به گزارش هنرآنلاین به نقل از ایسنا، مجلل که بعد از فیلم "شاید وقتی دیگر" در سال 67 از کشور مهاجرت کرده سالهاست در سوئد مشغول فعالیت هنری است و پیشنهادات بازیگری از ایران را هم بررسی میکند تا شاید پس از مدتها با نقش مناسبی به سینمای ایران برگردد.
ابتدا با مهاجرت شما شروع میکنم؛ سوالی که در ذهن خیلیها وجود دارد و مشخص نشد چرا ایران را ترک کردید؟
مشکلی با صداوسیما که کارمندش بودم پدید آمد که باعث دلگیریام شد، آن هم درست در زمانی که با همه توانم برای صداوسیما و حرفهام کار میکردم... مشغول ساخت "کوچک جنگلی" بودیم... البته بعدها گفتند اشتباهی رخ داده اما دیگر دیر شده بود.
جریان چه بود؟
با عنوان تهیه کننده، کارمند با سابقه و رسمی سازمان بودم ولی برای بازی در مجموعه مذکور وادار شدم به مدت یک سال مرخصی بدون حقوق بگیرم، مشروط بر این که بر مبنای قولی که داده بودند بعد از اتمام کار فیلمبرداری به گروه فیلم و سریال، به محل خدمتم برگردم. لیکن در خلال کار مطلع شدم که به بهانه این که: "حضورشان در تئاتر و فیلم و سینما مورد نیاز ضروری است و هر وقت که لازم بود با ایشان قرارداد خواهیم بست"... مرا به عنوان مازاد بر نیاز همراه با تعدادی دیگر در اختیار امور اداری گذاشته و بیش از پانزده سال سوابق خدمتیام را نادیده گرفته و زیر پا گذاشتند! این اقدام نسنجیده برایم بسیار شکننده و دور از انتظار بود.
پیش از "کوچک جنگلی" در سریال "افسانه سلطان و شبان" هم با تلویزیون کار کرده بودید؟
بله، تهیه کننده آن سریال بودم؛ ضمن آنکه بازی نقشی را هم بر عهده داشتم... و اساساً مشکلات و برخوردهای ناسازگارانه از همان زمان شکل گرفته بود. ناگزیر در وضعیت پیش آمده شرط برگشت به ادامه کار را موافقت با تقاضای بازخریدم از خدمت در سازمان اعلام کردم! و این شد که در نهایت پس از توقفی در فیلمبرداری سریال "کوچک جنگلی"... که شوربختانه برای همیشه ناتمام ماند، و پایان فیلم "شاید وقتی دیگر"، ایران را علیرغم میل و عشق باطنیام ترک کردم. فکر میکردم با نگاه غیر دوستانه و خصمانهای که نسبت به من در میان برخی از کارگزاران اداری هست،.. ماندن و کار کردن خالی از اشکال و دشواری نخواهد بود.
به حضورتان در "کوچک جنگلی" برگردیم. من فکر میکنم ایفای نقش شخصیتهای معاصر که در ذهن مخاطب به عنوان یک اسطوره جا افتاده باشند برای یک بازیگر شانس ویژهای باشد؟
صد در صد... بی تردید بازی در نقش "میرزا" بزرگترین بخت و شانس و تقدیرم در کارنامهی هنریام بود. برای کمتر بازیگری اتفاق میافتد که بتواند بازسازی یک چهرهی ملی و مقبول تاریخی را که هنوز زوایای تازهای از شخصیت بارز او روشن میشود و دارای نبضی زنده است، بر عهده بگیرد. در آثار گوناگونی شرکت داشتم که بسیار هم از حضور در آنها لذت بردم، اما ایفای نقش "میرزا" از همه آنها مجزا و از بخت یاری و تقدیر بلندم بوده است.
این نقش چه ویژگیهایی برایتان داشت؟
همیشه میرزا را به عنوان کسی که سمبل ملی خطه شمال ایران و زادگاهم بوده، عاشقانه دوست داشتم. ضمن آنکه با ایشان نسبت فامیلی هم داشتم.
ناصر تقوایی از نسبت شما با میرزا خبر داشت؟
بعید میدانم. البته در ابتدا قرار نبود من نقش "میرزا" را بازی کنم. وقتی ناصر تقوایی عزیز قرار شد این کار را بسازند، من به عنوان تهیهکننده و بازیگر مشغول تولید سریال تلویزیونی "افسانه سلطان و شبان" بودم... بازی در نقش احسان اللهخان به من پیشنهاد شد و بعد از صحبت با آقای تقوایی برای تست گریم به شمال رفتم. چون بازی این نقش دیرتر شروع میشد و من زمان کافی داشتم کار "سلطان و شبان" را به پایان برسانم، اما در نهایت با توقف کار "کوچک جنگلی" و تغییراتی که در کادر تولید آن به وجود آمد، یکباره این اقبال به سراغم آمد و نقش "میرزا" به من پیشنهاد شد... مرغ اقبال به سویم پرکشید، آرزو بر دلم نگذاشت و بر شانههایم نشست و تا همیشه مرا در سایهی آن بزرگ مرد تاریخ باقی گذارد. کاری که به دلایل گوناگون از موضوع ومحتوا تا ساخت، اعتبار تاریخی، ارتباط نسبی و ریشه قومی برای من از اهمیت والائی برخوردار است.
ظاهراً قرار بود این کار ادامه پیدا کند.
بله، به دلیل کمبود بودجه و ادامهی جنگ که کشور را دچار بحران ساخته بود بعد از یک سال و نیم فیلم برداری، دوازده قسمت از سریال به عنوان بخش یا کتاب اول آماده شد و قرار بود پس از توقفی چند ماهه با تأمین بودجه تکمیلی بقیه کار ساخته شود. اما تعطیل موقت به طول انجامید... و ادامهی ساخت شوربختانه برای همیشه متوقف ماند.
