سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش آوریل 1912 روایت قصه دختری است به نام اوا اسمیت که در پی اتفاقاتی که با خانواده بیرلینگ برایش رقم می‌خورد، دچار حادثه می‌شود... این قصه نوشته رامین معصومیان و فرید قادرپناه است که این کار را به صورت مشترک نوشته و به روی صحنه برده‌اند. یک گروه جوان که اهداف بزرگی در سر دارند. این گروه پیش از این نیز نمایش موفق "شبی بیرون از خانه" را به روی صحنه بردند که امسال نیز در بخش مرور جشنواره تئاتر فجر به روی صحنه می‌رود. به بهانه اجرای این نمایش و حضور در جشنواره با رامین معصومیان، فرید قادرپناه و پیمان یاحقی تهیه‌کننده این نمایش به گفتگو نشستیم که ماحصل آن را در زیر می‌خوانید: نمایش شما بسیار مبتنی بر ریتم و موسیقی است، اگر موسیقی با تونالیته زیاد و کم ارائه می‌شد، قطعا آن طور که باید جواب نمی‌گرفتید؟ انتخاب موسیقی این نمایش بر چه مبنایی بود؟

فرید قادر پناه: بسیار به این موضوع فکر کردیم که چه آهنگ‌هایی را انتخاب کنیم تا مخاطب به نوعی از آن خاطره داشته باشد و در واقع بتوانیم مخاطب را با آهنگ و موسیقی نمایش همراه کنیم. رامین معصومیان: بسیاری از دوستان به ما می‌گفتند که موسیقی نمایش قالب بر فضای اجرا است، اما وقتی از آنها می‌خواستیم کار را دوباره ببینند تا جایی که موسیقی زیاد است را بگویند، بعد از مشاهده دوباره کلام خود را پس می‌گرفتند. در نمایش آوریل 1912 در برخی از بخش‌ها مخاطب دچار نوعی سردرگمی می‌شود و نقاط کوری برایش باقی می‌ماند، چقدر این موضوع به عمد اتفاق افتاده است؟

فرید قادر پناه: این اتفاق از آنجا شکل گرفت که زمان اولیه نمایش 3 ساعت بود و بعد از روتوش‌های بسیاری که داشتیم آن را خلاصه و کوتاه کردیم در واقع اگر نقطه کوری وجود دارد به همین دلیل است.

عنوان نمایش شما آوریل 1912 است که به تاریخ غرق شدن کشتی تایتانیک اشاره دارد، اما موضوع اصلی نمایش شما چیز دیگری است، دلیل انتخاب این تاریخ چه بود؟

رامین معصومیان: ماجرای تایتانیک یک اتفاق گل درشت است که می‌تواند داستان‌های کوچکی در دل آن رخ دهد و ما نمی‌خواستیم این اتفاق را جزیی از آن قرار دهیم. این تاریخ تنها تاریخ غرق شدن تایتانیک است و این داستان ربطی به اصل ماجرا ندارد. کار پیشین شما یکی از آثار خوب و پربیننده بود که توانست رکورد فروش در سالن مشایخی را بزند و این کار نیز توانسته مخاطب خود را جذب کند، به نوعی انگار شما رگ خواب مخاطبان این سالن را یافتید و می‌دانید به سراغ چه سوژه‌هایی بروید که مخاطب جذب آن شود؟

