سرویس تجسمی هنر آنلاین: نمایشگاه "در ستایش زندگی" که در آن آثار گرافیکی عباس کیارستمی در خانه هنرمندان به نمایش در آمده است از چند منظر اهمیت دارد. شاید بدون توجه به جایگاه و نام کیارستمی در عرصه هنر به توان به شکلی مجزا، این آثار را بررسی کرد، چرا که او در طراحی پوستر، تیتراژ، لوگو و یا حتی طراحی جلد کتاب قواعد و رفتاری منحصر از آثار سینمایی‌اش را در پیش گرفته بود.

البته نگاه شفاف او در روایت هنری که در آثارش امری مشهود به نظر می‌رسد وجه انکارناپذیر هنر او در همه شاخه‌هایی است که کیارستمی در آن فعالیت کرده است. در حقیقت آن چه در آثار سینمایی کیارستمی قابل توجه است، مسیر پیچیده‌ای است که این هنرمند برای خلق تصویری ساده انتخاب می‌کند. در حقیقت او برای خلق اثر هنری امری ساده را به چالش می‌کشد و با نگاه دقیق و تیزهوشانه خود امری پیچیده را بر آن امر ساده سوار می‌کند تا به نتیجه‌ای شفاف اما متفاوت برسد، نتیجه‌ای که احساسات عاطفی و زیبایی‌شناسی ما را نسبت به پدیده‌های پیرامون‌مان دستخوش تغییر می‌کند.

نمایشگاه آثار طراحی گرافیک عباس کیارستمی در خانه‌ی هنرمندان

او برای رسیدن به این نگاه مهارت خود را به واسطه کشف مدام در امور ساده بسط و گسترش می‌دهد و به همین ترتیب است که آثار سینمایی‌اش علیرغم مسیر مشخصی که طی کرده، رنگ و بویی متفاوت دارد و فضا و اتمسفر جدید را به نمایش می‌گذارد. او در طراحی پوستر هم این روند را طی کرده است.

کیارستمی برای خلق هر اثر مسیر تازه‌ای را پیش رفته و علیرغم آن که می‌توان ریشه‌های مشترکی در آثار او جست؛ اما هیچ‌کدام از آثار این هنرمند شبیه به هم نیستند و او آن‌گونه نیست که مثلا هنرمندان دیگر امضای خود را به کار خود سنجاق کند.

هر چند که ابزار در خلق طراحی‌های کیارستمی تاثیر داشته است اما نگاهی به پوسترهای نمایشگاه "در ستایش زندگی" نشان می‌دهد او متناسب با دوران کاری خود از کانون پرورش فکری تا روزهای خلق آخرین پوسترها، مسیر متناسب با تجربه‌های خود، آثارش را تغییر داده است.

او اگر چه مثلا برای پوستر فیلم "رشید"، "قیصر"، "بید و باد"، "یه حبه قند"، "کپی برابر اصل" و "لیلا" از یک تم مشترک در خلق پوستر استفاده می‌کند اما متناسب با تغییراتی که در فضا و داستان هر کدام از این آثار وجود دارد، نوع رنگ‌ها، شفافیت و کیفیت پرتره‌ها را تغییر داده است و از این جهت نمی‌توان آن‌ها را در کنار هم دسته‌بندی کرد.

او در پوسترهایی مانند "لباسی برای عروسی"، "مسافر"، "فردا"، "سیاه و سفید" و پوسترهایی که برای روز جهانی مبارزه با بی‌سوادی، بزرگداشت ممیز، یازدهمین جشن ملی سینمای ایران، کنسرت بزرگ ققنوس، جشنواره تصویرسال و غیره داشته، سعی کرده رویکردهایی مینیمالیستی را تجربه کند و در عین سادگی و در موجزترین حد، استفاده از المان‌ها، نمادها و خطوط را با وسواسی قابل لمس در آثارش جای دهد.

نمایشگاه آثار طراحی گرافیک عباس کیارستمی در خانه‌ی هنرمندان

کیارستمی البته در دوره‌ای چه در طراحی پوستر مانند فیلم "شیرین" و چه در تیتراژهای خود مانند "حکیم‌باشی" از فرهنگ و المان‌های سنتی ایرانی نیز بهره می‌جوید اما برای این کار دلیلی منطقی ارائه می‌کند به گونه‌ای که ساختار و محتوای اثر در فرم نهایی، شکلی یک‌دست و قابل دفاع پیدا می‌کند.

این نگاه در تیتراژهایی که او ساخته نیز وجود دارد. او رویکرد مینیمالیستی و شفاف خود در ساخت تیتراژ را از همان فیلم "قیصر" آغاز می‌کند و تا فیلم "به همین سادگی" ساخته رضا میرکریمی این نگرش خود را قوام می‌بخشد.

او در طراحی لوگو نیز آن چنان به دنبال پیچیدگی نیست. طراحی‌های تبلیغاتی او برای "کتاب اول" و یا لوگوی مراسمی با عنوان "سلانه" نیز سادگی، شفافیت و وجوه مینیمالیستی در طراحی را حفظ کرده است و از این منظر کار او ستودنی است.

در حقیقت نمایش این آثار در کنار هم نشان می‌دهد که کیارستمی در مسیر مشخص حرکت کرده و در این مسیر دست به تجربه‌گرایی زده است و علیرغم این که آثار او همه رنگ و بویی از او دارند در عین حال از او مجزا هستند. شاید اگر این آثار به نمایش در نمی‌آمد کسی متوجه نمی‌شد که بسیاری از پوسترهای آشنا در سینما اثر اوست و این نشان از بی‌ادعایی کیارستمی و علاقه و میل او به خلق کردن دارد.