سرویس تجسمی هنرآنلاین : آیین اختتامیه نمایشگاه آثار فریده لاشایی با عنوان "در جستجوی گمشده" عصر پنجشنبه 6 اسفندماه و همزمان با سومین سالگرد درگذشت این هنرمند فقید در موزه هنرهای معاصر برگزار شد.

در این مراسم که با حضور احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران، مجید ملانوروزی مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی و مدیر موزه هنرهای معاصر، ناصر تقوایی، یعقوب امدادیان، واحد خاکدان، رضا بانگیز، کامران عدل، تهمینه میلانی، مانلی کیکاووسی، فریار جواهریان، مرجان تاج‎الدینی و جمعی از دوستان و دوست‎داران فریده لاشایی برگزار شد، ابتدا احمد مسجد جامعی روی سن رفت و درباره فریده لاشایی گفت: حس مانلی کیکاووسی به مادرش و برگزاری چنین نمایشگاهی به یاد او برای من بسیار زیبا بود. این حس مهر و مهربانی در ذات نگاهی هنری فریده لاشایی نیز وجود دارد. این نگاه در همه آثار خانم لاشایی هست. وی با بیان اینکه این نمایشگاه روایتی واقعی از فریده لاشایی است افزود: نکته مهم و جالب توجه درباره این نمایشگاه این است که همه آثار فریده لاشایی از کارهای ضعیف و ابتدایی او گرفته تا دست‌نوشته‎ها و عکس‎ها و کارنامه دوران تحصیلش در این نمایشگاه پیش چشم مخاطب قرار گرفته است، این رویکرد باعث شده است ظرفیت و چگونگی شکل‌گیری خلاقیت در هنرمندی مانند فریده لاشایی قابل مشاهده باشد.

عضو شورای شهر تهران با ابراز خرسندی از ادامه این نمایشگاه و برگزاری آن در خارج از ایران اظهار کرد: ایران همیشه نماد هنر و شعر و ادب بوده است و در همه جای دنیا ایران را به خاطر این ویژگی‎ها می‎شناسند، به همین دلیل ما وظیفه سنگین‎تری نسبت هنرمندان داریم. به تازگی طرحی از سوی موزه هنرهای معاصر مطرح شده است که بر اساس آن 30 اثر از هنرمندان ایرانی و 30 اثر از هنرمندان جهانی برای نمایش به کشورهای مختلف فرستاده می‎شود به نظر من خوب است برای معرفی هنرمندان ایرانی در این نمایشگاه‌ها از روشی که در نمایشگاه خانم لاشایی استفاده شده است بهره بریم.

همچنین ناصر تقوایی در این مراسم در سخنانی درباره هنرمندان زن ایران گفت: اگر بخواهم درباره فریده صحبت کنیم باید درباره یک هنرمند چند وجهی حرف بزنیم. او در همه زمینه‎ها خیلی خوب کار می‏‌کرد، تجربه تئاتر داشت، خوب می‏‌نوشت و همیشه با شکل خوبی خود را ارائه می‏‌کرد. به این ترتیب آیا وقت آن نرسیده است که همه زنان ما صحبت کرده و به سخن درآیند؟ ما زنان موفق اما اندکی در هنر و ادب معاصر داریم که به دلیل نوع اندیشه و جهان‌بینی وسیع‌شان جز چهره‏‌های محو ناشدنی فرهنگ ما هستند و فریده یکی از آنهاست. وی ادامه داد: من همچنان می‏‌بینم که زنان هنرمند ما با وجود آنکه موقعیت‎های کمتری دارند و تعداد آنها نیز از هنرمندان مرد کمتر است اما به نظر می‏‌رسد جای مهمتری را به خود اختصاص داده‎اند و منحصر به فرد هستند، افکار آنها مخصوص خودشان است و نیروی خالصی موجب شده است کار هنری خلق کنند. این کارگردان پیشکسوت، درباره فریده لاشایی نیز اظهار کرد: فریده از هر نظر برای من یک دوست نمونه بود. من و همسرم با فریده و همسرش سفرهای متعددی رفتیم، او فردی جامع‎الاطراف بود و نسبت هیچ چیز تعصب نداشت. این گشادگی فکر قطعا در زمینه‌های اجتماعی کار او تاثیر گذاشته است. فریده بسیار دوست داشت که من از زندگی و کارش یک فیلم بسازم و من خودم را نفرین می‏‌کنم که این کار را هیچ‌گاه انجام ندادم. شاید به کمک همسر فریده بتوانم فیلم دیگری بسازم، هرچند فرصت اصلی از دست رفته است اما فکر می‎کنم او آن قدر گشادگی فکر و هنر داشت که هیچ زمان برای معرفی دوباره او دیر نیست.