رامین معصومیان: اولین چیزی که ما به عنوان یک مخاطب تئاتری به آن فکر می‌کنیم، این است که چرا یکسری کارها را می‌بینیم و از آن خوش‌مان می‌آید و یکسری ایده‌ها را دوست نداریم. اولین چیزی که ما به آن توجه می‌کنیم کاری غیر از رئال است. کار رئال انجام دادن کار سختی است و کار هرکسی نیست. این‌که بتوان یک موضوع حقیقی را برای مخاطب باورپذیر کرد، کار سختی است. به همین دلیل دوست نداریم کار رئالیستی انجام دهیم. به اعتقاد ما مخاطب تئاتر در زمانی که در سالن است باید با ایده کارگردان و حس بازیگران سفر کند و به دنیایی برود که ما برایش می‌سازیم. به همین دلیل اگر درست به مخاطب منتقل شود تخیلش فعال می‌شود و همراه شما می‌آید. دومین نکته این است که سعی می‌کنیم روی موضوعاتی درجامعه تمرکز کنیم که کمتر به سراغ آن رفته‌اند. اتفاقاتی که در کلام شاید خیلی اتفاق مهمی نباشند، اما در عمق، درد بسیار بزرگی هستند. مثلا نمایش "شبی بیرون از خانه" درباره وابستگی‌های ناسالم بود یا در نمایش "آوریل..." به محکمه وجدان پرداختیم. موضوعاتی که کمتر به آن پرداخته شده است و همه آدم‌ها به نوعی با آن درگیر هستند و درصد کم یا زیادی با این ماجرا همذات‌پنداری می‌کنند. این واقع‌بینی درباره مسائل هنجار یا ناهنجار اجتماعی است. فرید قادرپناه: انتخاب تم، ایده اولیه ما است و کاملا سلیقه‌ای است. ضمن این که سلیقه شخصی ما همواره بر سلیقه عمومی ما غالب است و همیشه این سلیقه شخصی را دوست داریم. احساس می‌کنیم حتما نباید یک پیام آموزنده یا موضوع اجتماعی بزرگی عنوان شود. ما به ساده‌ترین شکل ممکن همه چیز را انتخاب می‌کنیم و خیلی ساده می‌گوییم، این اتفاق برای همه ممکن است بیفتد. اینکه چطور می‌توان یک نفر را اذیت کرد، دراین نمایش به ساده‌ترین شکل ممکن عنوان شده است. ما به دنبال لایه‌های زیرین آن نیستیم، چرا که خودمان دوست نداریم چیزی به ما تحمیل شود و نمی‌‎خواهیم به مخاطب هم چیزی را تحمیل کنیم. این برمی‌گردد به بخش محتوایی نمایش، در شیوه اجرایی نیز شیوه‌های قدیمی و سورئال و... بسیار مد شده است، درحالی که امروز دیگر این سبک‌ها لذت‌بخش نیستند. اگر ما بخواهیم بگوییم چقدر صحیح کار انجام می‌دهیم، باید بگویم تمام حرکات فرم و سورئال ما با تفکر انجام شده است. آنچه که ما را برتر کرد و توانستیم رکورد فروش را بزنیم، این است که ما از دنیای سورئال آنچه را که می‌خواهیم استفاده می‌کنیم و به باقی چیزها کاری نداریم، حتی اگر خیلی خوب باشد.

چطور شد که این داستان را برای نمایش‌تان انتخاب کردید، در گفتگوهایی که پیش از این داشتید درباره اقتباس از یک کتاب خارجی صحبت کرده بودید؟

فرید قادر پناه: ما نمایشنامه‌های مختلف و زیادی را می‌خوانیم. اولین کاری که می‌خواستیم انجام دهیم در ژانر وحشت بود. سال 86 یک فیلمنامه را به نگارش در آوردیم، اما به دلایلی این اتفاق نیفتاد، نوع سالن، نزدیکی به تماشاگر، عدم تجربه کافی باعث شد که نتوانیم آن کار را به سرانجام برسانیم، چراکه ژانر وحشت بسیار سخت است، به همین دلیل از وحشت به سمت جنایی کشیده شدیم. یک موضوع معماگونه که تماشاگر نظرش مدام تغییر کند. ما نمایشنامه‌های بسیاری خواندیم و در نهایت داستان را خودمان براساس ایده خودمان نوشتیم و تنها استفاده‌ای که از این کتاب کردیم اسامی بود. متاسفانه برخی از دوستان رسانه دچار سوتفاهم شدند و نوشتند که متن نمایش براساس آن کتاب به نگارش درآمده است در حالی‌که ما اقتباس نکردیم و ایده خودمان را به نگارش درآوردیم. چرا اصلا عنوان کردید که این طرح را از یک نمایشنامه خارجی برداشت کردید؟

