سرویس موسیقی هنرآنلاین: 29 آذر سال 85 یک روز غم‌انگیز است که دوستداران موسیقی آن را فراموش نمی‌کنند. ده سال پیش در چنین روزی ناصر عبداللهی یکی از خوانندگان خوب موسیقی پاپ، پس از 27 روز مبارزه با مرگ، نهایتاً تسلیم تقدیر الهی شد و در سن 36 سالگی دنیا را ترک کرد. مرگ عبداللهی یکی از حادثه‌های تراژیک دهه 80 در حوزه هنر بود. اتفاقی که همچنان از آن به تلخی یاد می‌شود.

عبداللهی سابقه 12 سال فعالیت حرفه‌ای در حوزه موسیقی داشت و به عنوان بنیان‌گذار گروه موسیقی "ناصریا"، چندین و چند فعالیت مثمر ثمر موسیقیایی از خود به جای گذاشت. او همچنین یک هنرمند با اخلاق و نمونه بود که نه تنها مخاطبان موسیقی، بلکه هنرمندان دیگر نیز علاقه ویژه‌ای به او داشتند.

کودکی و نوجوانی

ناصر عبداللهی 10 دی‌ماه سال 1349 در محله سید کامل شهر بندرعباس به دنیا آمد. پدرش کارگر بازنشسته و مادرش خانه‌دار بود. او یک خواهر و چهار برادر دارد. عبداللهی در دوران کودکی خود به خاطر اتفاقی که جلوی چشمانش رخ داد، قدرت تکلم خود را از دست داد و تا دوران راهنمایی نتوانست حرف بزند. بعد از آن هم همچنان لکنت زبان داشت تا این‌که یک دکتر در شیراز برای علاج گنگی و لکنت زبان ناصر عبداللهی، نسخه خوانندگی نوشت. بنابراین خانواده ناصر برای وی یک ملودیکا خریدند که همین اتفاق او را به سمت موسیقی سوق داد. عبداللهی بعد از چند سال کار با ملودیکا، به سراغ گیتار رفت و موسیقی را با این ساز ادامه داد.

عبدالهی پس از آن‌که تکلم خود را به دست آورد، در مدرسه یک گروه سرود تشکیل داد و آنچه را برای بچه‌ها در نظر داشت به شکل آواز می‌خواند. به این ترتیب رفته‌رفته در زمینه موسیقی فعال‌تر شده و شروع به آهنگسازی کرد. او در سال‌های واپسین عمرش در مصاحبه‌ای با مجله "کانون خانواده" در مورد آموزش موسیقی در آن دوباره می‌گوید: برادرم خواننده من بود. من گیتار می‌زدم و ملودی‌ها را می‌دادم تا او بخواند. اما قبل از برادرم خودم مجبور بودم بخوانم. من به همین شکل تعلیم دیدم، زیرا اصلاً کلاسی نبود که بخواهم بروم و آموزش ببینم. می‌نشستم و به صدای خواننده‌ها گوش می‌کردم و آن‌ها را کپی می‌کردم. این شده بود یکی از تمرینات من. از این طریق می‌توانستم بفهمم که خوانندگی از چه عناصری تشکیل شده و دارای چه بخش‌هایی است. از صدای خواننده‌های ایرانی گرفته تا خواننده‌های هندی، عربی و… همه را کاور می‌کردم و می‌خواندم"

ورود به تلویزیون

عبداللهی فعالیت‌های هنری خود را از سال‌های نوجوانی در صداوسیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد. او در دوران نوجوانی و جوانی چند قطعه به زبان بندرعباسی خواند که البته آن آثار ضبط خیلی خوبی نداشتند. به گفته خود عبداللهی، او در کار موسیقی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود، طوری که در سال‌های آغازین کار هنری ترانه‌های منصفی را بازخوانی می‌کرد. او خوانندگی را از سال ۷۱ جدی گرفت و در سال ۷۴ با گروه برنامه تلویزیونی "صبح بخیر ایران" آشنا شد. قطعه "ابوالفضل بریده دست" نخستین اثری بود که عبداللهی در دی‌ماه سال 74 در برنامه "صبح بخیر ایران" اجرا کرد و با استقبال فراوانی همراه شد. این خواننده در ادامه چند قطعه دیگر نیز در تلویزیون اجرا کرد تا این‌که در سال 75 به همراه همسرش برای آغاز فصل جدیدی از زندگی حرفه‌ای خود به تهران آمد.

