طاهر شیخ الحکمایی در گفت‌وگو با خبرنگار تجسمی هنرآنلاین گفت: متاسفانه فقر منابع در بخش هنرهای تجسمی به خوبی احساس می‌شود و این فقر هم در بخش کتاب‌های تالیفی و ترجمه خودش را نشان داده است و هنرمندان برای تامین نیازهای خود باید بیشتر تمرکزشان را بر روی جستجوهای اینترنتی بگذارند. خود من بخشی از نیازم را از جستجوی اینترنتی تامین می‌کنم.

وی افزود: تاکنون تمام تلاش‌هایی که برای تالیف و ترجمه در بخش هنرهای تجسمی صورت گرفته دغدغه‌های شخصی هنرمندان بوده است و هیچ نهاد یا موسسه‌ای در ایران وجود ندارد که بخشی از تمرکز خود را در این بخش گذاشته‌ باشد. تنها چند ناشر هستند که در این عرصه از مولفان حمایت می‌کنند و این بسیار ناچیز است.

به گفته این مجسمه‌ساز باید شرایطی فراهم شود که از کسانی که می‌خواهند در بخش تالیف یا ترجمه در حوزه تجسمی فعالیت کنند، حمایت شود. مثلا یکی از راهکارهایی که می‌تواند در این زمینه سودمند باشد تشویق استادان پیشکسوت در هر رشته هنری برای در اختیار گذاشتن اطلاعات و تجربه‌هایش برای ثبت در کلاس است.

وی افزود: وقتی یک استادی که بخش عمده وقت و زندگی‌اش را صرف تدریس در دانشگاه کرده است و توانایی خوبی هم برای در اختیار گذاشتن اطلاعاتش دارد در دوران بازنشستگی حداقل می‌تواند این اطلاعات را مکتوب کند و دانشگاه می‌تواند با در اختیار گذاشتن یک اتاق و منشی زمینه‌ای را برای این امر فراهم کند.

به گفته شیخ الحکمایی بخش عمده استادانی که در رشته هنر تدریس می‌کنند عمل‌گرا هستند و صرفا تمرکزشان معطوف به بخش آموزش هنر می‌شود و توانایی نوشتن را ندارند و بر این اساس تعداد استادانی که توانایی نوشتن و ترجمه کردن داشته باشند محدود می‌شود و نباید در این بخش بگذاریم این استعداد و تجربه‌ها از دست برود.

بهرام دبیری نیز با اشاره به کمبود مشهود کتاب در بخش تجسمی به هنرآنلاین گفت: متاسفانه در بخش تجسمی با کمبود کتاب روبرو هستیم و در این میان تنها چندین نفر هستند که تمرکزشان را بر روی پژوهش و تالیف کتاب گذاشته‌اند و یکی از آنها رویین پاکباز است که یک تنه دارد در این زمینه فعالیت می‌کند و آثار ارزشمندی نیز تاکنون از او روانه بازار کتاب شده است.

بهرام دبیری گفت: متاسفانه در کشور ما هنری‌نویس کم دارم و در بخش تجسمی نیز این موضوع بسیار مشهود است و نوشته‌هایی که در این بخش به چشم می‌خورد از حد مطبوعات فراتر نمی‌رود و کمتر شاهد انتشار کتاب، آن هم کتاب خوب در این بخش هستیم.

وی افزود: هنر مدرن در ایران از سابقه 80 ساله‌ای برخوردار است و در این 80 سال هنرمندان خوب و تاثیرگذاری وارد عرصه شدند و آثار هنری خوبی هم از خود به جا گذاشته‌اند اما در این میان هنوز کتاب‌های که در این بخش سودمند باشد تالیف و ترجمه نشده است.

به گفته این نقاش؛ ادبیات هنری در کشور ما بسیار ضعیف است و تاکنون در این ادبیات زبان گفت‌وگوی درست و علمی درباره آثار هنری به وجود نیامده است و واژگانی هم که در این بخش موجود است بسیار نادر است و بخش عمده این واژگان نیز وارداتی هستند و هنوز به فارسی دقیق ترجمه نشده‌اند و همین موضوع موجب می‌شود که در بخش هنری‌نویسی با ضعف و گاه مغلق‌نویسی روبرو باشیم که همین امر به پیچیده و گاه سطحی شدن متون در این بخش منجر می‌شود.

