سرویس مد و لباس هنرآنلاین : صغری اسدی که در رشته طراحی لباس تحصیل کرده است سالها است در دانشگاههای آزاد، شریعتی، جهاد دانشگاهی و... به تدریس دروس مختلف این رشته میپردازد. او در گفت و گو با خبرنگار هنرآنلاین درباره متدهای رسم الگوی لباس گفت: این موضوع در شخصیدوزی و تولیدی متفاوت است. در شخصیدوزی اندازیگیری دقیق شخص خیلی مهم است و ضعف اصلی بسیاری از فعالان این رشته در اندازهگیری است. هنوز برای بسیاری از افراد جا نیفتاده است که چه قسمتهایی از بدن باید با دقت بیشتری اندازهگیری شوند تا لباس خوش دوختتری به دست آید.
اسدی افزود: در متد مولر تمام قد شخص در نظر گرفته میشود و همین نکته باعث تمایز آن از متدهای دیگر است. بسیاری از افراد سایز یکسانی دارند اما قد آنها متفاوت است و همین تفاوت قد باعث تفاوت فاصلههای طولی میشود، اما این نکته در متدهای گرلاوین و متریک در نظر گرفته نشده است.
او با اشاره به اهمیت توجه به اندامهای متفاوت گفت: در تولیدیها کاری که رواج یافته استفاده از پارچه کشی است تا افرادی با اندام مختلف بتوانند آن را بپوشند و لباس به بدنشان فیکس باشد. پارچه ریون بدترین ضربه را به مد و لباس کشو ما زد چون توجه به رسم الگو و تناسب اندام را از بین برد. علاوه بر این ریون باید با استفاده از دراپههای مختلف دوخته شود و در غیر این صورت مانند یک لایه نازک روی بدن نشسته و ایرادها را کاملا نشان میدهد. با وجود این شاهد هستیم که بیشتر خانمها از این لباسها بدون توجه به ظاهر بد آن و فقط به این دلیل که به سایز آنها میخورد استفاده میکنند. تولیدیهای ما از این موضوع سود زیادی بردند و متاسفانه بعضی از شخصیدوزها هم به این سمت رفتند تا اگر اشکالی در لباس هست پوشیده شود.
اسدی ادامه داد: متاسفانه توجه لازم به موضوع اندازهگیری نمیشود. به عنوان مثال لباس شب اندازهگیریهای خاصی دارد که دقت بیشتری میطلبد اما توجهی به آنها نمیشود. بارها از کارشناس طراحی لباس در مورد اندازهگیریهای خاص سوال کردم و آنها اصلا اطلاعی از این موضوع نداشتند. به نظر من این نکته فقط دو دلیل دارد، یا خود مدرس اطلاعات کافی ندارد و یا اطلاعاتش را در اختیار دانشجو قرار نمیدهد تا او را محتاج خود نگه دارد.
او در مورد بومیسازی الگوها گفت: این کار حتما باید انجام شود و خود من از ده سال قبل تصمیم به بومی سازی الگو داشتم اما حمایت مالی از ما صورت نگرفت و تیمی که جمعآوری کرده بودم پراکنده شد. متدهای مولر آلمانی، متریک انگلیسی و... که امروزه مورد استفاده قرار میگیرند سالها روی آنها تحقیق شده و صدها نفر از مناطق مختلف مورد بررسی و اندازهگیری قرار گرفتهاند تا در نهایت بر اساس ویژگیهای مردم آن کشور طراحی الگو انجام شود.
اسدی افزود: خانمهای ایرانی فرم اندام خاصی دارند، به عنوان نمونه بیشتر آنها دارای گودی کمر هستند و این نکات باید در رسم الگو در نظر گرفته شود. اگر بخواهیم برای این کار قدمی برداریم باید صدها نفر اندازهگیری شوند تا سایز خانمهای ایرانی به دست آید و معایب الگوها اصلاح شود. ولی متاسفانه این کار در ایران انجام نشده و از من که قصد آن را داشتم حمایتی نشد.
او با بیان اینکه اگر کارگروه ساماندهی مد و لباس بخواهد کار ارزشمندی از خود به جا بگذارد باید در این زمینه اقدام کند، افزود: این کار کمک میکند برای خودمان مد بسازیم. ما کمتر از ترکیه نیستیم و جوانان خلاق و نابغهای داریم. سالها پیش در پایاننامه دانشجوهای خود کارهای جالبی دیدم که امروزه در کشورهای خارجی در حال انجام است، اما جوانان ما به دلیل نبود سرمایه موفق به اجرای طرح خود نشدند.
این مدرس دانشگاه در مورد سرفصلهای درسی گفت: درسها کاربردی هستند اما کمبودهایی هم وجود دارد. یکی از مواردی که من بارها مطرح کردم لزوم توجه به الگوسازی و شروع آن از ابتدای ورود دانشجو به دانشگاه است. این درس در یک مدت زمان کوتاه آموزش داده میشود و به همین دلیل مشکلات اساسی برای دانشجویان وجود دارد که تا پایان تحصیل حل نمیشود. در صورتی که یک الگوساز واقعی به 10-15 سال زمان نیاز دارد تا در کار خود ماهر شود. درسهای زیاد و متنوع در دانشگاه باعث میشود روی موضوعات پایهای و مهم کم کار شود و در نتیجه یک فارغالتحصیل طراحی دوخت هنوز در الگوسازی مشکل دارد.
اسدی با بیان اینکه فعالیت در مزون، بازار کار و دانشگاه باعث شده بتواند میان آنها تعادل برقرار کند و مشکلات هر بخش را بشناسد ادامه داد: در 26 سال تدریس خود متوجه شدم ضعف سیستم آموزشی ما این است که یک برنامه مشخص برای هر ترم تعریف شده و همه مدرسان آن را تکرار میکنند. خلاقیتی در آن نیست و اگر مدرسی بخواهد نوآوری کند، افراد دیگری که حوصله انجام کار جدید را ندارند در مقابل او جبهه میگیرند. این تنبلی و عدم نوآوری مشکل بزرگ جامعه ما است و به همین دلیل نمیتوانیم پیشرفت کنیم. این تکرار در جامعه ما جا افتاده است و یکسان بودن درسها در دورههای کاردانی و کارشناسی باعث خستگی دانشجو میشود و در نتیجه تولیدیها میگویند فارغ التحصیلان دانشگاه هیچ چیز بلد نیستند.
انتهای پیام/