به گزارش هنرآنلاین به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، محسن مومنی‌شریف رئیس حوزه هنری در مراسم بزرگداشت مرحوم حمید سبزواری که یک‌شنبه 3 مردادماه در حوزه هنری برگزار شد، با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم، اظهار کرد: انقلاب اسلامی یکی از نسیم‌های الهی است و آنان که هوشمند بودند خود و دارایی هایشان را در معرض این نسیم قرار دادند و حمید سبزواری یکی از این اشخاص بود.

او تصریح کرد: زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید حمید سبزواری شاعری کامل بود و ایشان چند دهه پیش از انقلاب نیز اشعارشان با نام مستعار منتشر می‌شد و انسانی متعهد و معترض به شرایط آن روزگار بود.

رئیس حوزه هنری همچنین گفت: شاعرانی همچون مرحوم اوستا، مشفق کاشانی، صفارزاده همچون سبزواری پیش از انقلاب اسلامی هم شعر می سرودند و اشخاص بزرگی بودند. سبزواری در دهه 30 در اعتراض به معاهده نفتی، شعر «بر فلک یک نقطه روشن نمی بینم...» را سروده بود. ایشان از همان قدیم شاعر معترض به ظلم‌ها و ستم‌ها بودند و نام مستعار حمید سبزواری را هم به دلیل شعرهای اعتراضی شان انتخاب کردند. هر چند ایشان طعم زندان را در رژیم پهلوی چشیدند و مدتی هم زندانی بودند.

مومنی‌شریف با تاکید بر اینکه یکی از ویژگی‌های ادبیات انقلاب اسلامی مردمی بودن آن است، گفت: حمید سبزواری نقش مهمی در مردمی شدن ادبیات انقلاب اسلامی داشت. اگر بخواهیم مانیفستی برای نهضت امام (ره) بیان کنیم و کوتاه هم باشد، می‌توانیم به سرود «این بانگ آزادی ست ...» اشاره کنیم که تمام عناصر اصلی انقلاب اسلامی را به زیبایی بیان می‌کند.

یکی از سخنرانان این مراسم، دکتر غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود. او با اشاره به ویژگی های شهر سبزوار که استاد حمید سبزواری در آنجا متولد شده و همواره به آن افتخار می کرد و ضمن بیان اینکه آشنایی من با مرحوم سبزواری برابر با عمر انقلاب است، گفت: مرحوم سبزواری در عمر طولانی خود هم ظلم و ستم حکومت رضاخانی را دیده بود و هم حوادث و توفان‌های سیاسی دهه های ۲۰ و ۳۰ را و در طی آن ها به جریان های سیاسی زیادی وارد شده و تجربه اندوخته بود. او شاهد نهضت ملی شدن نفت و کودتای پس از آن بود و این فراز و فرودها را سرمایه زندگی و عمر خود قرار داد. بسیاری از کسانی که نسل امروز تنها نامی از آن ها شنیده است مانند مرحوم شریعتی و پسرش دکتر علی شریعتی را حمید از نزدیک دیده بود و با آن ها دوستی و آشنایی داشت.

او در ادامه به شاعری، دانش ادبی و بلاغت شعری سبزواری اشاره کرد و گفت: مرحوم سبزواری کسی است که حتی مخالفان انقلاب هم به توان استادی اش در شعر و ادب معترف بودند، او بر هزار سال سرمایه شعر فارسی و سبک خراسانی تکیه داده بود و در زمان حیاتش گفته بود که در میان شاعران کهن تحت تاثیر ناصرخسرو و مسعود سعد است و در میان شاعران جدیدتر تحت تاثیر فرخی یزدی، عشقی و نسیم شمال است. او در واقع خود را همدرد با این شعرا می دانست.

رئیس فرهنگستان و ادب فارسی در ادامه افزود: ایمان به خدا، معنویت، مسلمانی، تشیع، آرمان‌خواهی، ظلم ستیزی، عشق به ایثار و جانبازی و شور حماسی در روح آثار او جاری بود و آن ها را زبانزد همه کرده بود. به همه این ها در سال های پس از انقلاب باید پایداری و پافشاری در عهد و پیمان با امام و شهیدان را افزود. سبزواری تا زمانی که زنده بود خود را رزمنده می دانست، رزمنده برای شعر گفتن درباره انقلاب. در هیچ بحرانی غایب و ساکت نماند چه در عصر انقلاب و چه در سال هایی که می شد فهمید نیاز انقلاب به شعر زیاد است و شاعر اندک.

حداد عادل افزود: در سال های دفاع مقدس هم هر جا جبهه بود حمید هم بود. بعد از درگذشت امام راحل (ره) هم مانند برخی راهش را گم نکرد و در همان مسیری که آمده بود پشت سر رهبر ادامه راه داد.