تقوایی با اشاره به اینکه برگزاری نمایشگاه آثار فریده لاشایی موجب شده است که به توانایی‎های او بهتر پی ببریم گفت: فریده بسیار متنوع کار کرده است و از هر کار نویی استقبال می‎کرد. امیدوارم آن گروه از بانوان که به کار هنری علاقه دارند دقت بیشتری به کار فریده کنند زیرا او بهترین اوقات زندگی و بدترین زمان زندگی‎اش در بیماری را وقف کارش کرد. ای کاش فریده وقت بیشتری برای خلق داشت اما همان میزان آثاری هم که باقی مانده دنیایی را به من نشان داد که پیش از این ندیده بودم. تاریخ ما پر است از هنرمندانی که پس از مرگ‌شان شناخته شدند و امیدوارم فریده نیز بیش از پیش به جامعه ما شناسانده شود.

رعنا فرنود هنرمند نقاش و از دوستان فریده لاشایی نیز در این مراسم درباره تصور طبیعت در آثار فریده لاشایی گفت: طبیعت تم اصلی نقاشی‎های فریده لاشایی است که پیوسته و مکرر ادامه دارد. انتزاع و از آن خود سازی دو ویژگی قابل بررسی در نقاشی‎های فریده لاشایی است. گرایش به انتزاع در رابطه با طبیعت چند دهه قبل از او با ظهور اولین موج هنرمندان نوگرای ایران آغاز شد، هنرمندانی چون حمیدی، کاظمی، سپهری و بعدها جعفری و مصطفی دشتی و در دورانی خود من. این افراد طبیعت را با رویکردهایی متفاوت طبیعت را در آثار خود تجربه کردند. وی افزود: از این میان سهراب سپهری، از لحاظ فرم و فضا به فریده لاشایی نزدیک‎تر است هرچند به عقیده من تفاوت‎های قابل توجهی هم از نظر نقطه شروع، تکنیک و نتیجه‌گیری در کارهای آنان وجود دارد. فریده لاشایی برخلاف اغلب نقاشان مدرنیست ایرانی برای تجرید طبیعت با آن روبه رو نمی‌شود بلکه با فاصله‎گیری از طبیعت به تاریخ و حافظه رجوع می‏‌کند. از طبیعت آشنایی زدایی نمی‎کند بلکه می‌کوشد با خلق تصاویر آشنا بیننده را به خاطره‎ای شخصی نزدیک کند. این هنرمند نقاش با بیان اینکه لاشایی تصاویر منتزع شده از طبیعت را در چارچوب قابی محدود ارائه می‎کند اظهار کرد: این اثار قرار نیست بیانگر کلیت سهمگین و گاه شکوهمند طبیعت باشند بلکه فریم‏‌هایی از خاطره سبز شده طبیعت هستند. هنرمند با فریم کردن شاید می‏‌خواهد تصویر ذهنی فرار و در معرض آسیب زنان را در چارچوبی انتخابی از دل طبیعت وحشی به داخل فضایی کنترل پذیر بکشاند و از این راه حفظ امنیت را در پروسه حفظ گذشته و به خاطر سپاری حال تجربه کند.

