سرویس سینمایی هنرآنلاین: خبر آنی و شوکه کننده بود، عباس کیارستمی درگذشت. شب گذشته این خبر دست به دست چرخید وهیچ کس باور نمیکرد که او رفته باشد، اما کیارستمی هم پر کشید و هنرمندان، ورزشکاران، موزیسینها، همه و همه در غم از دست دادن او در عرصههای مختلف از این غم گفتن و نوشتند.
رضا میرکریمی: به نام دوست" سلام استاد عباس کیارستمی، خستهنباشی، خانهات آباد که سینمای ما را آباد کردی. پرسیدم اگر نباشی دلت برای چه چیز اینجا تنگ میشود؟ گفتی برای تغییر فصلها. برای پاییز بعد از تابستان و برای بهار بعد از زمستان. حالا دل سینمای جهان در فصلهای پی در پی بیتو تنگ میشود و تو آسوده و بیدرد و آرام باش که رسیدی، و خانهی دوست همان جاست.
شهاب حسینی: عباس کیارستمی عزیز. تو همواره برای ما الگویی ملموس و قابل استناد برای خود ساختگی، استقلال اندیشه و ترسیم شخصیت جهانی و قابل افتخار و احترام بودی. براستی تو در حافظه تاریخی ما، جاودان خواهی بود. همواره از تو به عنوان نخستین پرچم دار جهانی عزت سینمای این مرز و بوم یاد خواهیم کرد و راهت را در جهان اندیشه ادامه خواهیم داد. تنها لحظه ای به خود بالیدم که نامم را در کنار نامت، در ادامه راهت، برای سربلندی این سرزمین دیدم هر چند که تو نیز شایسته، تقدیر نشدی و درک احوالت تحمل گرانبار آن را بر من آسان تر کرد. و می دانم دنیا برای تفکر دانایانی چون تو هر روز تنگ تر میشود و پرواز اندیشهات سخت تر و سقف برایت کوتاهتر. بنابراین با اینکه دلمان از عروجت میگیرد و برای دیدن و شنیدنت تنگ میشود اما حضور حالت را در جهان نامحدودیت ها شاد باش می گویم. وصالت را تبریک و بازگشت قطره زلال وجودت را به اقیانوس عشق الهی برایت نوش و گوارا آرزومند و امیدوارم. از شاگردان غیر حضوری محضر استادانهات، سید شهاب الدین حسینی
مهران مدیری: کاش آن شب را نمیآمد سحر- گوهری از میان ما رفت- روحش شاد و یادش گرامی
حبیب رضایی: خانه دوست را پیدا کردین استاد؟... ای وای که زلزله حالا در دلهای ما ویرانه ساخت.... جایتان عجیب خالی خواهد ماند... آقای عباس کیارستمی سفر ابدی را بی بدرقه رفتن... سیاه میشود یک نما از سی نمای ما تا همیشه ... همین.
رؤیا تیموریان: سینماگر بزرگ ایران و جهان هم رفت تسلیت به ملت ایران و جامعه سینمای ایران.
حامد بهداد: همیشه ناتمام میماند حرفهای من یا... خودم... ناتمام ماندی
حسین پاکدل: او معلم خوبی بود، او معلم خوبی هست، حتی وقتی که نیست، او یادمان داد زندگی و دیگر هیچ، یادمان داد خود را قسمت کنیم، او گفت عشق را در خود قسمت کنیم، و از هر تکه از عشق، عشقی تازه به وجود آوریم، و در هر دیدارعشق را در عشق ضرب کنیم! معلم بزرگی بود، معلم بزرگی هست.
رامبد جوان: سلام به همتون وسط جشن ونزدیک شدن به عید عزیز فطر و این شبکهای گرم خندوانه، خبر درگذشت بزرگمرد سینما و هنر ایران رو شنیدم... قلبم درد گرفت، جهان بدون امثال عباس کیارستمی سخت میشه!!!! متاسفم.
سحر دولتشاهی: آقای کیارستمی عزیز... چه سخته باور کنم شما رفتین... چه زود... چقدر حیف.