فرید قادرپناه: ما عنوان نکردیم می‌خواستیم حاشیه را کم کنیم، اما اتفاقا حاشیه زیاد شد. اشتباه کردیم که خودمان را به عنوان نویسنده معرفی نکردیم. جدای از ژانر جنایی که کار کردید، موضوعی که انتخاب شد از زیرلایه‌های اجتماع است؟

فریدقادرپناه: بله به این دلیل که ژانر جنایی از دل یک حادثه اجتماعی بیرون می‌آید و اصلا از هم جدا نیستند. قتل دو حالت دارد یا سیاسی است یا اجتماعی؛ در نتیجه این دو کاملا بهم پیوسته هستند و از هم جدا نمی‌شوند. اتفاقی که در نمایش‌های شما می‌افتد این است که نمایش برمبنای حرکات فرم است و خیلی کم پیش می‌آید که بازیگران شما حرکت عادی داشته باشند، چرا از فرم استفاده می‌کنید؟

رامین معصومیان: مهم‌ترین دلیلش این است که ما این نوع اجرا را دوست داریم و دوست داریم کارهایمان مبتنی بر فرم باشد. ما در این اجرا لحظات رئال هم داریم، اما در نمایش" شبی بیرون از خانه" اینطور نبود. ما سعی می‌کنیم با ساختار فرم هم بازیگرمان را هدایت کنیم تا در راستای رسیدن به نقش باشد، هم اینکه حالات درونی او را بیرون بریزیم. چقدر این طراحی فرم‌ها برعهده خودتان است؟

فرید قادرپناه: تمامی حرکات فرم را خودمان طراحی کردیم. در این کار ما تلاش کردیم به جای اینکه 20 دقیقه زمان بگذاریم تا یک چیز را نشان دهیم، با یک اکت 5 ثانیه‌ای این را به مخاطب منتقل کنیم، حرکاتی که از درون به بیرون رخ می‌دهد را ما از این طریق نشان دادیم. یکی دیگر از اتفاقاتی که در نمایش آوریل رخ داده استفاده از حرکات تیک واری است که برخی از بازیگران دارند و این حرکات به نظر می‌رسد گاهی مخاطب را کلافه و عصبی می‌کند، دلیل استفاده از این حرکات تاکیدی چیست؟

فرید قادرپناه: ما قصد داشتیم با این حرکات تاییدی بر رفتار ماشین وار داشته باشیم و حال و احوال آشفته‌ای که وجود دارد را نشان دهیم.

رامین معصومیان: این حرکات تیک‌وار نمایش، عدم پیروی از پدر خانواده و نمایش آشفتگی بود که وجود داشت. چرا که هر وقت پدر خانواده چیزی از اعضای خانواده می‌خواست، خانواده با این حرکت تیک‌وار آن را نفی می‌کنند. این اتفاق باعث می‌شود تا در ناخودآگاه تماشاگر این نفی به ثبت برسد، در واقع این حرکات فقط در دیالوگ‌های بیرلینگ شکل گرفته است. درباره بازیگران هم بگویید؟ انتخاب بازیگران برچه مبنایی شکل گرفته است؟

فرید قادرپناه: ما چندین سال است که با هم کار می‌کنیم و به یک گروه واحد رسیدیم. لازمه حیات گروه این است که برخی از دوستان به گروه اضافه شوند. در واقع ما برای نمایش‌هایمان انتخاب بازیگر نداریم و همه از اعضای گروه هستند. برای ما مهم است که بازیگران درست در نقش خود قرار گرفته‌اند. با توجه به اینکه گروهی کار می‌کنید در کارهای آینده آیا به گروه بازیگران شما افزوده می‌شود؟

