به گزارش هنرآنلاین ، در این نمایش آثاری از سیا ارمجانی، آویش خبره زاده، وای.زد. کامی، شهاب فتوحی، نیوشا توکلیان، شیرازه هوشیاری، بابک گلکار و تیمو ناصری در معرض دید قرار میگیرند که بسیاری از این آثار پیش از این در ایران دیده نشده اند و این اولین حضور برخی از این هنرمندان در ایران است.
این نمایشگاه رابطهٔ در حال تغییر حوزههای عمومی و خصوصی و نقش معماری در تحقق این دگرگونی را از طریق آثار هنری مورد بررسی قرار میدهد. مجموعهٔ این آثار دید جدیدی به روابط اجتماعی، سیاسی و تکنولوژیک مخاطب داده واین روابط را به چالش میکشد؛ روابطی که بر مبنای آن افراد به نحو فزایندهای در درک رابطهٔ خود با یکدیگر و با جامعه اطرافشان با دشواری مواجهاند.
ارسطو با به کار بردن دو اصطلاح متفاوت، تمایزی بنیادین بین سیاست و اقتصاد قائل میشود؛ به همین شکل او میان "پولیس" (همزیستی انسانها) و "اویکوس" (خانه)، که از مشتقات سیاست و اقتصاد هستند، تفاوتی مشخص قائل است. بر خلافِ تمایز آشکار بین پولیس و اویکوس یونانی، جامعهٔ امروزی ما شاهد مخدوششدن تمایز میان ایندو حوزه است.
محور نمایشگاه حاضر این رویکرد است که در جهان مدرن، بهویژه بهخاطر سیاست دولت/ ملت، عرصهای جدید و درهمآمیخته به اسم "جامعه" ظهور میکند که در آن منافع شخصی از طریق حوزه خصوصی و بدون گذار به سمت "امرِ عمومی" یا منافع عمومی، وارد عرصهٔ عمومی میشود.
چارچوب نمایشگاه "فردیت انبوه: فرمی از کثرت" را چهار درونمایه تشکیل میدهد که اساسش بر اهمیت وجودی عرصه عمومی استوار است. نخست: حوزهٔ عمومی، عمل و گفتار، از طریق "مقبرهٔ نیما" کار سیا ارمجانی و "ادگار + تئاتر۳" اثر آویش خبرهزاده، به اهمیت حضور و صدای انسان تأکید میکند. مجموعه "مقبره" های ارمجانی تجسم ایدهآلهای انسان-گرایانه، دموکراتیک و مردمگرایانهای است که بیش از چهل سال دیدگاه چندوجهی ارمجانی را شکل دادهاند و در ساخت مقبرهٔ خودش به اوج میرسد.
فضای عمومی کپسولی خبرهزاده در "ادگار +تئاتر۳" عمل و گفتار را در جستوجوی شبکه ای از روابط میان افراد در کنار هم قرار میدهد، اما در عین حال مخاطبی در این شبکه وجود ندارد و عمل بدون صداست. از سوی دیگر، بابک گلکار ما را با ورود فرم به پدیده شهرنشینی و مفهوم کثرت و تزئینگرایی انبوه در دوران مدرن مواجه میکند.
گفتوگوی میان این دو درون مایه ما را به سوی بحثهایی پیرامون انقلاب تکنولوژیک و تأثیر تکنولوژی بر ایدهٔ تولید انبوه هدایت میکند و در پی آن، با تکیه بر بازتعریف مقرنس توسط تیمو ناصری و شهاب فتوحی/آرش مظفری بهعنوان فرمی پارامتریک، موضوع اقتصاد فضا، زندگی شهری و نقش مشارکتی فرد در تولید را دنبال مینماید. تکنولوژی و دلبستگیاش به تولید فرم، ما را به چهارمین درونمایه میرساند: شهرنشینی داخلی. مبلمانِ گلکار محصولی از فضاهای داخلی و بیرونی ادغام شده است که ما را با حوزههای عمومی و خصوصیِ درهمتنیدهای مواجه میکند. برداشتِ شیرازه هوشیاری و نیوشا توکلیان از شیوههای کپسولی زندگی، با اشاره به طلوع فرهنگ کپسولی، یعنی پدیدهای شهری که شیوه-های شخصیشدهٔ زندگی عمومی را تعریف میکند، نیز مؤید همان درونمایه است. و آخرین بخش نمایشگاه مروری است بر پرترههای وای. زد. کامی که بر خرابههای یک دیوار عظیم آجری نقاشی شدهاند. کار او نه تنها تلاش برای جاودانگی در پرترههای مومیایی باستانی "فیوم" را به یاد میآورد، بلکه یادآور تعریف معروف رِم کولهاس از شرایط مدرن زندگی است که ما را به "زندانیان خودخواستهٔ معماری" بدل کرده است.
همراستا با تعدی به عرصهٔ عمومی، پدیدهٔ جدیدی شهرهای ما را درمینوردد. اهمیت دادن به عرصهٔ عمومی به گسترش فرهنگ کپسولیای منجرشده که گرچه ممکن است از آن بیخبر باشیم اما درست جلوی چشمان ما در حال شکلگیری است. در مواجهه با سرعت سرسامآور تکنولوژی، حاشیهنشین شدن زندگی روزمره، و همچنین قطبیشدن مفرط و دردناک جامعه، ما مجبور شدهایم به خودروهایمان، به سازههای معماری پیلهمانندمان، به قلمروهای محصور شهریمان پناه ببریم؛ نمونهٔ بارزش: مراکز خرید، شهرکهای مسکونی، شهربازیها. -این فرآیند کپسولیشدن در تقابل با رخداد فجایع و بلایای جمعیتی /-محیطیای بوده که منجر به نظامیشدن کرهٔ خاکی شده است. این مسئله پرسشهای فراوانی را برمی-انگیزد: چه چیز عمومی و چه چیز خصوصی است؟ آیا ما در آستانهٔ تعریف جدیدی از "عرصهٔ عمومی" هستیم؟ آیا کپسولهای شخصیشدهٔ ما، "فضای عمومی" جدید است؟ اگر این گونه است، رابطهٔ هنر با این برداشت جدید از چیستی "امر عمومی" چگونه است؟
کیوریتور نمایشگاه "فردیت انبوه: فرمی از کثرت" آزاده زعفرانی، معمار، طراح شهری و پژوهشگر است و در تهران و تورنتو اقامت دارد. زعفرانی بنیانگذار پلتفرم ۲۸ در زمینهٔ هنر و معماری بوده که عموماً جایگاهی است برای فعالیتها و پروژههای پژوهشی معماری و شهری.