سرویس موسیقی هنرآنلاین: تاریخ موسیقی ایران، شاهد تولد و مرگ استادان بسیاری بوده، استادانی که چون ماه بر آسمان موسیقی ایران تابیده و رفتهاند. جای این استادان مسلم، هرگز پر نشده و نخواهد شد. مرگ واقعیتی است غیرقابل انکار و تغییرناپذیر، برای همین نمیتوان آرزو داشت تا هنرمندان از این مهم استثنا شوند. "کل من علیها فان" حکمی است الهی و حتمی که تاکید میکند، هر آن چیزی که در دنیا وجود دارد فانی است و نامیرایی وجود ندارد. باید به این حکم گردن نهاد که همه خواه یا ناخواه گردن مینهند. چه بزرگانی که پای به جهان گذارده و از آن بریدهاند. مرگ، جسم این هنرمندان و دانشمندان را مخفی کرد، اما هرگز نتوانست و نمیتواند، هنر و دانش آنان را از بین برده و ببرد. آثار به جای مانده از آن بزرگان، امروز چراغ راه ماست، فردا نیز فانوس دست آیندگان خواهد بود. وظیفه مردم این است که از این چراغهای هدایت بیشترین بهره را ببرند.
استاد فرهنگ شریف که خویش را در آغوش مرگ جای داد، یکی از هنرمندان بنام و استادان خوش مرام عرصه موسیقی بود. وقتی تار را در دست میگرفت، تار در دامنش بیخود شده و به ترقص در میآمد. پنجههای طلایی استاد آنچنان زخمه بر سیمهای تار میزد که جان هر شنوندهای را به ارتعاش در میآورد.
استاد فرهنگ شریف، شاگردی بزرگان این فن را کرده و از آنان بسیار آموخته بود، اما تار نوازی او جلوهای دیگر داشت. تار در دست استاد نوایی متفاوت داشت، نوایی که نوازندگی او را از قدما متفاوت میکرد. وی توانایی ساز ایرانی، به خصوص تار را به جهانیان نشان داد. استاد کنسرتهای بسیاری را در ایران و دیگر کشورها برگزار کرد که اعجاز نواختنش شنوندگان را مسحور کرد.
استاد فرهنگ شریف مدتها بود روی صحنه نیامده و هنرنمایی نکرده بود، اما نوای دلنشین تارش همواره در یاد علاقهمندان به موسیقی اصیل ایرانی باقی بود و خواهد بود. ساز نوازندگان هنرمندی چون فرهنگ شریف، همواره باید در ترنم باشد، اگر نباشد زود از نفس میافتد که سازهای بسیاری از نفس افتاده و آویزه دیوارها شدند. مسوولان، اهل هنر و مردم، آنگونه که باید قدردان استاد فرهنگ شریف نبودند. در دوره بیمای و جدایی از تار، کمتر کسی به دیدارش رفت و ادب به جای آورد. رسانهها که خبرهای بیماری فردی را لحظه به لحظه در بوق کرنا میکنند، اخبار بیماری استاد شریف را بسیار کم و محدود منتشر کردند! رسم بدی است که بنیان نهاده شده، رسمی که بوی تبعیض و بیوفایی میدهد. بسیاری از خوانندگانی که صاحب نام و مقام شدند، مدیون هنرنمایی استادانی مانند فرهنگ شریف بوده و هستند، اما صد حیف که قدردان نبوده و نیستند. نوای تار فرهنگ شریف همواره طنین انداز خواهد بود، طنینی که گوش جانها را خواهد نواخت. شرافت شریف را باید ارج نهاد و ادای احترام کرد، احترامی که شایسته بزرگمردی چون اوست. تار استاد شریف، از سازهایی است که هرگز نباید اسیر دیوار شود، بلکه باید همیشه در ارتعاش و نوا باشد. این به عهده شاگردان و پیروانش است که نگذارند این تار از نوا بیفتد.
سیدرضا اورنگ