فرید قادر پناه: در کل تیم ما عوض نمی‌شود، قطعا این اتفاق نمی‌افتد که در تمام کارها از همین بازیگران استفاده کنیم، حضور بازیگران دیگر در تیم ما نفی نمی‌شود. اما ما یک گروه هستیم که با هم کار می‌کنیم در برخی از کارها این گروه به صورت کامل حضور دارد یا در برخی از کارها اینگونه نیست و جمع دیگری به عنوان مهمان در کنار ما هستند. ما یک خانه داریم که اگر بچه‌هایمان در نمایش‌های دیگر هم حضور داشته باشند درنهایت به خانه خود باز می‌گردند. نمایش از آنجایی که به تاریخ 1912 اشاره دارد، می‌طلبد که لباس‌ها نیز مربوط به همان دوره باشد. اما در نمایش آوریل از لباس‌های فاخر انگلیسی آن دوره چیزی نمی‌بینیم، این نوع لباس خیلی نشان دهنده زمان کار نیست؟

فرید قادرپناه: ما یک تحقیق دوماهه داشتیم درباره لباس؛ اگر از لباس‌های فاخر انگلیسی در سال 1912 استفاده می‌کردیم قابلیت اجرایی نداشتیم چرا که بازیگران ما به دلیل طراحی حرکات فرم، دائما به روی زمین می‌افتند و بلند می‌شوند و با آن فرم لباس این اتفاق ممکن نبود. تنها چیزی که به ذهن‌مان رسید که در توان‌مان بود، به لحاظ اجرایی و هم به لحاظ مالی انتخاب این نوع از لباس بود. ما بخش خصوصی هستیم و متاسفانه هیچ گونه حمایتی از ما صورت نمی‌گیرد. تنها ایده‌ای که به ذهن‌مان رسید این بود که لباسی انتخاب کنیم که از نظر فرمی مرتب و تمیز باشد و هر کدام از خانواده‌ها را از هم جدا کنیم. تا جایی که در توان‌مان بود این کار را کردیم. خیلی دوست داشتیم که اتفاق بهتری بیفتد، حتی اگر بودجه کافی هم داشتیم که بتوانیم از لباس‌های فاخر آن زمان استفاده کنیم امکان اجرایی نداشتیم. رامین معصومیان: ضمن این که ما یک جایی به اسم آرشیو لباس در تئاتر داریم، که اسما وجود دارد. شما انتظار دارید که در آنجا با دنیایی از لباس روبه رو شوید که اینطور نیست و نمی‌توانید یک لباس سالم از آنجا بیرون بیاورید. در نهایت این که ما برای هر نمایش باید به سراغ طراحی و دوخت لباس برویم.

شما هر دو نمایش قبلی و فعلی خود را در تماشاخانه مشایخی به روی صحنه بردید. این درحالی است که سن نمایش تماشاخانه مشایخی بسیار کوچک است، اما با تمام این محدودیت‌ها شما قاب‌بندی‌های خوبی داشتید و از عنصر نور به خوبی استفاده کردید، کمی دراین باره بگویید؟

فرید قادر پناه: من به شدت از سالن مشایخی حمایت می‌کنم، چرا که در میان نمونه‌های هم سطح خودش ابعاد کاملا استانداردی دارد و شما در هیچ یک از سالن‌های خصوصی این استاندارد را نمی‌بینید. سالن خوبی است و حمایت خیلی خوبی از ما داشتند. اتفاقات بسیار خوبی برای ما در آنجا رخ داد و جایگاه تماشاگرانش مناسب است. به نظرم تنها ایراد این سالن، سالن انتظارش است. در بحث نور و موسیقی نیز از روز اول تمرینات ما، این دو عنصر وجود دارد. یعنی بازیگر ما با نور و موسیقی از همان روز اول آشناست. نور در تمام قسمت‌هایی که کار شد با توجه به ایده‌های کارگردانی و لزوم آن بوده است. ما سعی نکردیم از نوری استفاده کنیم که ربطی به روند نمایش ندارد. تمام نورهای گرم و سرد، در راستای نمایش به کار گرفته شده و نور را به جهت زیبایی استفاده نکردیم. در واقع تمام نورها به لحاظ فنی تابیده شده است. با توجه به این که شما با تهیه کننده خصوصی کار می‌کنید و به بخش خصوصی مرتبط هستید،بخش خصوصی تئاتر امروز چه شرایطی دارد و چقدر از آن استقبال می‌شود؟