محسن کیایی: آقای کیارستمی حالا دیگر جهان را از آن بالا در یک لانگ شات میبینی. خداحافظ جنتلمن
محمد صوفی: نیمه دوم دهه هفتاد است و من سالهای آخر دانشگاه را میگذرانم، اولین فیلم ١٦میلی متری خودم را ساختهام. برای تحویل گرفتن پزتیوهای فیلم به لابراتوار اداره سینمایی ارشاد رفتهام، بعد از تحویل گرفتن پزتیوها به پیشنهاد دوست همراهم برای دیدن آقای محمدرضا دلپاک (صداگذار مطرح سینمای ایران و استاد دانشگاهمان) میرویم. بعد از دیدن استاد و احوال پرسیهای معمول، از ایشان کمکی میخواهم. من نمیدانم مداد مخصوص تدوین را از کجا تهیه کنم و میخواهم از همکارانش در بخش تدوین برای ما بپرسد. در بخش فنی اداره سینمایی ارشاد در کنار اتاق کار آقای دلپاک اتاقهای تدوین قرار دارد. به دنبال آقای دلپاک راه میافتیم، در اتاقی را باز میکند و با کسی که داخل اتاق مشغول کار است صحبت میکند و سؤال ما را میپرسد. آقای داخل اتاق ما را با صدای بلند به درون اتاق میخواند -بیایید تو پسرها ببینم چی ساختید؟ داخل میشویم، برای چند لحظه مکث میکنیم تا مطمئن شویم بله خودش است، آقای عباس کیارستمی اعتراف میکنم صدای قلبم را میشنوم، شاید او هم صدایش را میشنود که من را دعوت میکند بر روی صندلی اتاق بنشینم. کمی از فیلم و داستان فیلمم میپرسد و بعد یک مداد تدوین تقریباً نو روی میزش را که با آن مشغول کار است را به من میدهد -فکر کنم همین کارت رو راه بندازه.. مگر الکی باهاش خط خطی کنی (میخندد) بیرون ساختمان در محوطه ارشاد با دوستم ایستادهایم و هنوز از هیجان دیدن آقای کیارستمی خارج نشدهایم، من به شوخی به دوستم میگویم: وقتی با این مداد تدوین کنیم یعنی این فیلم تمام موفقیتهای جهانی را کسب میکند به نظرم این مداد جادویی است و دلم میخواهد کسی دیگر هم این حس من را تأیید کند...قرار است فیلم را منصور ضابطیان که او هم دانشجوی تدوین است برایم تدوین کند، از تلفن عمومی کنار محوطه به منصور زنگ میزنم، کلی هم با او راجع به موفقیتهای فیلم با کمک این مداد جادویی شوخی میکنیم و میخندیم اما این میان احوالات دوست همراهم و دنیای او جالبتر از حال من است.. او بعد از دست دادن با آقای کیارستمی مشغول تهیه لیستی در ذهنش است که با واسطه آقای کیارستمی با کدام ستارههای دنیای سینما دست داده است و باز با واسطه آن ستارهها به چه کسان دیگری میرسد، تقریباً دارد به برادران لومیر میرسد که از او جدا میشوم و در خیالات و رؤیا پردازیهای خودم فرو میروم. آقای کیارستمی عزیز شما که تأثیر بزرگ و عمیق خودت را بر فرهنگ این کشور گذاشتید و سبک بال و با خیالی آسوده از میان ما رفتید تسلیت را به خودمان میگویم که دیگر دردانه ای چون تو را در میان خودمان نداریم روحت شاد
مهسا کرامتی: سینما جان تسلیت برای از دست رفتن عزیز دردانهات. سینما جان هرچه خاک دردانههای رفتهات، عمر اندک بزرگان ماندهات. سینما جان خدا صبرت بدهد برای اینهمه از دست دادنهای حقیقی و مجازی، سینما جان، با جان و دلمان شریکیم در اشک و غم بی پایانت.
عباس یاری: باد او را برد... . کمتر از سه ماه قبل از بستری شدن کیارستمی در بیمارستان جم. هردوی ما برای دیدن ویدیو آرتِ کوتاهش در صفی طویل ایستادهایم. او با خنده و شوخی میگوید: یاری، شهادت بده که من برای دیدن فیلم خودم هم در صف ایستادهام... فیلم کوتاه و هنرمندانهای در ستایش طبیعت؛ تصویرهای شگرفی در دلِ کوه و برف. برای دیدن فیلم در صف بود اما چنان شوری به زندگی داشت که احساس میکردی برای رفتن در تهته صف است. شاید حواسس به این نبود که گفته بود: "باد ما راخواهد برد..." راست گفته بود، حالا او نه به فرانسه، که پروازی بلندتر در پیش داشت. هنرمند خلاقی که در یک روز گرم تیرماه بهدنیا آمد و در یک روز گرم تیر از این جهان رفت. عاشق طبیعت بود و در سکانس پایانی عمر، باد دفتر زندگیش را با خود برد... دعوی چه کنی؟ داعیهداران همه رفتند شو بار سفر بند که یاران همه رفتند آن گرد شتابنده که در دامن صحراست گوید: " چه نشینی؟ که سواران همه رفتند". روح بزرگش در آرامش. چهقدر حیف بود رفتنش.... ستار اورکی: رفتی غریب و دلِ غم گرفته را کی طاقت است دوری یاران رفته را.... با نهایت تأسف و تأثر از دست دادن آقای عباس کیارستمی یکی از برجستهترین فیلمسازان تاریخ سینمای جهان وکشورمان که بارها باعث افتخار و سربلندی ایران شدهاند را به مردم عزیز کشورم و سینما و اهالی هنر، تسلیت عرض میکنم، روحش شاد و یادش گرامی...و افسوسی که هیچ وقت، بازگشت ندارد.
محمد حیدری: خبر کوتاه بود ... اما شوک کننده شوکی که تا مدتها از بدن سینمای ایران خارج نمیشود همانگونه که یاد کیارستمی و آثاری که خلق کرد هرگز از یاد علاقمدان سینمای ایران و جهان پاک نمیشود امروز فقط ما به عنوان یک هموطن ایرانی داغدار نیستیم بلکه همه سینمای جهان داغدار است داغدار مردی که باید سالها بگذرد تا آنهم شاید فردی مشابه او در سینما به دنیا آید درگذشت مرد تکرارنشدنی سینما را به همه سینمادوستان جهان تسلیت می گویم.