به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در یکصد و چهل و سومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران که دوشنبه ۱۴ دی در تالار استاد ناصری برگزار شد، شش فیلم کوتاه "سیاه" ساخته حمیده معینفر، "پدر و پسر" به کارگردانی محمد سلطانی، "سمپاتی" ساخته سمیرا شکوری، "بوسه با چشمان بسته" به کارگردانی روحالله صدیقی، "پنجره باز" ساخته افشین رضایی و "طبق عادت همیشگی" به کارگردانی محمد حمزهای به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد بررسی فیلمها با حضور علی علایی، کیوان کثیریان و کارگردانان فیلمها برگزار شد.
در ابتدای این نشست، علایی از پر رونقتر بودن فیلم کوتاه نسبت به سینمای حرفهای ایران در شرایط فعلی گفت و ادامه داد: فیلم کوتاه بهتر از فیلمهای حرفهای، سند دوران خود بهشمار میرود. در سالهای اخیر با افزایش امکانات دیجیتال، تعداد فیلمهای کوتاه نیز افزایش پیدا کرده و شاهد نگاه ناظر بر جامعه در چنین فیلمهایی هستیم. سینمای حرفهای ما در صورت عبور از یکسری خط و خطوط، به سیاهنمایی متهم میشود و همین موضوع باعث اخته و خنثی شدن آن شده است. در این شرایط که سینمای حرفهای نمیتواند تصویری واقعی از جامعه ارائه دهد، فیلم کوتاه توانسته خود را از دو نوع ممیزی رها کند؛ نخست ممیزی سرمایه است که به دلیل دورهمی ساخته شدن فیلمهای کوتاه توانسته خود را از قید سرمایه که به سینمای بلند آسیب رسانده، رها کند. ممیزی دوم هم همان عرفهای حاکمیتی است که باز هم برای فیلمهای کوتاه محدودیت کمتری بهوجود میآورد. به همین دلیل فیلمهای کوتاه سند واقعیتر و مستندتری از دوران خود شدهاند و میتوانند محل ارجاع باشند.
این منتقد سینمایی افزود: اما بعضی از فیلمهایی که امروز دیدیم را اساسا نمیتوان فیلم کوتاه دانست. یک آسیب و معضل سینمای فیلم کوتاه، ساختن نمونه کار است؛ در این فیلمها شاهد به رخ کشیدن توانمندی کارگردان برای ساخت فیلم بلند هستیم و این در سینمای فیلم کوتاه مزیت محسوب نمیشود. در واقع این فیلمها یا بخشی از یک فیلم بلند هستند یا فیلم بلندی هستند که کوتاه شده است. در جشنواره شاهد فیلمهای کوتاهی هستیم که آنها را بلند کردهاند و در سینمای فیلم کوتاه میبینیم فیلمهای بلند را کوتاه میکنند.
علایی سپس به فیلم "سیاه" اشاره کرد و گفت: در فیلم "سیاه" شاهدیم که ایجاز که در فیلم کوتاه مساله مهمی محسوب میشود، تبدیل به ابهام شده و تماشاگر را سرگردان میکند. این هم دیگر مشکل عمومی فیلمهای کوتاه در شرایط فعلی است. ضمن اینکه در این فیلم به دلیل نوع حرکت دوربین، بین فضای عینی و ذهنی در حرکت هستیم. سپس معینفر در پاسخ به توضیح کثیریان مبنی بر رفت و برگشت بین خیال و واقعیت در فیلم و همچنین در مورد سابقه سینماییاش گفت: حدود پنج سال به فیلمسازی مشغول بودهام و "سیاه" چهارمین فیلم من در عرصه سینماست. در این فیلم طراح صحنه نداشتیم و از لوکیشن بدون دستکاری استفاده کردیم؛ لوکیشنی که میتوانست در به تصویر کشیدن دنیای توهمی فیلم کمک کند. تعلیق فیلم در واقع به تعلیق ذهنی بازیگر زن فیلم مربوط میشود که در این وضعیت پیچیده قادر به تصمیمگیری نیست. قرصی که در دستان او میبینیم نیز نماد همین تردید است و این تردید نیز تا پایان زن را رها نمیکند.
منتقد سینمایی برنامه در ادامه به فیلم "پدر و پسر" پرداخت و گفت: فیلم "پدر و پسر" را از نظر پرداخت، دکوپاژ و.. میتوان سکانسی از یک فیلم بلند دانست. البته اینکه میتوان قبل و بعد از قصهٔ فیلم را در ذهن طراحی کرد و بسط داد، نکته مثبتی به شمار میرود. ضمن اینکه ایجاز فیلم خوب است و اطلاعات لازم در همان دو دقیقه آغازین فیلم به خوبی ارائه میشود.
