سرویس تئاتر هنرآنلاین: چگونه می‌توان موضوعات خاص و نامتعارف را در قالب ساختاری منسجم و هماهنگ به پردازش درآورد؟ این پرسشی اساسی و بنیادین به شمار می‌رود و هرگز نباید بدون یافتن پاسخ درستی برای آن سراغ شکل‌دهی به یک متن یا نمایش رفت، وگرنه در فرجام کار بخش‌هائی از موضوع ضایع یا نادیده گرفته می‌شود و یا اجرای نمایش به نسبت‌های معینی گنگ و ابهام‌آمیز از کار درمی‌آید.

در نمایش "ترانه‌ای برای تو" به نویسندگی و کارگردانی امین ابراهیمی به موضوع جنگ و عوارض آن توجه شده است و البته قبل از آن به بهانه "خواب دیدن"، یک موقعیت جسورانه و همزمان هنرمندانه که شامل سؤال، گلایه نسبی و حتی شوخ طبعی با "خدا" است، شکل می‌گیرد که به خودی خود بسیار نامتعارف، کُنش‌زا، خاص و بدیع است. در این صحنه‌ها تا حدی تناقضات معینی علت بیان حرف‌ها، شوخی‌ها و گلایه‌ها قرار می‌گیرد. ضمنأ باید یادآور شد که اجرا از همان آغاز "دو زبانه" است؛ بخش‌هائی به زبان "کُردی" و قسمت‌هائی به زبان "فارسی" است. این نمایش به گونه‌ای "دو ژانری" هم پیش می‌رود که به طور همزمان "دو ساختاری" هم شده است؛ یعنی صحنه‌هائی از لحاظ اجرا و دیالوگ به ژانر "کمدی" منتسب می‌شوند و صحنه‌هائی هم به "درام"؛ این ضعف ساختاری ناشی از کم‌توجهی به همان پرسش اولیه‌ای است که به آن اشاره شد. ضمنا علت دوگانگی بیشتر ساختار این اجرا اساسأ به علت بی‌ربطی بخش‌های کمیک به بخش‌های "درام‌گونه" است. با وجود این، در ارزیابی و نقد نمایش "ترانه‌ای برای تو" باید گفت که از یک طراحی صحنه کارکردی، خاص و دراماتیک برخوردار است، که زمینه‌های لازم را برای مضامین متفاوت، متناقض و پارادوکسیکال صحنه‌های گوناگون کاملأ فراهم نموده است.

این نمایش از لحاظ انتخاب موضوع- به رغم دوگانگی‌های مورد نظر- مخصوصأ آنجا که به گفت‌وگوی پرسوناژ با خدا و حتی شوخ طبعی با او می‌پردازد، اجرائی خاص، بدیع، جسورانه و هنرمندانه است. البته بخش‌های دیگر که "درام گونه"‌اند، نیز خیلی خوب و مبتکرانه پردازش شده‌اند و واقعأ بر تماشاگران تأثیر می‌گذارند . دیالوگ‌های این قسمت‌ها حساب شده و از لحاظ کارکردی نمایشی‌اند: "من گم شده‌ام توی این همه جنازه، من توی خودم گم شده‌ام"، "دعا کردم برای خدا که به این آسمون برگرده"، " چرا همه خفه خون گرفته‌اند؟ چرا کسی هیچ کاری نمی‌کند؟"، "حداقل یه معجزه به من بده، مار ده متری، تیربار... و ..." ، گاهی دیالوگ‌ها هم به تناسب دوگانگی "ژانر" و "ساختار" دوگانه می‌شوند؛ در مواردی به حرف زدن عادی شباهت دارند: "هرکس برود جنگ با آمریکا، صد متر زمین در بهشت بهش می‌دم ... دویست متر ... پانصد متر ... و چهار تا حوری هم به او می‌دهم ." در جاهائی هم شکلی تمثیلی و استعاری پیدا می‌کنند: "فرمانده اشاره کرد و سربازان کبوتران را یک یک سر بریدند."

اجرای این نمایش طوری است که هرصحنه اغلب به طور ناگهانی تغییر می‌کند و البته درهمین مقاطع با تغییر"ژانر" هم همراه است. قصه‌گوئی‌ها و "حدیث نفس"ها گاهی هم به نیابت انسان‌های کشته شده در جنگ انجام می‌شود و کلأ همه چیز با "مضمون سازی" پیش می رود. تصاویر محدود "سایه‌ای" هم سهم انضمامی زیبائی در اجرا دارند. صحنه آغازین نمایش که در آن یک نفر درون کیسه‌ای "کفن مانند"، و عده‌ای بیرون از کفن به خود می‌پیچند، در نوع خود و با تجمیع تأویل‌های آن‌ها، یکی از دراماتیک‌ترین صحنه‌هاست که تاحدی بدیع هم جلوه می‌کند.

صحنه سفید اولیه نمایش "ترانه‌ای برای تو " به نویسندگی و کارگردانی امین ابراهیمی متناسب با مضامین بخش‌های "درام‌گونه"، به تدریج سرخ و خونین می‌شود و مضمون جنگ و شهادت بر بخش‌های کمیک برتری قابل ملاحظه‌ای پیدا می‌کند و برجسته‌تر می‌شود و در رابطه با همین موضوع هم به پایان می‌رسد.

نمایش" ترانه‌ای برای تو" از لحاظ متن به طورنسبی از نظر طراحی، کارگردانی، بازیگری، کاربری نور، لباس و موسیقی، اجرائی زیبا، تأثیرگذار و دراماتیک است و تا آخرین لحظه، به رغم برخی کاستی‌های نسبی‌اش، موفق می‌شود تماشاگران را با خود همراه کند. حسن پارسائی