آلبوم‌های موسیقی

زمانی که ناصر عبداللهی به تهران آمد، محمدعلی بهمنی وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد تا به همت این شرکت، نخستین آلبوم رسمی عبداللهی در سال 78 توسط انتشارات دارینوش منتشر شود. این آلبوم "عشق است" نام داشت و تمام سروده‌های آن از قطعات محمدعلی بهمنی بودند. عبداللهی در این آلبوم از ملودی‌های خودش و تنظیم افرادی چون محمدرضا چراغعلی، شادمهر عقیلی و بهنام ابطحی بهره برد. در این آلبوم 12 قطعه‌ای، پرویز پرستویی به دکلمه چند اثر پرداخت و بر جذابیت آن افزود.

دومین آلبوم رسمی ناصر عبداللهی "دوستت دارم" نام داشت که ‌بار دیگر به همراهی پرویز پرستویی در سال 79 منتشر شد. در این آلبوم عبداللهی چند ترانه‌سرای دیگر نظیر یغما گلرویی و مجتمعی معظمی را تیم کاری خود اضافه کرد و از یکی از اشعار قیصر امین‌پور نیز بهره برد. در "دوستت دارم" دیگر خبری از محمدعلی بهمنی نبود و علی معلم نیز در جامعه ترانه درآمد و به همراه خود عبداللهی شعر "فاطمه بنت نبی" را سرود. آلبوم دوم ناصر عبداللهی نسبت به آلبوم نخست او یک پیشرفت محسوب می‌شد و با استقبال بهتری مواجه شد. در این آلبوم قطعات "زیارت"، "مثل ستاره"، "خدا نگهدار"، "فاطمه بنت نبی" و "ناصریا" بسیار پرطرفدار شدند.

پس از انتشار آلبوم "دوستت دارم"، ناصر عبداللهی با انتشارات دارینوش به مشکل برخورد و تصمیم گرفت در ادامه همکاری خود را با شرکت فرهنگی هنری آوای نکیسا شروع کند. حاصل همکاری عبداللهی و شرکت آوای نکیسا انتشار دو آلبوم جدید بود. "بوی شرجی" سومین آلبوم رسمی عبداللهی در سال 81 به بازار آمد.  او در این آلبوم از قدرت ترانه‌سرایی خود رونمایی کرد و چند اثر آن را به خوبی سرود. او در این آلبوم ‌بار دیگر تیم ترانه‌سرایانش را تغییر داد و این بار با رشید قاسمی سراب، اهورا ایمان، یوسفعلی میرشکاک، محمدعلی قوی‌دل همکاری کرد. اکثر قطعات آلبوم "بوی شرجی" را خود ناصر عبداللهی آهنگسازی و تنظیم کرد. اجرایی چند قطعه جنوبی از ویژگی‌های برجسته‌ی این آلبوم ناصر عبداللهی است.

"هوای حوا" نام چهارمین آلبوم رسمی ناصر عبداللهی است. در این آلبوم عبداللهی ضمن استفاده از چند همکار جوان، از اشعار محمدعلی بهمنی و اهورا ایمان استفاده کرد که پیش‌تر نیز با آن‌ها همکاری کرده بود. او در این آلبوم نیز ‌بار دیگر اکثر بار تولید آلبوم را بر روی دوش خود گرفت و به آهنگسازی و تنظیم آثار پرداخت. از آلبوم موسیقی "هوای حوا" که در سال 82 منتشر شد، استقبال بسیار خوبی به عمل آمد و طرفداران زیادی به جمع دوستداران ناصر عبداللهی افزود.