رامین معصومیان: در مجموع تئاتر امروز در دست بخش خصوصی است و همه گروه‌ها به صورت خصوصی کار می‌کنند، برخی اسپانسر و تهیه‌کننده قوی دارند و برخی به دلیل سابقه‌ای که دارند، مرکز هنرهای نمایشی پشتیبانشان هستند. بخش جوان بی‌شماری وارد تئاتر می‌شوند، که ما یک بخش کوچکی از آن هستیم و خیلی‌های دیگر نیز مثل ما هستند که خوب یا بد کار می‌کنند. الان خروجی دانشگاه‌های ما سالی 700 تا 800 فارغ‌التحصیل تئاتر است. این حجم جماعتی که وارد تئاتر می‌شوند امروز بسیار بی‌پناه هستند. دوستانی دارم که بواسطه اینکه هیچ حمایتی ندارند به شغل‌های دیگر روی آورده‌اند، چرا که حمایتی از آنها نمی‌شود. ما سه نفر نیز با خون دل کار می‌کنیم و رقمی که خرج کردیم تا الان خیلی بیشتر از درآمدمان بوده است. اما خیلی‌های دیگر هستند که همین کار را هم نمی‌توانند انجام دهند تا گروهی داشته باشند و یا اجرایی داشته باشند. ما هم اگر همین طور پیش برویم قطعا در کارهای بعدی دلسرد می‌شویم و دیگر نمی‌توانیم ادامه دهیم. پیمان یاحقی: در حال حاضر یک سالن دولتی داریم که تئاتر شهر است و زیرنظر مرکز هنرهای نمایشی هدایت می‌شود و باقی سالن‌ها نیز همه بخش خصوصی هستند. مجموعه‌های خصوصی هم درصد کارمزد یا حق سالن بالایی دریافت می‌کنند که از سالن‌های دولتی نیز گاها بیشتر است. عمدتا گروه‌های جوان هیچ حمایتی ندارند. حتی با اینکه گروه ما جزو یکی از موفق‌ترین گروه‌های تئاتری است و امسال در بخش مرور جشنواره نیز هر دو نمایش‌مان را به روی صحنه می‌بریم، اما هیچ حمایتی تاکنون نشده‌ایم. بخش خصوصی از سرمایه شخصی خود هزینه می‌کند. متاسفانه با اینکه این بچه‌ها آینده تئاتر ما هستند هیچ نگاه حمایتی ندارد و مورد توجه قرار نمی‌گیرند. پس با این حساب تئاتر ما همچنان دلی کار می‌شود، اما چرا نمی‌توانیم با تمام این تفاسیری که شما داشتید یک کار شاخص و خوب ببینیم؟

پیمان یاحقی: برخی از سالن‌ها، تهیه‌کننده‌ها و گروه‌ها درآمد خوبی دارند. من به شخصه به عنوان تهیه‌کننده جوان نمی‌خواهم به سراغ چهره‌ها بروم، چرا که بیشتر به دنبال استعدادیابی و حمایت از گروه‌های جوان هستم. درحالی‌که اگر بخواهم این کار را انجام دهم و از چهره‌ها استفاده کنم، می‌توانم هزینه کنم، درآمد خوبی داشته باشم و طی قرارداد تیپ به بازیگر دستمزد بدهم. این نوع نگاه در تئاتر اقتصادی ما دیده می‌شود. معمولا در تماشاخانه‌ها کار شاخص دیده نمی‌شود چرا که توجیه اقتصادی ندارد. اگر تهیه‌کننده و تیم کارگردانی زرنگ باشد می‌توانند، درآمد خرج رفته خود را در آورند.

