به گزارش هنرآنلاین ،به نقل از ایسنا، جواد محقق با بیان اینکه هنر متعهد در هدف و غایت و در مواردی هم در موضوع و روش عمل و اجرا تفاوتهایی با دیگر انواع هنر دارد، افزود: به عنوان مثال هنر متعهد در هدف و در مواردی در موضوع و روش عمل و اجرا تفاوتهایی با هنر مارکسیستی یا سرمایهداری و لیبرالیسم دارد که این تفاوتها همسانِ تفاوتهایی است که در جهانبینی اینها وجود دارد، حتی در پرداختن به انسان و نگاه به او، اگرچه همپوشیهایی با دیگر نحلههای فکری و فرهنگی دارد اما با نگاههای پوزیتیویستی و اومانیستی متفاوت است.
او تصریح کرد: هنر متعهد به تبع تفکر هنرمند مسلمان و به میزان آشنایی و اطلاع او از مبانی قرآنی و روایی و دغدغههای کلامی_فلسفیاش حتی با هنر سایر ادیان هم تفاوت دارد و مثال عینی آن را با نگاهی به آثار تجسمی و معماری این ادیان و آئینها به ویژه در معابد و مساجد آنها میتوانید ببینید.
او ادامه داد: به عنوان مثال در کلیسای وانک با آن همه تصاویر برهنه زنان و مردان به بهانه نشان دادن بهشت و جهنم و عذاب گنهکاران را با هنر بهکار رفته در مساجدی مثل شیخ لطفالله یا مسجد امام در همان شهر مقایسه کنید آنوقت منصفانه قضاوت کنید که آیا در محراب مسجد امام یا مسجدشیخ لطفالله حضور قلب مومنانه به شما دست میدهد یا در نمازخانه کلیسای وانک که با رفتارهای خشن مواجه می شوید.
این پژوهشگر اضافه کرد: این نکته حتی توجه بعضی از پژوهشگران غربی را هم جلب کرده و در مقایسه معابد و مساجد اسلام و مسیحیت به حمایت از هنر شرقی و اسلامی پرداختهاند.
چیزی به نام هنر اسلامی یا یهودی یا مسیحی و امثال آن وجود ندارد
او گفت: به نظر من اصلا چیزی به نام هنر اسلامی یا یهودی یا مسیحی و امثال آن وجود ندارد و آنچه به این نامها شناخته میشود در واقع هنر مسلمان، یهودیان، مسیحیان و ... و برآمده از تلقی عمومی پیروان آن مذاهب از مبانی دینی و آسمانی خودشان است.
محقق افزود: چه بسا این تفکرات بعضا با دین اولیه و آئین نخستین هم خیلی همخوان نباشد چرا که سالها و بلکه قرنها بعد به وجود آمدهاند و لزوما مهر تایید پیامبران بر آنها نخورده است، طبیعیست که وقتی کتاب آسمانی اولیه تحریف می شود این تحریفها در مراحل عملی بعدی هم تاثیر گذارد و همه ساختهای فرهنگی از جمله هنر را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
او در ادامه با اشاره به رسالت هنر عنوان کرد: بیشک بخشی از وظایف ادبیات و هنر میتواند سرگرمکنندگی باشد به ویژه برای مخاطبان کودک و نوجوان یا مخاطب عام اما این لزوما به معنای آن نیست که هنر نباید یا نمیتواند سودمندیهای مثلا علمی یا اخلاقی و آموزشی داشته باشد.
هنر باید به افزایش آرامش و نشاط عمومی کمک کند
محقق افزود: به نظر من اگر اثر هنری لذت بصری، سماعی یا روحی و روانی ایجاد نکند مخاطب عمومی نخواهد یافت بنابراین هنر باید به افزایش آرامش و نشاط عمومی هم کمک کند و جز در موارد استثناء گوشخراش و دلآزار هم نباشد البته در هنرهای کلامی مثل شعر و ادبیات، موضوع بازسازی، ترمیم و تقاوت زبان ملی هم یکی دیگر از کارکردهای هنر بوده که بسیار مهم است.
چهره سال هنر انقلاب اسلامی استان در ادامه با اشاره به فراهم بودن زمینه فعالیت هنری و ادبی در شهرستانها گفت: این تفکر که هرکس پولدار، مشهور و یا متخصص میشود به تهران مهاجرت میکند تفکر نادرستی است که متاسفانه درحال حاضر در جامعه ما جا افتاده است و این روش زندگی موجب شده تا شهرستانها مدام از نیروهای توانمند حوزههای علمی و اقتصادی و ادبی و هنری خالی شوند و از طرفی دیگر تهران با انباشت نیروهای مستعد شهرستانها مواجه شود.
محقق با اشاره به اینکه به علت شرایط تحصیلی و ماموریت کاری مجبور به مهاجرت از همدان شد، گفت: در حال حاضر شرایط بسیار بهتر و امکانات فراوان شده است، هم تعداد شاعران و نویسندگان و هنرمندان رشتههای مختلف زیاد شده و هم مراکز جدیدی مثل حوزه هنری در کنار ارشاد تاسیس شده که رقابت خوبی را میان نهادهای فرهنگی و هنری ایجاد کرده است.
هنوز هم شهرستان شهرستان و تهران تهران است
او اضافه کرد: اکنون در بخشهای تابعه شهرهای استان هم سالنهایی برای اجرای مراسم ساخته شده در حالیکه آن سالها در مرکز استان فقط تالار فجر را داشتیم که آن هم به راحتی در اختیار کسی قرار نمیگرفت. به نظر من از نظر امکانات یک شرایط نسبتا خوبی داریم و به مرور در حال بهتر شدن است البته با این همه اقرار میکنم هنوز هم شهرستان شهرستان و تهران تهران است.
او افزود: این را هم باید گفت که هر روستایی به شهر آمده یا هر شهرستانی به تهران کوچ کرده لزوما موفق نشده و نمیشود چرا که توان، استعداد، خلاقیت، شرایط زمانی و مکانی، دلبستگی شغلی و حرفهای و حتی شانس و اقبال هم در این توفیق یا عدم توفیق موثر است.
محقق ادامه داد: خیلی از دوستان سراسر کشور را میشناسم که بعد از چند سال سکونت در تهران دست از پا درازتر به شهرهایشان مراجعت کردهاند بنابراین نباید بیگدار به آب زد و به تهران مهاجرت کرد، مگر اینکه مشکل مسکن و کار را قبل از مهاجرت حل کرده باشیم و به امید حل بعد از جابهجایی نباشیم.
موفقیت در گرو زندگی در تهران نیست
او با بیان اینکه آدمهای ناموفق در تهران و آدمهای موفق هم در بسیاری از شهرها کم نیستند، اظهار کرد: موفقیت در گرو زندگی در تهران نیست، به نوع و میزان کار، علایق و سلایق فردی، صبوری و بردباری اجتماعی، مخارج زندگی و مهمتر از همه توان و توقع فرد و خانوادهاش از این جابهجایی هم بستگی دارد بنابراین در شرایط فعلی بهترین کار، زندگی در زادگاه و داشتن ارتباط با مراکز فرهنگی و هنری تهران است که با گسترش فضای ارتباطات دیجیتال و امکانات آمد و رفت سریع و کوتاهمدت به مرکز، شدنی است.