سرویس تجسمی هنرآنلاین: پنجمین نمایشگاه "هنر برای صلح" با ارائه آثاری از هنرمندانی با گرایش‌های متعدد در تولید هنری، به دنبال  گفتمانی موضوع‌محور صرف ارائه‌ای مبتنی بر بازخوانی تجربه‌های نسل‌هایی از هنرمندان ایرانی را دنبال می‌کند. این بازخوانی بیش از هر چیز مبتنی بر همجواری این تجربه‌ها حول مضمون و درون مایه‌ای مشترک است که طبیعتاً بیشترین کارکردش را در بده بستان‌ها و دیالوگ‌هایی پیدا می‌کند که به واسطه همنشین شدن این تجربه‌ها شکل می‌گیرد. واضح است که در چنین رویکردی فارغ از اینکه چه تعداد آثار ارائه شده در این مجموعه اختصاصاً برای نمایش در این رویداد تولید شده‌اند، در حقیقت ظرفیت‌های مضمونی و معنایی نهفته در آن‌ها است که غنای بده بستان‌ها و گفتگوهای ممکن میان آن‌ها را معین خواهد کرد.

 بر این اساس، در رویدادی از این دست، آنچه می‌تواند بسیار حائز اهمیت باشد، گزینش آثار و تجربه‌های هنرمندانی است که بنابر قاعده حول مضمون نمایشگاه اتفاق نظر و اشتراک یافته‌اند. از این بابت، مروری بر آثار به نمایش درآمده در این دوره نمایشگاه "هنر برای صلح" ظرفیت‌هایی بیش از این‌ها را می‌تواند در برقراری دیالوگ میان تجربه‌های هنری به نمایش بگذارد که بدیهی است‌ این امر به طور مستقیم به معنی تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب خواهد بود و برآورده شدن اهداف برگزارکنندگان را بیشتر از این‌ها محقق خواهد کرد.

اما همانطور که گفته شد تکیه بر جنبه‌های گفتمانی این رخداد در حقیقت بازگوکننده تکثر رویکردهایی است که از طریق تجربه‌های فردی هنرمندان، تمرکز بر یک مضمون مشترک را امکان‌پذیر می‌سازد. واقعیت این است که کیفیت این همگرایی و دیالوگ فرهنگی بیش از هر چیز در گرو نظرگاه‌ها و زاویه نگاه هنرمندان در تولیدات هنری‌شان خواهد بود. همچنان که در این نمایشگاه شاهد هستیم، آنچه می‌تواند به غنا و تاثیرگذاری چنین رخدادهایی افزون کند، دریچه‌هایی است که آثار به روی یکدیگر و از سوی دیگر به روی مخاطب می‌گشایند. نظرگاه‌های متکثری که می‌توانند هر یک نقش قطعه‌ای از یک پازل را بازی کنند که قرار گرفتن‌شان در کنار یکدیگر ، تصویر نهایی را شکل خواهد داد و به بار خواهد نشاند. 

در یک نگاه کلی می‌توان گفت همانطور که مورد نظر برگزارکنندگان این رویداد بوده، آنچه در نهایت گفتمان هدف این مجموعه را شکل خواهد داد، بیش از آنکه حاصل تاثیرگذاری یک یک آثار ارائه شده در این مجموعه باشد، برآیند تکثر دریافت‌های هنرمندان از این مضمون و داده‌های برآمده از همنشینی زوایای مختلف پرداختن به یک مفهوم مورد توافق است. دسته‌بندی عمومی آثار ارائه شده در این مجموعه احتمالاً می‌تواند دریافت ملموس‌تری از گفتمان شکل گرفته را پیش روی ما بگذارد. در چنین گفتمانی به نظر می‌آید نمایش خصلت‌های فرهنگی همان قدر نقش بازی می‌کند که پرداختن به عناصر نمادین تثبیت شده در ارتباط با مفهوم صلح و همزیستی.

