از محدودیت در ساختن یک گفتمان نهایی رنج می‌برند. اگرچه این محدودیت تا اندازه‌ای فضای عمومی این نمایشگاه را تحت تأثیر قرار داده، اما منحصراً در مورد آثار عکس پنجمین جشنوار "هنر برای صلح"، می‌توان گفت از آنجا که اغلب این آثار مشخصاً بر اساس مضمون و رویکرد مرتبط با نمایشگاه شکل نگرفته‌اند، علاوه بر مواردی که اشاره شد بر مضامین و مفاهیم متعدد دیگری هم به همین میزان می‌توانند دلالت داشته باشند که لزوماً در ارتباط با ایده اصلی این مجموعه نخواهند بود. چنین محدودیتی در شرایطی می‌تواند به سطحی قابل قبول‌تر دست پیدا کند که گزینش آثار مجموعه با حساسیت‌ها و هدفمندی بیشتری همراه شود. رسیدن به چنین سطحی که عمده دلالت‌های اثر هنری را بیش از پیش با مضمون مورد نظر نمایشگاه همخوانی خواهد بخشید، همچنین برگزارکنندگان چنین رویدادهایی را قادر خواهد کرد تا میزان بالاتری از اثرگذاری بر مخاطب را تجربه کنند.