سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه "دماغ به دماغ" پروژه‌ای از گروه اسلاوها و تاتارهاست که روزهای پایانی خود را در "کارخانه آرگو" بنیاد پژمان سپری می‌کند. این نمایشگاه در حقیقت حاصل دومین بخش از دوره میانی فعالیت‌های این گروه به حساب می‌آید که فعالیت‌های‌شان بر سه محور، انتشارات، سخنرانی اجرا و نمایشگاه متمرکز شده است.

این گروه در دهمین سال فعالیت خود و به واسطه فعالیت‌هایش در این سه محور از هنر به عنوان بستری برای ترجمه مفاهیم استفاده می‌کند و به گفته برگزارکنندگان این نمایشگاه بخشی از دغدغه‌ها و سوال‌های اسلاوها و تاتارهاست که در وجهی پرسش‌گرانه در معرض دید قرار گرفته تا بتواند با ایجاد مفهومی یکسان در اذهان پرسش‌هایی را مربوط به مسئله زبان  و درک مفاهیم به وجود بیاورد.

با ورود به حیاط کارخانه آرگو مجسمه "ملانصرالدین ضد مدرن" به عنوان صوفی خردمند و ساده لوح که به نوعی به نماد هنرمندانی از این جنس بدل شده است قرار دارد. علت نمایش این مجسمه در این نمایشگاه از آن جا بر می‌آید که اسلاوها و تاتارها همواره به عنوان شخصیتی فراملیتی که رد آثارشان از بالکان تا چین پراکنده شده، باز می‌گردند. ملانصرالدین که اغلب بر عکس سوار بر خر به تصویر کشیده می‌شود به مثابه‌ای واسطه‌ای با گذشته در نظر گرفته می‌شود. رودخانه‌ای از رنگ قرمز در ادامه این مجسمه قرار دارد که هم زمان به عنوان نمادی از خشونت و جشن است که هنرمندان این نمایشگاه آن را نمادی از ترکیب عقاید، اشیا و تفکراتی می‌دانند که به طور معمول در شکلی متناقض  و انحصاری در یک فضا، اثر و یا یک رنگ وجود دارد.

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

در "Milling Room" (اتاق فریزر) کارخانه آرگو، چیدمانی با عنوان "No Moscow" (مسکو نه) قرار داده شده است که داستان تلفیق‌گرایی در اسلام آسیای مرکزی (به طور مشخص) را تعریف می‌کند. در این اتاق که به عنوان معبد فرض شده دور تا دور اتاق با تکیه‌گاه و فرش پر شده و در میان اتاق میزی قرار دارد که بر روی آن میوه‌های خیالی و واقعی مثل توت سفید، هندوانه، بِه، خیار  و غیره چیده شده است که مخاطبین را به تعامل هم زمان فکری و حسی با نمایشگاه فرا می‌خواند. این موضوع از آن بابت است که اسلاوها و تاتارها به دنبال کشف دیگر عضوهای ممکن دانش، مانند شکم، دل، زبان و یا دماغ هستند.

در بالای این اتاق جسمی شناور است که یادآور "Solidarnosc pajak Studies" (مطالعات همبستگی) به عنوان تاییدی بر سنت زیارت یا پرستش معابد است که در آسیای مرکزی، زنان به آن مشغول هستند و در پاسداری از مذهب و سنت‌های فرهنگی در دوران کمونیسم تلاش داشتند و تا امروز نیز اموری ضروری بوده‌اند.

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

اثر دیگری که در این اتاق به نمایش در آمده است "Dunjas , Donyas and Dinias" (دونیاس ، دنیاس ، و دینیاس) نام دارد که در حقیقت نشانگر بازی‌ای کلامی است با لغت میوه "بِه" در زبان صربی و هم چنین نام رایجی برای دختران است که به عنوان مظهر زیبایی و البته در زبان‌های عربی، ترکی و فارسی به معنای "دنیا" به کار می‌رود.

"The Fragrant Concubine" که به معنای "معشوقه عطرآگین" است مبنای دیگر اثری است که در این قسمت از نمایشگاه در قالب مجسمه‌هایی نوری ارائه شده و یادآور افسانه "ژیان فه" (ایپارهان) است. او شاهزاده‌ای است که از ایغورستان _ناحیه‌ای مسلمان‌نشین در غرب چین_ دزدیده می‌شود و به اجبار به همسری کیالانگ در می‌آید. ژیان فه تقاضا می‌کند که برایش خربزه‌ای اویگور بیاورند تا خاطره وطنش را زنده نگه دارد. او هرگز به بستر امپراتوری نمی‌رود و از پاکدامنی دست نمی‌کشد و از همین رو توسط ملکه دواگر به قتل می‌رسد. در حقیقت به پاس مقاومت او همواره "خربزهای اویگور" که حامل یک چراغ است روشن نگاه داشته می‌شود.