فرنود ادامه داد: انتخاب دیتیل آگاه یا ناخودآگاه به معنای یادآوری مطلوب و حذف نامطلوب است. برای فریده نقطه نزدیکی به طبیعت در واقع نقطه دور شدن از آن است. او می‏‌کوشد از طبیعت فاصله گرفته و به خاطره رجوع کند تا معنایی به آن بی‌افزاید یا از آن بکاهد. او بدون رجوع به طبیعت آن را انتزاعی می‏‌کند و منشا حرکت او طبیعت در خاطره است. فریار جواهریان کیوریتور این نمایشگاه نیز در این مراسم لحظاتی پشت تریبون رفت و گفت: برای من فریده دوست عزیزی بود و یک جنبه این نمایشگاه به همین دوستی برمی‏‌گردد. سپس جواهریان به ذکر خاطره‏ای از مرحوم فریده و لاشایی و هادی میرمیران معمار معروف ایرانی پرداخت.

همچنین مرجان تاج‎الدینی منتقد و تاریخ‎دان هنر در این مراسم روی سن حاضر شد و درباره فریده لاشایی و آثار او گفت: اگرچه فریده لاشایی اکسپرسیونیسم انتزاعی کار می‎کرد و کارهایش هم انتزاعی و هم اکسپرسیونیستی بود اما او خودش را منتسب به هیچ سبکی نمی‎دانست و بارها به این نکته در مصاحبه‎هایش تاکید می‏‌کند. گذشته از سبک در محتوی و شیوه تفکر نیز این کشمکش در چارچوبی مشخص قرارگرفتن یا نگرفتن در اندیشه او دیده می‏‌شود. به عنوان مثال او همیشه در همه مصاحبه‎هایش تاکید کرده است که من سیاسی نیستم. اما او به عنوان یک هنرمند نسبت به مسائل روز آن دوران و اتفاقاتی که پیرامون او روی می‎دهد حساسیت دارد.

وی افزود: بخش زیادی از رمان "شال بامو" به خاطرات سیاسی او اختصاص دارد اما چیزی که نظر مرا جلب می‏‌کند این است که لاشایی نمی‎خواهد در یک چارچوب خاص قرار گیرد. با این حال این نکته نیز مهم است که لاشایی به این فکر می‌کند که آیا نقاشی او باید بازنمایی اتفاقات روز جامعه باشد یا نه؟ انتخاب بیان انتزاعی او را از این موضوع بری می‏‌کند اما ما همیشه شاهد علاقه او به دکتر مصدق هستیم. او می‎گوید: "رویدادهای اجتماعی سیاسی بر هنرمند تاثیر می‎گذارد و او این تاثیر را با ابزار هنری بازگو می‎کند، اما آیا این احساسات باید به شکل مستقیم در هنر ابراز شود یا می‏‌تواند انفجار حس و حالی باشد که از تاثیر آن رویدادها خبر می‎دهد؟" بنابراین باز هم می‎توان دید که نقاشی انتزاعی نه برای بیان فردی بلکه دغدغه اجتماعی دارد.

مانلی کیکاووسی دختر فریده لاشایی نیز در این مراسم در سخنان کوتاهی درباره بنیاد لاشایی توضیح داد: برای من این نمایشگاه فقط قدردانی از مادرم نبوده است، برای من مهم بود که مجموعه‌ای از آثار او حیاتی جداگانه پیدا کنند و میان مردم بروند. به همین دلیل نیز بوده است که بنیاد لاشایی را تاسیس کرده‎ایم. بخشی از وظیه ما پشتیبانی نمایشگاه‎های آثار فریده لاشایی و همچنین جمع آوری مدارک و آرشیو آثار او است . وی افزود: عشق بزرگ زندگی فریده نوشتن بود و به نقاشی به عنوان راهی برای امرار معاش نگاه می‏‌کرد، برای پاسداشت این عشق او، بخشی قابل توجه از فعالیت‎های این بنیاد به حمایت از جوانان نویسنده و منتقد اختصاص دارد.

نمایشگاه آثار فریده لاشایی با عنوان "درجستجوی گمشده" از 30 آبان ماه تا 6 اسفند در موزه هنرهای معاصر برپا شده بود.

گزارش تصویری مرتبط