به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی موسسه هومان هنر، شهرام کرمی، نمایش‌نامه نویس و کارگردان برجسته تئاتر پس از تماشای نمایش "اروند خون" یادداشتی بر این اثر که به تهیه‌کنندگی حمید نیلی، نویسندگی ایوب آقاخانی و کارگردانی کوروش زارعی روی صحنه رفته، نوشته است که در ادامه می‌خوانید.

"نمایش هنری برای آگاهی و دانش است. آنچه از عمل صحنه به مخاطب منتقل می‌شود فقط تجربه دیدن و یا سرگرمی نیست بلکه توجه را به بصیرت و آگاهی تبدیل می‌کند. این جادوی مهم هنر نمایش است. راز زندگی وقتی با هنر نمایش عجین شود تجربه عمیق برای تماشاگر ایجاد می‌کند.

در زندگی و تاریخ مردمان هر سرزمین وقایعی هست که درک و تعمق در آن معنایی خاص دارد. واقعه جنگ هشت‌ساله در دوران معاصر و قیام امام حسین (ع) دو رویداد خاص هستند که معنایی مشترک در ذهن مخاطب امروز دارد. اروند خون نوشته ایوب آقاخانی و به کارگردانی کوروش زارعی نمایشی در تلفیق این دو اتفاق است. واقعه شهدای غواص در جنگ تحمیلی و مفهوم قیام عاشورا به‌عنوان الگوی فکری شخصیت‌های این اثر باعث شده که نمایش اروند خون را اثری خاص کند. جایی در نمایش اسفندیار خطاب به صبور می‌گوید: اینجا چه خبره؟ و صبور جواب می‌دهد: ما داریم میریم طرف کربلا! طرف دجله و فرات!

اروند خون روایتی تراژیک از نبرد رزمنده‌های عملیات کربلای چهار است که در رودخانه اروند گرفتار شده و شهادت غمبار آن‌ها بستر خلق چهار شخصیت رزمنده شده که در برابر شخصیتی به نام صبور واقعیت و رویای آن‌ها تجسم می‌شود. زوایه دید روایی نویسنده در ساختار نمایشنامه نوعی کنکاش درونی برای شخصیت‌هایی است که مخاطب با روایت اشخاص و خواسته و آرزوهای آن‌ها آشنا می‌شود. در پرداخت نمایشنامه ایوب آقاخانی سعی دارد با استفاده از جنبه‌های واقعی زندگی اشخاص نمایش را شکل دهد.

علیرضا با آنکه عاشق است اما جنگ را تکلیف خود می‌داند. شهادت او نقطه عطف نمایشنامه در ستیز عشق و وظیفه است که او را چون یک قهرمان عاشق وطن با دست بسته در اروند به شهادت می‌رسانند. مهدی که مجروح می‌شود اما به قولی که به مادرش برای برگشت از جنگ داده عمل کرده و حالا با وجود زنده بودن دل‌نگران مادر علیرضای شهید است. حسین که در جنگ بیهوش شده نمی‌تواند علیرضا را فراموش کند. و اسفندیار که از همه ارشدتر است بعد از اسارت دیگر درد را هم حس نمی‌کند!

در نمایش اروند خون رابطه اشخاص نمایش بر اساس تعلق عاطفی نیست بلکه همه آن‌ها هدف مشترکی دارند که آن‌ها را در یک موقعیت قرار داده است. در اروند خون شکست عملیات جنگی به پیوند شخصیت‌ها برای آنچه فکر کرده‌اند ختم می‌شود. ایوب آقاخانی سعی دارد نگاه متفاوتی به شخصیت قهرمانان جنگ داشته باشد و این ویژگی نمایش اروند خون را غنی کرده است. شاید اگر صبور جای حرف زدن مستمر و تحلیل خود بیشتر ناظر واقعه بود جنبه‌های دراماتیک نمایش عمیق‌تر می‌شد. در شیوه روایی این فرصت برای اشخاص نمایش وجود دارد تا درباره خود و کاری که می‌خواهند انجام دهند اظهارنظر کنند.

در کارگردانی نمایش اروند خون کوروش زارعی با طراحی صحنه مدرن و فضاسازی تلفیقی از واقعیت و نشانه‌‌سازی سعی دارد تجربه متفاوتی داشته باشد که با همه نمایش‌هایی که تاکنون کار کرده متفاوت است. بازی‌های روان و قابل باور که عمده شخصیت‌ها با انتخاب لهجه سعی دارند به کار خود تنوع بدهند و استفاده از گروه بازیگران برای شکل‌دهی تصاویری به‌تناسب عمل صحنه ترکیب زیبایی در صحنه ایجاد کرده است. تصاویری که در نمایش شکل می‌گیرد المان‌های بصری زیبایی هستند که به‌خوبی فضای عشق و غربت و زخم جنگ را تداعی می‌کند.

در یک دهه اخیر گونه نمایش‌های مختلف با عنوان فاخر و یا دینی در فضای نمایش ما متداول شده است که هدف این‌گونه آثار جذب مخاطب عمومی است. یکی از ایرادات مهم این‌گونه نمایش‌ها فقدان نگاه هنری عمیق و بهره بردن از ساختار و یا شکل و شیوه اجرایی خلاقانه بوده که به نظر می‌رسد گروه نمایش اروندخون سعی دارد شکل دیگری از این نوع آثار را اجرا کند. نمایشنامه منسجم و با ساختار قابل قبول و کارگردانی خلاقانه و بازی‌های پرانرژی و روان از نکات مثبت نمایش اروندخون است که باعث می‌شود دیدن نمایش را با ارزش کند.

انتهای پیام/