دبیری با انتقاد از کتاب‌های که در بخش هنرهای تجسمی ترجمه شده‌اند گفت: کتاب‌های این بخش بسیار ضعیف هستند و تنها بخشی از تاریخ هنر مدرن آن هم شاخه غربی آن را در بر می‌گیرند و همین موضوع موجب شده است که اطلاعات هنرمندان ما جهت‌دار شود و یک هنرمند ایرانی کمتر درباره هنر شرق اطلاعات داشته باشد. مثلا خود من گرایش عجیبی به هنر شرق دارم اما مگر چند عنوان کتاب در این زمینه به فارسی ترجمه شده است.

به گفته دبیری بخشی از کتاب‌های ترجمه در زمینه هنرهای تجسمی نیز معطوف به پاپ‌آرت است و این کتاب‌ها نیز در کشور ما با بدفهمی روبرو و منجر به بدآموزی شده است.

وی افزود: با توجه به این که در ایران هنوز پژوهش‌گران و مولفان خوبی در بخش تجسمی تربیت نشده‌اند عملا درباره نقاشی و هنر تجسمی ایران اثر در خور توجه نداریم. مثلا مکتب شیراز یکی از مکاتب درخشان ایران است اما چند عنوان کتاب خوب و تاثیرگذار در این بخش داریم و یا مکتب نقاشی قهوه‌خانه‌ای یکی از شاخه‌های مهم نقاشی ایران است که هنرمندان آن خودآموخته به شمار می‌روند، ما چقدر توانسته در قالب کتاب این مکتب را که رو به فراموشی است و هنرمندانش در فقر مردند را معرفی کنیم و تاثیرات آن‌ها را بر هنر ایران و جهان بررسی کنیم.

دبیری ادامه داد: در فرانسه برای یک هنرمند خودآموخته مثل هانری روسو که در مقایسه با هنرمندان مکتب قهوه‌خانه کاری نکرده است، کتاب‌های متعددی تالیف می‌شود اما در ایران اصلا چنین اقبالی معطوف به مکتب نمی‌شود چه برسد به یک هنرمند. مگر در ایران چند قولر آقاسی قرار است متولد شود که ما این‌گونه میراث او و هنرمندان هم عصرش را به فراموشی می‌سپاریم.

این نقاش با اشاره به دوران نوجوانی خود و هم نسلانش اشاره کرد و گفت: در آن دوران کتابی چون "شور زندگی" ونگوگ و یا طلای اندام گوگن زندگی ما را متحول کرد. اما با گذشت چند دهه چند کتاب درباره زندگی هنرمندان تجسمی ایران نوشته شده است که بتواند شور و جنون این هنرمند را در عرصه‌های مختلف زندگی و زوایایی یک اثر هنری نشان بدهد.

وی افزود: در تمام این 80 سال اخیر تاکنون تنها یک کتاب بوده که درباره یک نقاش نوشته شده است و آن هم "چشم‌هایش" بزرگ علوی است. این کتاب نیز در حوزه ادبیات پلیسی قرار می‌گیرد و برخی با حدس و گمان می‌گویند درباره زندگی کمال‌الملک است.

به گفته دبیری کتاب‌های ترجمه نیز در زمینه تئوری‌های هنری در ایران بسیار محدود است و همین موضوع به آموزش هنر در ایران آسیب زده است.

این نقاش در پایان سخنانش گفت: رویین پاکباز یکی از بهترین هنرمندان ایرانی است که تمرکزش را روی پژوهش و تالیف کتاب در بخش تجسمی گذاشته است مگر ما در کشور چند رویین پاکباز داریم و چقدر او توان و وقت دارد که بخواهد بار عظیم هنر تجسمی ایران را در 80 سال اخیر بر دوش بکشد. باید دانشگاه‌ها به سمتی بروند که در بخش پژوهشگری هنر شرایطی را برای پرورش مولفین و منتقدین تجسمی فراهم کنند.

انتهای پیام/320/ب