او در ادامه به دو ویژگی ممتاز سبزواری در زمینه سرایش بیش از ۴۰۰ سرود انقلابی و نیز قصیده‌سرایی اشاره کرد و گفت: آقای حمید شخصیت سالمی داشت و در طول ۳۷ سال بعد از انقلاب هرگز نشانی از انحراف فکری، سیاسی و اخلاقی در او بروز پیدا نکرد که این خود نعمت بزرگی است.

در ادامه، عباس براتی پور، در سخنانی درباره مرحوم سبزواری گفت: رفتن او داغی بزرگ بر دل ما ارادتمندان و دوستدارانش به جا گذاشت. بیش از 30 سال همراهی و مجالست و رفاقت با او داشتم و مشکل می توانم نبودنش را باور کنم اما آنچه باعث خشنودی ماست، این است که با کوله باری از صفا و صداقت و ایمان به دیار معبود حقیقی شتافت.

این شاعر ادامه داد: هنگامی که خبر درگذشت استاد سبزواری را به من دادند، دو بیت شعر به ذهنم رسید به این مضمون:

آیینه صبر و بردباری / اسطوره فضل و هوشیاری

افسوس که رخت و دیده بربست / استاد حمید سبزواری

در مراسم بزرگداشت زنده‌یاد استاد حمید سبزواری که با حضور خانواده ایشان عصر یک‌شنبه سوم مرداد 1395 در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، شاعران زیادی به بیان خاطره و شعرخوانی به یاد پدر شعر انقلاب پرداختند.

یکی از این شاعران، عبدالرحیم سعیدی‌راد بود که در شعری به یاد مرحوم سبزواری خواند:

آسمان تیره بود و طوفانی / ذره بودی و آفتاب شدی بین انبوه شاعران بزرگ / پدر شعر انقلاب شدی هم مرید امام و هم رهبر / خادم انقلاب و دین بودی مثل یک دیده بان آماده / هر کجا بوده اولین بودی یاد آن روزهای خوب به خیر / شعرهایی درون یک سنگر از کلام تو شور می بارید / مثل اشعار مشفق و قیصر جبهه بود و حماسه خواهی ها / شور سلمان و شعر مردانی رو به رویت علیرضا قزوه / پشت سر جذبه بود و کاشانی کربلا می رسید از هر سو / روزها می شدند عاشورا وا‍ژه هایت گلوله های تفنگ / شعر تو مثل بمب آتش زا ماه مهمانی خدا آمد / تو ولی بار خویش را بستی نیمه شب بود و ناگهان با شوق / به خدای بزرگ پیوستی

علی انسانی نیز شاعر دیگری بود که روی سن رفت و پیش از شعرخوانی، درباره پدر شعر انقلاب شرح داد: استاد سبزواری پیش از انقلاب در انجمن‌ها، شعرهای اعتراضی می‌گفت. زمانی که شعرها بوی انقلاب و آزادی نداشتند اشعارش چنان اعتراض‌آمیز بود که از من خواستند به ایشان بگویم کمی آرام‌تر باشند. مرحوم حمید سبزواری به حرفش باور داشت و شعر را سخن به مزد نمی‌گفت. آنچه فهمیده بود در راه انقلاب می‌گذاشت البته بی‌مهری‌هایی هم دید.

همچنین دکتر علی مظفر،‌ اشعاری را برای استاد سبزواری خواند ازجمله ابیات زیر:

قرار بی‌قراری نیست دیگر / تب چشم‌انتظاری نیست دیگر بگو با شاعران کوچه عشق / حمید سبزواری نیست دیگر

در ادامه مراسم، حمید شاهنگیان از دوستان قدیمی مرحوم سبزواری و آهنگ‌ساز سروده‌های انقلابی او اظهار کرد: زمان انقلاب وارد ایران شدم و اندیشیدم که با هنر موسیقی می‌شود کارهایی انجام داد. با مرحوم سبزواری آشنا شدم و قرار شد روی سرودهای ایشان آهنگ‌سازی کنم و سرودهایی ساخته شد که بیشتر از سایر اشعار استاد سبزواری در ذهن‌ها ماند. اگر از هزاران نفر درباره حمید سبزواری بپرسید قطعا او را با سروده‌هایی می‌شناسند که با موسیقی همراه بوده است و موسیقی که امروز نشان دادن سازش حرام است، آثاری انقلابی را ساخت که تاکنون مانده و تا ابد نیز باقی می ماند.

او ادامه داد: زمان‌شناسی حمید سبزواری استثنایی بود و پیشگویی و نگاه عجیب و شجاعت او یکی از مهم‌ترین خصوصیاتش بود. در عین حال، صراحت لهجه و صداقت او در برخورد با همه حتی افراد نزدیک به خودش مشخص بود و ماندگاری او هم دقیقا به همین خاطر است. امیدوارم صداقت و صراحت را از حمید یاد بگیریم و همین‌طور که آثار او ماندگار است،‌ اخلاقش هم ماندگار باشد.