سرویس استان های هنرآنلاین: " پنجاه و چهارمین سالگرد تولد خسرو مرادی" کاری از گروه تئاتر چفت به نویسندگی و کارگردانی آرمین حمدی پور تا بیستم دی ماه ساعت ١٨:١٥  در چهار راه حافظیه تماشاخانه استاد سپاسدار در حال اجراست که توانسته منتخب سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر و برگزیده بیست و هفتمین جشنواره استانی تئاتر فارس باشد.

این گروه نمایشی مقام اول کارگردانی، اول نویسندگی، اول بازیگری مرد، اول بازیگری زن و تقدیر شده در بخش طراحی صحنه را از آن خود داشته است.

آرمین حمدی پور گفت: داستان این نمایش می پردازد به نوید و نسترن که در تدارک جشن تولد پدرشان هستند. بابک برادر بزرگتر آنها که چند سال پیش بر سر مسائل مالی با پدر قهر کرده و از خانه رفته است سر زده بر می گردد تا حق خودش را از او بگیرد.

او در باره سبک و شیوه اجرایی اثر یاد شده بیان داشت: سعی مان بر این بوده که به موجز ترین شکل ممکن و در فضایی کاملا واقع گرایانه به نمایش برشی از زندگی خانواده مرادی بپردازیم. یک خانواده معمولی و سنتی ایرانی. از همین رو به حذف تمام اطلاعاتی پرداختم که ذهنیت واضح و مطلقی برای مخاطب می ساخت. از همان ابتدای نگارش و در مسیر تمرین ها تلاش داشتیم تا به نوعی سادگی برسیم که در آن هیچ یک از مصالح اجرا به چشم نیاید. تلاش داشتیم ذهن مخاطب را در فرآیند اجرایی درگیر کنیم که پر از سوال های بی پاسخ است. تلاش مخاطب برای پیدا کردن پاسخ این سوال ها بعد از اتمام کار آن چیزی بود که در تمام مراحل تمرین به دنبالش بودیم.

وی در پاسخ به این سوال که چرا این شیوه را برای این متن انتخاب کرده می گوید: همانطور که گفتم از ابتدا ذهنیتم برای این متن نوعی سادگی بود. سادگی که همیشه دغدغه اش را داشتم و تجربه هایم نیز همه در راستای رسیدن به ایده آل این شیوه بوده است. این که بتوانیم مخاطب را با برشی از یک زندگی مواجه کنیم و او را در موقعیتی قرار دهیم که بتواند نمود های عینی اش را در جامعه و زندگی شخصی اش جستجو کند. نکته بعدی که در "بطری بازی" هم مد نظرم بود و اتفاقا انتقاد های زیادی را هم به همراه داشت، این است که دنبال راه چاره و بیانیه و حل و فصل چیزی که نمایش داده می شود نباشم که علی رغم همه آن انتقاد ها دغدغه و علاقه همیشگی ام بوده است. شاید این رویکرد در مواردی با واکنش منفی تماشاگر هم رو به رو شود اما چیزی که برایم مهم است فقط و فقط خلق سوال است. نمایش آن چیزی که مد نظرمان است بدون هیچ قضاوت و جهت گیری مشخصی.سوال هایی که بهترین پاسخ گو هایشان قطعا تماشاگران نمایش هستند و از همین رو تا آنجا که بشود از دادن اطلاعات صرف نظر می کنم. چه در متن و چه در اجرا، از همان ابتدای تمرینات با گروه به یک نگاه کلی می رسیم که مسیر کاری مان را مشخص می کند اما جزییات این نگاه را به عهده خود مخاطبی می گذاریم که به سالن می آید.

او خاطرنشان کرد: برای شخص من چرایی خلق یک قصه و آن چیزی که به عنوان یک نمایشنامه نویس باید انجام دهم شباهت زیادی به یکی از دیالوگ های "اندی هوبارت"در نمایشنامه "دختر یانکی" دارد. جایی که در معرفی ساز و کار مجله شان می گوید: " ما پزشک نیستیم، تشخیص دهنده ایم". نگاه من در مواجه با یک مساله و بعد شروع نگارش یک نمایشنامه بسیار شبیه همین یک جمله است.

حمدی پور با اشاره به شیوه بازیگردانی و چگونگی رسیدن بازیگران به نقش هایشان اظهار داشت : سلیقه من آن نوعی از بازی است که اصطلاحا دیده نشود. بازیگری ای که در سکوت ها و نگاه ها و ریز ترین رفتارها اهمیت پیدا می کند، نه صرفا در دیالوگ ها. از همین رو بازیگران را تا آنجا که امکانش بود از متن دور کردم. آنها با اطلاع از قصه و ترتیب رویداد ها بداهه پردازی می کردند تا به شرایط زندگی آدم هایی که بازی می کنند واقف شوند. پس قطعا آنچه روی صحنه می بینیم حاصل توانایی و ذهن خلاق خود بازیگران است و وظیفه من به عنوان کارگردان فقط حذف آن چیزهایی بود که به متن و رویکرد کلی قصه صدمه می زد. تمام تلاش من و گروهم این بود که بتوانیم شرایط آرامی را برای بازیگران مهیا کنیم و با هر شیوه ای که ممکن است آنها را با شرایط مفروض متن درگیر کنیم. در این صورت اهمیتی ندارد که دیالوگ چه باشد. آنچه که مهم است باور بازیگر از شخصیتی ست که ایفا می کند و البته رویدادی که پیش پای آن شخصیت قرار می گیرد. در نهایت هر بازیگر باید به درک کلی فضایی که در آن قرار دارد برسد و موقعیت کارکترش را در خلال قصه باور کند و بعد آنقدر تمرین کند و مسلط شود که بتواند این موقعیت راصادقانه و بدون هر گونه زوائدی به مخاطب انتقال دهد تا او هم بتواند چیزی را که روی صحنه می بیند باور کند و بپذیرد.