آخرین آلبوم موسیقی ناصر عبداللهی پیش از فوت وی، چند ماه پیش از وفاتش توسط شرکت آوای مهر میهن منتشر شد. نام این آلبوم "ماندگار" بود که احتمالاً بهترین آلبوم عبداللهی نیز هست. در این آلبوم ناصر عبداللهی قطعات ماندگاری نظیر "منو ببخش" و "راز" را منتشر کرد که هر کدام آن‌ها در سال‌های بعد توسط خوانندگان دیگر نیز بازخوانی شدند. سرآلبومی اثر "ماندگار" با ترانه فرید احمدی و ملودی بهادری آغاز می‌شود. این قطعه موسیقی که "منو ببخش" نام دارد، یکی از محبوب‌ترین آثار عبداللهی است. علاوه بر احمدی و بنیامین، نیلوفر لاری‌پور، شایا تجلی، مهرداد نصرتی و نیما وارسته نیز به عنوان همکارهای جدید او در آلبوم "ماندگار" حضور داشتند.

مرگ حاشیه‌ساز

ناصر عبداللهی در سوم آذرماه ۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی‌هوش شد و به کما رفت. او سریعاً به تهران منتقل شد و حدود 27 روز در بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد تهران بستری شد. عبداللهی در این مدت 27 روزه هرگز به هوش نیامد تا این‌ که نهایتاً در تاریخ 29 آذر‌ماه همان سال دار فانی را وداع گفت و در زادگاهش بندرعباس به خاک سپرده شد. مرگ عبداللهی یکی از پر سر و صداترین اتفاقات آن روزها بود و در روزنامه و مجلات مورد بحث قرار گرفت. پس از به کما رفتن عبداللهی، ابتدا هیچ‌کس خبری از به علت کما رفتن وی نمی‌داد و عده‌ای هم مسمومیت دارویی و نارسایی کلیه را عامل بیماری او می‌دانستند، تا این‌ که تعدادی از نزدیکان وی علت مرگ او را ضرب و شتم اعلام کردند.

افرادی که در مورد ضربه خوردن ناصر عبداللهی پرده برداشتند، اکثراً وهابی‌ها را ضاربین ناصر می‌دانند. نخستین شخصی که اعلام کرد ناصر عبداللهی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، محمدعلی چاووشی رئیس صنف شرکت‌های تولید محصولات شنیداری بود که در مراسم تشییع جنازه عبداللهی از این اتفاق پرده برداشت. بعد از آن افراد متعدد دیگری در این مورد صحبت کردند.

نسرین عبداللهی در مورد نظر پزشک قانونی در مورد علت مرگ برادرش می‌گوید: در برگه‌ای که من از پزشکی قانونی دریافت کردم علت مرگ ناصر، مسمومیت دارویی و شکستگی جمجمه عنوان شده بود و این در حالی بود که من مات و مبهوت لحظه‌ای را به یاد آوردم که برای اولین بار خودم بدن نیمه جانش را به بیمارستان خلیج فارس رساندم و پزشک پس از شست و شوی معده به من اطمینان داد که هیچ مسمومیت دارویی در بدن ناصر دیده نشده است. استاندار هرمزگان آقای شیخ الاسلام بود که من بارها به خاطر اینکه حقیقت را بدانم با او تماس گرفتم و خواستم که به من در کشف حقیقت ماجرا کمک کند. او هم کمک کرد ولی علت به کما رفتن ناصر مشخص نشد.

بعد از گذشت ده‌ سال هنوز علت قطعی مرگ ناصر عبداللهی مشخص نشده است. به هر حال آنچه اهمیت دارد این است که او یکی از خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ بود که در اوج دوران حرفه‌ای خود به وفات رسید. امروز ده سال از نبودن ناصر عبداللهی می‌گذرد و دهمین یلدای بدون او نیز فرا رسیده است. طی ده سال گذشته، در میان اهالی هنر و عموم مخاطبان موسیقی، همواره از ناصر عبداللهی به نیکی یاد شده و مراسم‌ مختلف برای بزرگداشت یاد و خاطر این هنرمند برجسته موسیقی برگزار شده است.

مطمئناً اگر ناصر عبداللهی امروز در دنیا بود و به فعالیت‌های موسیقی می‌پرداخت، الگوی بسیار خوبی برای هنر و اخلاق می‌شد و آن‌قدر کاریزما داشت که مورد قبول همه جوانان حوزه موسیقی قرار بگیرد.