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

در قسمت "Filtering Hall"  یا سالن فیلتر کردن، کارخانه آرگو که به عنوان "بستر رودخانه" یا "Riverbed" در نمایشگاه در نظر گرفته شده، اتاق مطالعه‌ای در نظر گرفته شده است. در این اتاق بازدیدکنندگان می‌توانند با بارزترین فعالیت‌‍های اسلاوها و تاتارها مانند چاپ و نشر آشنا شوند. این هنرمندان هشت کتاب را عرضه کرده‌اند که در ویرایش و ترجمه مغایر با رسم معمول کتاب‌ها عرضه شده و به عنوان مدخلی به دیگر رسانه‌ها مانند، مجسمه، چیدمان و سخنرانی اجرا در نظر گرفته شده است. این آثار بر پایه ساختارهای زبانی بومی که بیشتر در قهوه‌خانهها، دکه‌های کنار جاده، معابد، ورودی مساجد و رستوران‌ها در سراسر ایران، قفقاز و آسیای میانه است، آثاری در این بخش عرضه شده است. بر روی دیوار این بخش فرش بزرگی قرار دارد که تصویری از حلق انسان و چگونگی ادای کلمات و تاثیر آن بر بخش‌های مختلف حلق ارائه شده است که در امتداد آن تختی بر روی زمین قرار گرفته که فرشی بر روی آن است و زبان سرخ رنگ بلندی از آن ادامه پیدا کرده و به روی زمین کشیده شده است. در این بخش کتاب‌هایی در کنار هم قرار گرفته که سیخی در میان آن‌ها فرو رفته است و همه آن‌ها را به هم متصل کرده است. در کنار آن‌ها بخشی از کتاب‌های منتشر شده و آیینه‌ای قرار دارد که کلمه سلام به گونه‌ای بر عکس بر روی آن قرار گرفته و تصویر مخاطبان در آن نمایان است. اسلاوها و تاتارها در این بخش از نمایشگاه به اهمیت سنت شفاهی می‌پردازند و با ایجاد یک دورهمی عمومی در مکانی که دروهمی عمومی در آن ممنوع شده، تعاریف سخت‌گیرانه از فضای شخصی و تبدیل آن به یک نشیمنگاه جمعی را به چالش می‌کشند.

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

در اتاق شماره دو "Cooling Hall" یا اتاق خنک‌کننده کارخانه، یک اثر صوتی به عنوان "Lektor" (لکتور) عرضه شده است که با چند باند صدا که مجموعه‌ای از آثار حماسی ترک زبان "کودتادگو بیلیگ"( خرد شُکوه شاهانه) را به زبان اصلی‌شان (اویغور) همراه با باندهای اضافه شده به صدا به زبان‌های گوناگون پخش می‌کند.

در این بخش مجموعه چیدمانی نیز ارائه شده است که در آن بادکنک‌هایی به رنگ سبز بر روی زمین و بنا بر نوع گاز داخل آن به سقف متصل هستند و به نوعی انگار این واژگان صوتی را تکمیل می‌کند.

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

در راه پله‌های کارخانه آرگو، نوشته‌هایی به زبان‌های مختلف آلمانی، عبری، روسی، فارسی، لهستانی و عربی در قالب تابلوهای رنگی ارائه شده است که به عنوان بخش‌هایی از یک مجموعه چیدمان با عنوان "ترنی تیز" به چشم می‌خورد که مانند تابلوهایی راهنما عمل می‌کنند و هرکدام در یک بازی ظریف روی سیاست الفبا در پی قشون‌کشی سلاطین، مثل لاتین با مسیحیت، روسی با کلیسای ارتدوکس و کمونیسم و یا حتی عربی از باب زبان برخی خلفای اسلام تمرکز کرده‌اند. ترنی تیز در حقیقت بر موضوع نویسه‌گردانی و تغییر یک زبان نوشتاری به نوشتاری دیگر و چگونگی تبدیل حروف الفبا به آواها در شکلی تحمیلی را مورد بررسی قرار می‌دهد.

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

در اتاقی در طبقه بالای کارخانه آرگو  بخشی از فعالیت‌های جانبی اسلاوها و تاتارها عرضه شده است. در واقع اسلاوها و تاتارها به عنوان یک گروه کتاب‌خوانی در سال 1385 پایه‌گذاری شد و به انتشار مطالبی مشغول شدند که چاپ‌شان تمام شده بود و آثاری را برای نخستین بار به انگلیسی ترجمه کردند. در این بخش در حقیقت نتیجه 10 سال انتشارات گذرا به نمایش گذاشته شده است و با وجود گسترش زمینه‌های فعالیت این گروه جهت بهره‌گیری از دیگر رسانه‌ها، تعهدات‌شان به چاپ هم‌چنان سست نشده است.

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

در قسمت برج این نمایشگاه اثری با عنوان "Hanging Low" یا "آویزان" عرضه شده است که در کنار آن جملاتی با ترجمه‌های مختلف بر روی دیوار پروجکت می‌شود. این یادبود که شکلی مقدس‌نما دارد از ارتباط پرکشمکش با حافظه با تکثرگرایی و لذت از طریق سوگواری سخن می‌گوید و با مطرح کردن مفهوم "لبخند واژگون" با ترکیب تبایع متضاد سر و کار دارد ، مثل تلخ و شیرین، متعالی و مبتذل و ....

نمایشگاهی از آثار هنرمندان اسلاو و تاتار در کارخانه آرگو

لازم به یادآوری است این نمایشگاه تا روز جمعه 23 تیر در بنیاد پژمان (کارخانه آرگو) خیابان فردوسی، خیابان تقوی، کوچه بهداشت، پلاک ۶ برقرار است.