به گزارش هنرآنلاین، "شراب محبت" نام  اثری از جواد شمشیری است که دوشنبه 14 اسفندماه با حضور اساتید موسیقی و ادبیات در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر آمل رونمایی می‌شود.

در  بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم:

شراب یک چله تنها نشیند و این شود، بنگر آن‌ها که عمری درِ شراب‌خانه‌ی دل بسته‌اند و به چلّه‌ی تنهائی بنشسته‌اند و تاک تنهائی خویش را به خون دل پرورده‌اند و خمخانه‌ی دل را به مهر خامشی پیش کس نگشوده‌اند، چه شراب ناب در دل دارند و چه غلیانی در سینه‌ی تنگشان برپاست.

شراب چهل روزه کجا و شراب سر به مهر سینه‌ی خلوتیان ، کآن یکی در پوست است و این یک در دل دوست...

جواد شمشیری متولد ۱۳۶۵ آمل و فارغ‌التحصیل رشته حقوق بین‌الملل در مقطع کارشناسی ارشد و دانشجوی رشته آهنگسازی دانشگاه کمال‌الملک نوشهر است.

او همچنین در برخی مجلات دانشجویی و عمومی شعر و داستان می‌نویسد. شمشیری از دوران نوجوانی با ساز ویولن آشنا شد و هم اکنون سازنده و نوازنده‌ی ساز قانون است.

شمشیری مجموعه "شراب محبت" را حاصل بیش از دوازده سال نوشتن می‌داند که به همت دوستانش به چاپ رسیده است.

خالق اثر "شراب محبت" با قلم و زبانی هنرمندانه از خود این‌گونه می‌گوید :

"از آب و گل که برون آمدم موسیقی و شعر مرا برمی‌انگیخت و در برمی‌گرفت. کودکی نوپا بیش نبودم که در خلوت روستای مادری سحرگاهان راهی دشت می‌شدم و به بهانه‌های مختلف تا می‌توانستم از همه و بیش از همه، از خودم دور می‌گشتم. می‌دانستم که موسیقی در همه جا جریان دارد و سعی در شنیدنش داشتم. گاهی هم موفق می‌شدم و شگفت‌زده و بهت آلود،تمام مسیر خانه را از بین شالیزارها یک نفس می‌دویدم و شوقی شگرف،تمام جانم را پر می‌کرد. نوجوان بودم اولین بار که دست به قلم بردم و شعری نوشتم. پدربزرگ رفته بود و ابری سیاه همه فضای خانه را پوشانده بود و خانه بوی بی‌کسی می‌داد و پرستوی ایوان کوچیده بود. و هم آن سال‌ها بود که بی‌آنکه از موسیقی چیزی بدانم، نغمه‌هایی می‌سرودم و با موسیقی همراه می‌کردم. هنوز نغمه‌های پرندگان را که در مسیر آبگیر می‌خواندند،می‌شنوم! نغمه‌هایی که سال‌های دگر هرگز تکرار نشد و هنوز اندوه پنهان در لالایی مادربزرگ را احساس می‌کنم که درگوشم نجوا می‌کرد.

 و هنوز به دیدار پرستوها می روم آن دم که همه‌ی روستا در خوابند وخورشید هم.

 زمان گذشت و ساعت هزاران بار نواخت و ضرباهنگ هر آونگش موسیقی‌ای بود که تار و پود جانم را لرزاند و هرلحظه شعری و آهنگی به کام جانم فرو ریخت. چون باران بهار و چون برگ‌های رقصان درختان خزان زده در جنگل‌های سرزمین مادری‌ام آمل.

اکنون این سرگردان روزگار و حیران بازی چرخ فلک بیقرار اما آرام به روشنی طلوع چشم دوخته و تنها به یک چیز می‌اندیشد... دوست.

 آری دوست این واژه‌ی مقدس...

در پایان از زحمات بی دریغ استاد بزرگوارم جناب آقای نورالله پهلوان مدیریت انتشارات وارش وا که هم در دوران تحصیل و هم در زندگی افتخار دوستی و شاگردی ایشان را داشته‌ام و همین‌‎طور از سرکار خانم نگار سعیدی بابت صفحه آرائی وهنرمند مهربان و با صفا هادی بانوج برای نقاشی زیبایشان بروی جلد و استاد محمدرضا خسروی بخاطر نگارش دلنوازشان بر روی جلد سپاسگزاری می‌کنم و برای پدرو مادر وخواهرم و دوستان عزیزم که نامشان چون مهرشان در این دفتر کوچک نمی‌گنجد و همه مردم زمین آرزوی عشق و آرامش وآزادگی دارم."

آیین رونمایی از مجموعه شعر جواد (کوهیار) شمشیری، با حضور و اجرای جمعی از استادان ادبیات و موسیقی شهرستان آمل، از ساعت ۱۵ الی ۱۷ روز دوشنبه، ۱۴ اسفند ۹۶ و در سالن اداره فرهنگ و هنر این شهرستان انجام خواهد شد.