سرویس تجسمی هنرآنلاین: گالری "گرِی" واقع در نیویورک میزبان نمایشگاهی از شش هنرمند ایرانی شده و به همین بهانه "وال استریت جورنال" ضمن نگاهی گذرا به آثار این هنرمندان، آنها را آیینه تمام نمای تاریخچه هنرهای تجسمی مدرن ایران دانسته است.
بهنوشتهی پایگاه "وال استریت جورنال" آنچه در تماشای این آثار پیش از همه خود را به تماشاگر مینمایاند، گونهگونی آنها و تنوع در ساختار و استفاده بیحد و مرز هنرمندان ایرانی از ابزارهای مختلف هنری است؛ دامنهای وسیع از آثار حجم و نقاشی تا ویدئوآرت و هنرمفهومی.
این نمایشگاه که مدتی است با عنوان "بومی/جهانی 1960-2015: شش هنرمند ایرانی" گردش خود را به سراسر دنیا آغاز کرده از روز یکم بهمنماه سال جاری مهمان گالری "گرِی" شده؛ این گالری بزرگترین نمایشگاه موجود در دانشگاه بزرگ نیویورک سیتی است و در قلب دانشکده هنر آن قرار گرفته که همین موضوع باعث شده توجه بسیاری به آن جلب شود.
اثر شهره فیضجو
البته آمدن این نمایشگاه به نیویورک دلیل دیگری هم دارد: گالری که گفتیم، زیرمجموعه موزه بزرگتری است که به نام "ابی وید گرِی"، بنیانگذار آن نامیده شده و این فرد یکی از بزرگترین مجموعههای آثار هنری ایرانی را در طول سالیان دراز خریده و تنها 200 عنوان از آنها را در همین موزه در معرض تماشای دائمی قرار داده است. "گرِی" برای نمایشگاه "بومی/جهانی..." پذیرفته که شماری از آثار مجموعه شخصیاش را به نمایشگاه قرض بدهد و از این رهگذر بود که نمایشگاه از نیویورک و گالری "گرِی" سر درآورد.
اثر باربد گلشیری
از دید نویسنده "وال استریت جورنال" مخاطب این نمایشگاه ممکن است آنچنان هم علاقمند پیگیری اخبار سیاسی نباشد و بهعنوان یک آمریکایی تنها نام ایران را در اخبار دلهرهآوری شنیده باشد که رسانهها به گوشش رساندهاند، که در این صورت با ورود به نمایشگاه "بومی/جهانی..." قطعا چهره تازهای از ایران خواهد دید: کشوری که انقلابی سراسری بهیکباره چهره آن را دگرگون کرده و همهچیز را برایش از نو تعریف کرده و البته سرزمینی که از جنگی جانکاه زخم برداشته و هنوز هم اثرات آن را بر خود تحمل میکند.
در این بخش از نوشته، نقبی هم به تاریخ انقلاب زده شده و نویسنده با مقایسه تاریخی دقیقی شکل بازتاب اتفاق به این سترگی را در آثار هنرمندان رد میزند. کسانی چون فرامرز پیلآرام، پرویز تناولی، شهره فیضجو، شیوا احمدی، شاهپور پویان و باربد گلشیری که هرکدام به نسلی متفاوت تعلق دارند و اتفاقا همین مسئله، بهانه دیگری شده تا نویسنده به روند پیشرفت حیرتآور و بینظیر هنرهای تجسمی ایران در دهههای گذشته هم نگاهی بیافکند.
اثر فرامرز پیلارام
البته از دیدگاه او این پیشرفت در نخستین مرحله مرهون پیشگامانی چون هنرمندان جنبش سقاخانه و دنبالهروان آنها است که با نوجویی، راه را برای هنر مدرن و هنرمندان بعدی هموار کردهاند. سیری در گذشته پیلآرام و تناولی بهخوبی این نظر را برای او اثبات میکند و البته در این میانه هنرمندان جوانتر نظیر همین سه نفر حاضر در نمایشگاه هم از نگاه او جایگاه ویژهای در روند پیشرفت هنر ایران دارند.
او به همین سیاق از تماشاگران بعدی خواسته تا فرصت دیدن آثار انیمیشن شیوا احمدی را از دست ندهند و نوشته: "این آثار آنچنان تکاندهنده و تلخاند که طبعا از دیدنشان فراری میشوید. اما اگر اندکی تاب بیاورید، تاثیر خوب آنها تا مدتها با شما خواهد ماند."
اثر پرویز تناولی
بانی این نمایشگاه لین گامپرت بوده که هدفش از فراهم آوردن این آثار، رسیدن به همان ایدهای است که در عنوان آن آمده: یک هنر وقتی در محیط بومی خودش و با ابزارهای بیانی خودش میبالد و زبان باز میکند، حرفش را میتواند در همه دنیا بزند و دست آخر جهانی میشود. اینگونه است که از نظر این نویسنده، دغدغههای شخصی و کاملا بومی هنرمند ایرانی بطن انقلاب، یا آدمهای هراسان دوران موشکباران بهآسانی توانسته روی مخاطب آمریکایی تاثیر بگذارد. مخاطبی که هیچ از آنچه گفتیم نمیداند و نه جنگ را لمس کرده و نه احتمالا قرار است هیچ موشکبارانی را بهعمرش ببیند. اما همین آدم لحظههای طولانی را پیش آثار همین هنرمندان میماند و مثلا بدون اینکه فارسی بداند به "هیچ" خیره میشود.
اثر شاپور پویان
از دید این نویسنده دلبستگی تناولی به حجمهای غیر از مجسمه نظیر قفلها و دستافزارهای دیگر، شباهت تامی با روند کار دیوید اسمیت، مجسمهساز بزرگ آمریکایی داشته که او هم از ابزارهای موجود در دست عوام مردم با شکلی متفاوت استفاده میکرد و با جوش صنعتی، نقوش مدیترانهای میساخت. استفاده پیلآرام هم از نمادهای اسلامی و نقوش سنتی و خوشنویسی از دید او پنهان نمانده و با دقت در این عناصر، کار او را هم به آثار پل کلی شباهت داده است.
اثر شیوا احمدی
از نگاه این نویسنده، انیمیشنهای شیوا احمدی بهشدت تحت تاثیر نگارگری ایرانی است و این درحالی است که او کار هنرمندان نسل بعد از انقلاب را با توجه به مشکلاتی که برشمردیم، بسی دشوارتر از قدما دانسته و از همین منظر به تحسین کار آنها برخاسته است. به همین روال او زیبایی آزاردهنده مجسمههای فولادی پویان را ستوده و مینویسد: "او در کارش نگاهی مفهومی داشته و از راه طراحی و عکاسی به حجم و سفال میرسد. با نگاه کردن کارهای او بیاختیار یاد طرحهای زیبای اسلامی میافتید."
و شرح این بازدید با نگاهی به "گور بینام" اثر باربد گلشیری بهپایان میرسد؛ تکههای آهنی که نوشتههای آنها را بهدشواری میشود تشخیص داد و از دید او مهمترین جلوهشان: "همان نقش میرا و زودگذری است که از آنها برخاک میافتد."
این نمایشگاه تا روز شنبه 14 فروردین سال آینده در این گالری برقرار خواهد بود.