با توجه به این که امروز خروجی زیادی از دانشگاه‌ها داریم، اما آثار خوب و موفقی از آنها نمی‌بینیم؟

رامین معصومیان: به این دلیل که مدیریت درستی وجود ندارد. این مشکل را باید از پایه بررسی کرد، مگر ما چقدر نیاز به بازیگر تئاتر داریم که تمام دانشگاه‌ها مشغول تربیت بازیگر هستند. سیستم آموزشی ما بسیار مشکل دارد. ضمن اینکه سالیانه آموزشگاه‌ها فارغ‌التحصیلانی به جامعه تئاتر تحویل می‌دهند که در زمان پایان دوره هیچ سازگاری برای آنها تعیین نشده است. پیمان یاحقی: این مشکل تنها در تئاتر نیست، سینما هم به همین شکل است. ضمن این که سیلابس‌های درسی ما اصلا خوب نیست. خروجی ما از دانشگاه تئاتر سالی 1000 فارغ‌التحصیل است که خروجی آنها بعد از چند سال چند برابر نیز می‌شوند. سیلابس‌های آموزشی متعلق به 40 سال گذشته است و به روز نیست. در سینما هم به همین شکل است و از مقطع کارشناسی تا ارشد مدام درحال تکرار است. فرید قادر پناه: امروز استار شدن بسیار اهمیت یافته است و همه انتظار دارند که با گذراندن یک دوره تبدیل به ستاره شوند. یعنی به خاطر طرح مسائل قدیمی و خروجی بسیار دانشگاه‌ها نمی‌توانیم نمایش‌های خوب و شاخصی از گروه‌های تئاتری جوان داشته باشیم؟

پیمان یاحقی: بخشی استعداد است، بخشی هم به مدیریت باز می‌گردد. متقاضی بازیگری نسبت به کارگردانی و فیملنامه‌نویسی بیشتر است. الان برای جوانان اهمیت ندارد که فیلمنامه‌نویسی چگونه است و یا کارگردانی، در حالی که همه فقط به فکر بازیگر شدن هستند. فرید قادرپناه: در کل دنیا و کشورهای صاحب سبکی مثل فرانسه، انگلیس یا حتی امریکا و... خروجی بسیار زیادی از دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی دارند و تعداد کارهای فاخر آنها نیز کم است. به نظر من استعداد بسیار مهم است. رفتن به دنبال استعداد و کسب علم در راستای هم هستند. وقتی استعداد نباشد هرچقدر هم که به دنبال علم بروی باز هم تاثیری ندارد. ما در تمرین‌هایمان برای بسیاری از صحنه‌ها در 10 ثانیه به نتیجه می‌رسیم. اگر کارمان خوب است این بر می‌گردد به استعداد ما چرا که همه چیز در یک لحظه آنی و ذاتی هنری شکل می‌گیرد. ضمن اینکه ما کلا آدم‌های تنبلی هستیم و کار فاخر زحمت می‌خواهد و باید برای آن انرژی بسیاری گذاشت. وقتی کار دکتر رفیعی را می‌بینید، از آن لذت می‌برید، چرا که می‌دانید پشت آن زحمت بسیاری کشیده شده است و درباره قدم به قدم کار فکر شده است و همه چیز حاصل یک زحمت جمعی است. ما در طی این 9 ماه تمرین برنامه‌ریزی داشتیم و 45 روز من و رامین نشستیم ساعت به ساعت برای تک تک روزها برنامه‌ریزی کردیم، که چطور سپری شود و چگونه تمرین کنیم. بازیگران‌مان هم بسیار از این اتفاق راضی هستند و خودشان پیشنهاد این را می‌دهند که تعداد روزها افزایش یابد و این اتفاق خیلی کم در گروه‌های تئاتری رخ می‌دهد. عمدتا بازیگران به دنبال تمرین‌های طولانی نیستند و از این اتفاق فرار می‌کنند.