سلطانی کارگردان "پدر و پسر" نیز در اداه صحبتهای علایی گفت: فیلمنامه فیلم متعلق به استیون کینگ است. در همشهری داستان ترجمه قصه را خواندم و غافلگیری موجود در آن را دوست داشتم. البته این غافلگیری در فیلم درست در نیامده و این شاید نقطه ضعف فیلم باشد. شاید بتوان با تدوین مجدد، ضعف در تعامل با بازیگر را برطرف کرد. پیش از ساخت این فیلم به کار فیلمنامهنویسی مشغول بودم و با ساخت این فیلم متوجه شدم کارگردانی راحتتر از نویسندگی است. به دوستان نویسنده توصیه میکنم، نوشتههای خود را بسازند. ضمن اینکه گمان میکنم لازم است تعریفی هم از فیلم کوتاه ارائه شده و چارچوبهای آن مشخص شود تا راحتتر بتوان در این مورد صحبت کرد.
پس از آن علایی ویژگیهای فیلم "طبق عادت همیشگی" را برشمرد و گفت: به نظر میرسد فیلم "طبق عادت همیشگی" در ذهن سازنده بلند بوده ولی به شکل فیلم کوتاه ساخته شده است. گویی چند سکانس از متن اصلی برداشته شده است. این حذفیات در داخل همین برش و بازهٔ زمانیِ فیلم اتفاق میافتد، نه آنچه قبل و بعد از آن میتوانسته وجود داشته باشد. کثیریان اما معتقد بود که پیچشهای مورد نظر علایی، در خودِ فیلم جواب داده شدهاند.
حمزهای در پاسخ گفت: به شخصه فکر نمیکنم این فیلم یک فیلم بلند بوده باشد، بلکه اساسا مشغول کار کردن روی این فرم فیلم کوتاه هستم. سینما وابستگی جداناشدنیای با اقتصاد دارد، تجربه در آن محدود است و گران تمام میشود. اما در فیلم کوتاه میتوان بهراحتی سراغ تجربهگرایی رفت. در عین حال به نظر من فیلم کوتاه باید گرامری از کلیت سینما داشته باشد. در چند سال اخیر شاهد افزایش فیلمهای کوتاهی هستیم که مبتنی بر فرمگرایی ساخته میشوند و این شکل از فیلم کوتاه در ذهن ما غالب شده است. اما اساسا به چنین اصلی در سینمای فیلم کوتاه قائل نیستم و آن را صرفا یکی از انواع فیلم کوتاه میدانم. فیلم کوتاه هم باید قواعد سینما را رعایت کند، حتی اگر تداعیکننده فیلم بلند شود. گمان میکنم فیلم کوتاه صرفا یک تعریف واحد دارد که آن هم بر اساس فعل زمان تعریف میشود. قالب فیلم کوتاه را میتوان زیر سی دقیقه تعریف کرد و در ادامه به هر فرمی که میخواهیم فیلم را بسازیم.
علایی در ادامه از "پنجره باز" گفت و ادامه داد: فیلم "پنجره باز" از این منظر که برشی از یک اتفاق با موقعیت محدود و آدمهای مختصر است، به فیلم کوتاه نزدیک است. اگرچه متن فیلم با توجه به سن بازیگر دختر، کمی متکلف به نظر میرسد. کثیریان نیز "پنجره باز" را فیلمی قدرتمند توصیف کرد که با بازی خوب دختربچه و دکوپاژی مناسب همراه شده است.
افشین رضایی در ادامه این صحبتها و در پاسخ به سوال کثیریان در خصوص کوتاهتر شدن زمان نسخه به نمایش در آمده گفت: سکانسی از ابتدای فیلم حذف شده که دلیل آن اضافه شدن نریشن به ابتدای فیلم بود. در واقع برای دریافت مجوز کارگردانی از ارشاد، لازم بود نمونه کاری با زمان ۱۲ دقیقه ارائه دهیم. پس از ارائه نسخه اولیه به ارشاد، در این نسخه فیلم را به دلخواه کوتاه کردم و زمان آن را به نه دقیقه کاهش دادم. در طی دوازده سال دستیاری در سینما، چیزهای کوچکی یاد گرفتهام که سعی میکنم در ساخت فیلمهایم از آنها استفاده کنم. وی در پاسخ به سوال علایی در خصوص تکلف کلام دختر کم سن فیلم گفت: این کار از قصد انجام شد تا با حرف زدن مانند آدم بزرگها، تماشاگر او را بزرگتر از سن خودش تصور کند. تم اصلی فیلم دروغ بود و داستان اصلی نیز کوتاه و در حد سه صفحه بود.