بیش از یک دهه فعالیت بازیگری داشتید اما تعداد آثار سینماییتان اندک است. چرا؟
همیشه در انتخاب کار وسواس داشتم و تلاش میکردم بگزینم تا آنکه گزیده شوم. از محتوا تا کادر سازنده، تعیین کننده بود. ما نسلی بودیم که تا پیش از انقلاب نگاهی باریکبین و انتقاد آمیز نسبت به سیاست فرهنگی و سینمای موجود داشتیم. یک جور اپوزسیون. نگاه ما انتقادی بود و ورود به سینمای رایج را بد میدانستیم و گرایشی به سوی آن نداشتیم... یا شاید راهمان نمیدادند... بیشتر تئاتر کار میکردیم. البته بخشی از فیلمسازان پیشرو ایرانی مانند بیضایی، مهرجویی، کیمیائی، شیردل و بزرگانی دیگر بودند که کارهای ارزشمندی میساختند. بعد از انقلاب هم چون کارمند تهیه کننده تلویزیون بودم، بیشترین تلاش من در جهت تولید تئاتر تلویزیونی بود، اما با مناسب شدن فضا برای تولید سریالها و فیلمهای تلویزیونی و سینمایی، رویکرد ما به دنیای تصویر رو به افزایش داشت. از 57 تا 67 ده سال فعال بودم که چند سال اول در تئاتر سپری شد و دو سال برای تولید سریال کمدی تاریخی "افسانه سلطان و شبان"، دو سال هم مجموعه تلویزیونی "کوچک جنگلی" و فیلم سینمائی "شاید وقتی دیگر" و بعد هم مهاجرت کردم. زمانی که ایران را ترک میکردم علیرغم آنکه هنوز "میرزا" مونتاژ نشده بود، چندین پروژه پیشنهادی داشتم، که ناگزیر به بخت خودم پشت پا زده و از کشور خارج شدم.
شما از معدود بازیگرانی هستید که بعد از خروج از ایران هم فعالیت بازیگریتان را ادامه دادید.
در اینجا هم فعالیت فیلم و هم تئاتر دارم. بعد از چهار، پنج سال حضور در سوئد و آموزش زبان با جامعه سوئدی وارد کار شدم و از سال 1993 با گروههای سوئدی کار میکنم. سال گذشته هم به مدت یک سال با یک سازمان تئاتری در شمال سوئد قرارداد داشتم و نمایشی را به صورت تور در شهرهای مختلف اجرا کردیم و چندین کار مشابه با سازمانهای گوناگون فرهنگی/هنری و تئاتری سوئد داشتهام. اخیراً هم فیلمی سینمایی کار کردم که در حال آماده شدن است. اولین فیلم زامبی سوئدی با عنوان "زوم 261" که با شعر شناخته شده و جهانی از سعدی شروع و بیتی از حافظ به پایان میرسد و من نقش پدر یک خانواده مهاجر ایرانی را دارم. در حال حاضر پس از اتمام بازی "در انتظار گودو" در حال تمرین "شاه لیر" از شکسپیر هستیم. البته همهی کارها با گروههای سوئدی و به زبان سوئدی است.
سینمای سوئد چه تفاوتی با سینمای ایران دارد؟
از نظر تکنیکی چیزی بیشتر از ایران نیست، اما نظم و برنامهریزی متفاوت است و تقریباً محال است یا بسیار کم اتفاق میافتد که فیلمی از زمان برنامه ریزی شده عدول کند.
مسعود رایگان هم در سوئد فعالیت هنری داشت؟
بله. مسعود رایگان بازیگر فوقالعاده خوبی است که با هم در سوئد تئاتر کار میکردیم. سابقه آشنائی من با او به زمانی برمیگردد که در تهران اولین نمایش در ارتباط با جنگ را با گروهی کار کرده بودند. کار موفقی بود که برای اجرا در تئاتر شهر انتخاب شد و در اجرای تلویزیونی من تهیه کننده آن بودم. او هم سالها در سوئد کار کرد اما در نهایت تصمیم گرفت بازگردد و تن به دریا بزند... خوشحالم جزو بازیگران مطرح سینما و تئاتر ایران محسوب میشود.
سوسن تسلیمی هم همچنان فعال است؟
خانم تسلیمی هم به عنوان بازیگر جزو موفقها هستند و یک فیلم سینمایی هم ساختند و هنوز هم مشغول به کار هستند.
همچنان علاقهمند به حضور در سینمای ایران هستید؟
بعد از گذشت 27 سال از "کوچک جنگلی" سایه میرزا هنوز روی دوشم سنگینی میکند و علیرغم پیشنهادات زیادی که داشتم هرگز نتوانستم هیچ کار ایرانی دیگری را بپذیرم. همین سال گذشته سه فیلم پیشنهاد شد، اما هرگز هیچ نقشی به دلم ننشست تا بازی کنم و نمیخواهم تصویری که از این بزرگمرد ارائه دادم مخدوش شود.
دوست دارم اگر در کاری بخت ظاهر شدن پیدا کنم ارزشی در آن حدود باشد. در طول این سالیان در سوئد کارهای مختلفی کردم اما در کارهای ایرانی حاضر نیستم هر کاری بکنم. دوست دارم یک شخصیت تاریخی یا یک فیلم سنگین باشد. اگر نقش شخصیتی که جای کار داشته باشد پیشنهاد شود حتماً قبول خواهم کرد اما تاکنون چنین موقعیتی پیش نیامده است.
انتهای پیام/