رامین معصومیان: این حجم فارغ‌التحصیل تئاتر که وارد می‌شود، می‌خواهد کار کند و به همان نسبت سالن تئاتر هم افزوده می‌شود. در همه این سالن‌ها، سه سانس کار اجرا می‌شود که از هیچ فیلتری رد نمی‌شوند! آیا واقعا این کار اتفاق خوبی است که به روی صحنه رفته است یا نه؟ در واقع سالن‌ها برای اینکه بتوانند چراغ سالن خود را روشن نگاه دارند، هر کاری که پیشنهاد می‌شود را می‌پذیرند. ما وقتی به هم‌نسلان خودمان می‌گوییم برای این کار 9 ماه تمرین کردیم به ما می‌گویند دیوانه‌اید. اگر مخاطب ما از این اتفاق خوششان می‌آید به این دلیل است که ما خودمان انرژی مثبتی در پشت صحنه داریم که به روی صحنه و به مخاطب هم منتقل می‌شود. شما امسال در بخش مرور جشنواره تئاتر فجر نیز حضور دارید؟

فرید قادر پناه: بله ما در بخش مرور (پلاس) حضور داریم و درست پس از زمان اختتامیه نمایش، برای اجرای فجر می‌رویم. ضمن این که "شبی بیرون از خانه" را همزمان با این اجرا به روی صحنه می‌بریم. اتفاق دیگری که خیلی در گروه‌های هنری کمرنگ است، همین تیمی کار کردن است و شما این کار را انجام می‌دهید و اتفاقا موفق هم عمل کردید. این همکاری بر چه مبنایی است؟

رامین معصومیان: اتفاقی که برای ما افتاد این است که با هم شروع کردیم و وارد عرصه تئاتر شدیم و انرژی‌هایمان با هم جور بود.قطعا ما هم اختلافاتی داریم، اما اینقدر بین‌مان اعتماد وجود دارد که مخالفتی نداشته باشیم و همیشه به یک نقطه مشترک می رسیم. بعد از نمایش آوریل قصد دارید چه کاری را به روی صحنه ببرید؟

فرید قادر پناه : ما طرحی داریم که یا امسال یا سال آینده قصد داریم آن را به روی صحنه ببریم و آن درباره "سینوهه" پزشک مخصوص فرعون است. ما تا امروز چند بار کتاب سینوهه را خواندیم و هنوز هم شک داریم. اما اگر خدا کمک‌مان کند پروژه بزرگ‌مان "سینوهه" خواهد بود. قطعا در خلال این کار کارهای کوچک دیگری را هم به روی صحنه خواهیم برد. چرا که این پروژه پروسه طولانی خواهد داشت. ضمن این که یک طرح داریم برای سال آینده در تماشاخانه مشایخی که کلا نگرش‌مان درباره تئاتر جوانان است و ایده‌های جدید برای جذب مخاطب داریم. می‌خواهیم تایم‌های اجرای نمایش را اختصاصی کنیم، مثلا ساعت 6 فقط اجرای ژانر جنایی داشته باشیم تا اگر تماشاچی علاقمند به این ژانر است، بداند که برای دیدن این گونه نمایشی باید به کجا برود. یکی دیگر از کارهایمان این است که برعکس تماشاخانه‌های دیگر که فراخوان دارند، یک تیم بازبین داشته باشیم که به دانشگاه‌ها بروند و کارها را ببینند و آثار خوب را با حمایت سالن و خود تیم به اجرا برسانیم. از لحاظ کیفیتی حتما سال آینده شاهد کارهای خوبی از دانشجویان در سالن مشایخی خواهیم بود. وسخن آخر؟

فرید قادر پناه: از تمام بچه‌های گروه‌مان تشکر می‌کنم. در تئاتر برخلاف سینما، بازیگران خیلی دیده نمی‌شوند اما من همین جا از تک تک دوستان تشکر می‌کنم، چرا که بسیار همراه ما هستند و از درکنار هم بودن‌مان لذت می‌بریم. پیمان یاحقی: به عنوان آخرین کلام می‌خواهم بگویم که احداث سالن مهم است، اما مدیریت آن مهم‌تر است. امیدوارم مدیریت‌های سالن‌های خصوصی با کمی درایت به انتخاب آثار بپردازند و به استعدادها و خلاقیت گروه‌های جوان احترام بگذارند. انتهای پیام/

زینب افتخاری