پس از آن علایی در پاسخ به سوالی در مورد حضور بازیگران حرفهای در فیلم کوتاه گفت: استفاده از بازیگر حرفهای، دست و بال فیلم کوتاه را میبندد. حضور بازیگر حرفهای با جدیت و اعتماد به نفسی که به تیم میدهد خوب است، ولی ویژگی فیلم کوتاه، رهایی فیلمساز در روایت و پرداخت است. این در حالیست که بازیگر حرفهای با خود قید و بندهایی میآورد. از جمله اینکه به دلیل حضور رفاقتی بازیگران حرفهای، فیلمساز تلاش میکند تا جایی که میتواند او را به تصویر بکشد. یعنی در همان فاصله کوتاه ساخت فیلم، شیره حضور او در فیلم را بکشد.
علایی سپس به فیلم "بوسه با چشمان بسته" پرداخت و گفت: در فیلم شاهد دو مثلث هستیم ما شاید ارتباط میان این دو کمی دچار ابهام باشد. کثیریان نیز ضمن تایید نظر علایی گفت: فیلم شاید به شخصیتپردازی بیشتری نیاز داشت و اینکه به نقطه مشترک این دو مثلث نزدیک میشد و آن را بهشکلی خاص تصویر میکرد.
صدیقی در توضیح فیلم خود گفت: در این فیلم دغدغه آسیبشناسی روابط امروزین را داشتم و اگر فیلمی در این مورد ساخته میشود به دلیل وجود چنین مسائلی در جامعه است. در واقع آدمها امروزه نمیدانند از روابط خود چه میخواهند. روابطی که در کنار عشق، فردی نیز بهعنوان زاپاس و شاید برای احساس امنیت و ترس از تنهایی نگه داشته میشود. این موضوع هم در بین پسران و هم در میان دختران دیده میشود، اما محدودیتهای فیلم بلند در ایران گاهی مانع از به تصویر کشیدن تمام واقعیت میشود. این محدودیتها نیز به تعداد بیشتر مخاطب در سینمای حرفهای نسبت به فیلم کوتاه برمیگردد. نسل جدید داشتنِ چنین روابطی را نشانه زرنگی میداند ولی در عین حال از روابط خود لذت نبرده و احساس خوشحالی نمیکند. در این وضعیتِ پارادوکسیکال، افراد گویی در روابط خود به یک نفر راضی نیستند و با دو نفر هم احساس رضایت ندارند.
در پایان این نشست علایی در پاسخ به اظهارنظری در مورد حضور سوپراستارها در فیلم کوتاه گفت: اگرچه سینمای پیش از انقلاب سوپراستار داشت، اما اساسا در حال حاضر در سینمای ایران سوپر استار نداریم. سوپراستار بازیگری است که در کشورهای دیگر هم شناخته شده باشد و تماشاگران حاضر باشند به دلیل حضور او در فیلم، به تماشای آن بروند. ضمن اینکه این اتفاق باید چندینبار تکرار شود و به صرف حضور در یک فیلم با این ویژگیها، نمیتوان به بازیگر لقب سوپراستار داد. بازیگر ابتدا باید بتواند در کشور خودش تبدیل به ستاره شود تا بعد بتواند به سوپراستار شدن فکر کند.
دوبله فیلم انیمیشن "ناسور" به پایان رسید
دوبله انیمیشن سینمایی "ناسور" با مدیریت دوبلاژ حمیدرضا آشتیانیپور به پایان رسید و این دوبلور خوش سابقه سینما و تلویزیون دوبله کاراکترهایی چون حضرت ابوالفضل (ع)، مسلم ابن عقیل و عروة بن قیس را انجام داده است.
بهرام زند دوبلور نقش امام حسین (ع)، سعید مظفری دوبلور نقش قیس، بیژن علیمحمدی دوبلور نقش عبیدالله، علی همت مومیوند دوبلور نقش اخنس، ژرژ پطروسی دوبلور نقش زهیر، ناصر نظامی دوبلور نقش حر، حسین عرفانی دوبلور نقش عمر سعد، حسین خدادادبیگی دوبلور نقش شمر، حسن کاخی دوبلور نقش ابن حجاج و شهراد بانکی دوبلور نقش نافع و ابن معقل از جمله دوبلورهایی هستند که صداپیشگی کاراکترهای اصلی انیمیشن سینمایی "ناسور" را به عهده داشتهاند.
همچنین هادی جلیلی باله، علیرضا شایگان و امیر فرمان نیا از جمله دوبلورهایی هستند که صداپیشگی نقشهای فرعی چون عموزاده، سرباز، پیک و بریر را به عهده داشتهاند.
فیلم انیمیشن "ناسور" روایتی از حماسه عاشورا با محوریت انتخاب است که به صورت مشترک توسط محمد حسین قاسمی و داریوش دالوند تهیه و تولید شده و برای حضور در بخش انیمیشن سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، تحویل دبیرخانه جشنواره شده است.
انتهای پیام/