نمایش" آب و آیینه و اثر پیگمالیون" نوشته امیراحمد قزوینی است که این روزها در تماشاخانه ارغنون به روی صحنه میرود. داستان این نمایش روایت کننده قصه زن و مرد جوانی است که در کنار هم زندگی ظاهرا خوبی دارند، اما این خوشی خیلی طولانی نیست و درست بر اثر یک اتفاق تمام آنچه را که سالهاست در دل انباشتهاند بیرون میریزند و حالا گذشته این آدمهاست که بر زندگی امروزشان تاثیر گذاشته است.
قصه این نمایش براساس اسطوره پیگمالیون شکل گرفته است. پیگمالیون مجسمهسازی قبرسی بوده که بعد از ساخت مجسمه یک زن، شیفته اثر خود شد آنقدر که او را همانند یک معشوقه میپرستید. سرانجام، مجسمه بیجان، تحت تأثیر عشق پیگمالیون زنده شد و آن دو با یکدیگر ازدواج کردند. در این نمایش خط اصلی اسطوره حفظ شده است و ما شاهد زندگی نقاشی هستیم که با همسرش اختلافهایی دارد و عاشق تابلو نقاشی شده است که از معشوق سابقش کشیده و سه سال است که روی آن کار میکند. طی ماجرایی این تابلو گم میشود و اختلافهای بنیادین زندگی مرد و همسرش از این طریق نمایانتر میشود...
در واقع این نمایش روایتکننده زندگی حال و گذشته انسانها و تاثیر آن بر زندگیشان دارد که گاهی این گذشته میتواند آینده را نیز تحت شعاع خود قرار دهد.
نمایش "آب و آیینه واثر پیگمالیون" یک روایت رئال ساده و دلنشین است و نویسنده به درستی توانسته خطهای داستان را بهم مرتبط کند.
نویسنده این نمایش که تنها دغدغهاش قصهگویی صرف نیست، با استفاده از سمبلی که خود خلق میکند بر مفاهیمی چون خیانت، تردید، دروغ و روابط انسانی تأکید میکند؛ این امر موجب میشود تا در طول اجرا مخاطبش را به تفکر وا دارد. با همه این تفاسیر، قرار دادن دیالوگهایی با زبان آذری که میان پوریا و آیدین شکل میگیرد باعث شده تا پیوند بین بیننده غیر آذری و اثر، گهگاه سست شود و به سردرگمی بیانجامد. با این حال، نباید از حق گذشت و از بازیهای رئال بازیگران در این نمایش غافل شد.
بازیگران این نمایش چنان در نقش خود غرق شدهاند که برای مخاطب قابل لمس هستند و به راستی شخصیت آذین و آیدین را باور میکنند، حتی شخصیت پوریا نیز که یکی از شخصیتهای فرعی این نمایش است، به خوبی در آمده است و مخاطب را با خود در ادامه این داستان همسو میکند.
شخصیت آیدین و آذین دو شخصیت اصلی این نمایشاند که درکنار هم تکمیلکننده قابهای این نمایش هستند. چرا که قزوینی به عنوان کارگردان این نمایش از قابهای ساده و بازیهای روانی برای روایت استفاده کرده است. در این نمایش دکور چندانی وجود ندارد و آنچه که برروی صحنه دیده میشود، تنها یک تخت است که با کاربری میتوان آن را تغییر داد و در برخی از صحنهها آن را تبدیل به مبل راحتی کرد که شخصیتها بر آن نشسته و فضای داستان را پیش میبرند.
به نوعی میتوان گفت در این نمایش دکور تعریف چندانی ندارد. اما نور حرف اصلی را میزند، چرا که تمام قابهایی که در این نمایش به مخاطب عرضه میشود، با نور صحنه و میزانسنهایی که چیده شده است، در جهت درک درستتر مخاطب از صحنهها به کار گرفته شده است.
نور و سایههایی که دراین نمایش برروی صحنه استفاده شده است، همسو با روند داستان پیش میرود و این نکته اصلی نمایش آب و آیینه و... است.
نمایش "آب و آیینه و اثر پیگمالیون" یک نمایش دانشجویی است که در جشنواره دوره شانزدهم تئاتر دانشگاهی حضور یافت و این بار برای اجرای عموم با تغییرات بسیار به روی صحنه برده شده است. در میان سیل انبوهی از نمایشهای دانشجویی که این روزها به روی صحنه میرود، میتوان از این نمایش به نیکی یاد کرد، چرا که این نمایش یک اثر رئال است که بسیاری از ما برخی از صحنههای آن را در زندگی شخصی خود قطعا تجربه کردهایم.
نمایش "آب،آینه واثر پیگمالیون" به نویسندگی و کارگردانی امیراحمد قزوینی با حضور آیدین بهاری، آذین نظری و پوریا بشری مقدم تا پایان آذر ماه در تماشاخانه ارغنون پذیرای علاقمندان است.
انتهای پیام/
زینب افتخاری