به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی دفتر هنرهای تجسمی، بهرنگ صمدزادگان در این درسگفتار با اشاره به عنوان نشست گفت: هنر معاصر به مکان، زمان و فضایی که در آن کار می‌کند پاسخ می‌دهد، خود را هم محصول تفکر فرمالیستی مدرن می‌داند و هم محصول تفکر التقاطی پست مدرنیسم می‌داند اما هیچکدام را اصل قرار نمی‌دهد. هنر معاصر می‌گوید تاریخیت ام را در آینده از آنچه از من قرائت می‌شود می‌گیرم.

صمدزادگان ادامه داد: اثر هنری معاصر چه با حذف مؤلف و چه عطف مؤلف تأویل پذیر است زبان هنری معاصر به جایی می‌رسد که تأویل می‌پذیرد اما در موضوع ، زیبایی شناسی و نشانه شناسی قطعیت نمی‌پذیرد بنابراین یک عنصر جدید یعنی مخاطب به هنر اضافه می‌شود، با اولیه آن یا حفظ می‌شود یا زدوده می‌شود اما به میانجی سرنوشت اثربار جدیدی به آن بخشیده یا تحلیل می‌شود. اثر هنری ممکن است از یک دایره دانش برخوردار باشد اما در مواجهه با بینندگان ممکن است به تعداد بینندگان از دایره‌های تأویل برخوردار شود.

اثر معاصر در عین حال که تلاش می‌کند از تمام ارزش‌ها و روش‌ها استفاده کند اما اصل را بر قطعیت نمی‌گذارد بلکه بر تأویل پذیری می‌گذارد.

صمدزادگان درباره تغییر و وضعیت در هنر معاصر گفت : هیچ هنرمند معاصری یک شیوه کار ندارد و در هنر معاصر وضعیت پایدار  و مانا نیست بلکه تغییر می‌کند و گذراست و وضعیت به عنوان یک وجه مهم از هنر معاصر ، تصویر نمی‌شود بلکه وضعیت ایجاد می‌شود. وضعیت به میانجی ایجاد توجه به مکان، زمان یا فضایی که پیرامون اثر جریان دارد یا اثر بر بستر آن‌ها قرار دارد، ایجاد می‌شود. بیننده در برابر اثر معاصر تماشاگر نیست، تجربه گر است و تأویل خود را خواهد داشت.

صمدزادگان در ادامه افزود:  هنرمندی که به تأویل می‌اندیشد یعنی تلاش می‌کند به میانجی اثرش گفتمان تولید کند و از برخی مقاصد اولیه خود دور تولید اثر صرف نظر می‌کند، پذیرفته است ضلع سوم تولید اثر تأویل مخاطب است و الزاماً مخاطب بر نقطه ای که او می‌خواهد قرار نمی‌گیرد. هنرمند از اشباع کردن اثر از نشانه‌ها و عناصر پیام رسان صرف نظر می‌کند و به سمت استعاره‌ها ، آشنایی زدایی، فقدان ارتباط‌های منطقی و معنادار می‌رود. در واقع ما در هنر معاصر با یک وضعیت بینابینی رو به رو هستیم و از اثر به عنوان امکان برای تجربه استفاده می‌شود نه به عنوان وسیله ای برای بیان نتایج تجربه‌های خود هنرمند با توجه به دادن ذهن مخاطب به زمان و مکان یک تجربه ثانویه از اثر ایجاد می‌کند و ما با وضعیت بینابینی مواجهیم که در یک پاره خط متناقض شکل می‌گیرد. یکی از مواردی که هنر معاصر بعد از دوران مدرن و پست مدرن تجربه می‌کند، مساله تردید است.

همایش بین‌المللی هفتمین دوسالانه مجسمه‌سازی معاصر تهران با هدف گسترش افق‌های اندیشگی دوسالانه، کمک به تبیین درونمایه، و گشودن منظرهای نو در حوزۀ پژوهش و آموزش مجسمه‌سازی کشور، در قالب تعدادی درسگفتار، ‌نشست‌، همایش، نمایش فیلم و انتشار کتاب طراحی شده است. این همایش در راستای سیاست‌های کلی دوسالانه هفتم مبنی بر افزایش بازه زمانی فعالیت اندیشگی دوسالانه، حفظ پویایی جامعه هنری در ارتباط با دوسالانه، و کار نظری ماندگار، در محدوده زمانی از اعلام فراخوان آغاز شده و تا پایان دوسالانه تداوم خواهد داشت تا به برقراری پیوستگی معنایی دوسالانه کمک کند.

هفتمین دوسالانه ملی مجسمه سازی تهران با تم "وضعیت" از سوی دفتر هنرهای تجسمی با همکاری انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران و موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر شهریور و مهرماه سال جاری در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار خواهد شد.