در حقیقت پرسش اصلی همینجا شکل می‌گیرد. اینکه مجموعه ارائه شده در این دوره نمایشگاه "هنر برای صلح" به ویژه در چیدمانی که اکنون در آن قرار گرفته‌اند، تا چه اندازه در تعامل و گفت‌وگو با یکدیگر توفیق می‌یابند و به دریافت نهایی مخاطب یاری می‌رسانند. پاسخ این پرسش بدون شک بر نمایشگاه‌گردانی این مجموعه و آنچه محتوای این نمایشگاه‌گردانی را شکل داده متمرکز خواهد بود. از این جهت، رویکردی که نمایشگاه حاضر را شکل داده، بیش از هر چیز تکثر در زاویه‌های نگاه این آثار را مورد توجه قرار داده و با گزینش آن بخش از تولیدات هنری که از حیث اجرا و تکنیک مضمون مورد نظر نمایشگاه را نمایندگی می‌کنند، گستردگی این تجربه‌ها را به نمایش می‌گذارند. چنین رویکردی به نظر می‌رسد بیشتر از همه بر پیام فرهنگی خاصی انگشت می‌گذارد که هدف اولیه برگزارکنندگان را تا اندازه‌ای به بار می‌نشاند. در این مرحله، تکثر و گستردگی طیف هنرمندانی که خواه در رویکردی همگرایانه و خواه در قالب دغدغه‌های شخصی حول این مضمون به تولید اثر پرداخته‌اند،  از اتفاق نظر این گروه از هنرمندان سخن می‌گوید که تولید هنری را در جایگاه رسانه‌ای آن نیز منشاء اثر می‌دانند و دست کم بخشی از نیروی تولید خود را بر خلق و ارائه چنین مضامینی متمرکز کرده‌اند. همانطور که پیش از این اشاره شد، بخش قابل توجهی از آثار این مجموعه، نشانگان و مختصات فرهنگی را به عنوان دریچه ورود به مفهوم مورد نظر نمایشگاه برگزیده‌اند. آثاری که بر پایه عناصر نوشتاری شکل گرفته‌اند، تصاویری که بر نمایش رفتار فرهنگی ویژه‌ای مبتنی هستند، همچنین تولیداتی که وجوه نمادین و سمبل‌های آشنای حول مفهوم نمایشگاه را نمایندگی می‌کنند‌، همه و همه از چنین دریچه‌ای است که در این آوردگاه شناسایی می‌شوند و معنی می‌یابند.

اما گفت‌وگو و بده بستان میان این مجموعه به شکلی که فضای عمومی نمایشگاه را به سود خود و در خدمت ارائه محتوایی ثانوی به تسخیر درآورد، نیازمند چیدمانی حساب‌شده‌تر و هدفمندتر از آن است که در این نمایشگاه شاهد هستیم. به نظر می‌رسد، در شکل حاضر نمایشگاه بیش از هر چیز بر کثرت تجربه‌های هنرمندان ایرانی حول درونمایه مورد نظر برگزارکنندگان متکی است. چنین رویکردی تا اندازه‌ای هم در مسیر پیوستگی تاریخی تولیدات هنری ایران در ارتباط با این درونمایه پیش می‌رود.  حضور نمایندگانی از این تولیدات هنری متعلق به نسل‌های پیشین هنر معاصر ایران در این مجموعه بر وجود دغدغه‌های مبتنی بر نمایش این پیوستگی تاریخی صحه می‌گذارد و شاید به عنوان اصلی‌ترین هدف برگزارکنندگان این نمایشگاه معرفی می‌کند.

هرچه هست، شکل‌گیری چنین مجموعه‌هایی اگر هم به دلایل مختلفی تعامل و گفت و گوی میان تجربه‌های هنری را به عنوان مرکز اصلی توجه خود دنبال نمی‌کنند، دست کم هنرمندان حاضر در این نمایشگاه این مجال را خواهند یافت تا نسبت تجربه‌های خود را با دیگر آثار ارائه شده بیش از این جستجو و دریافت کنند.