به گزارش هنرآنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، شب گذشته که شب اجرای مهران غفوریان و جواد رضویان بود، بعد از قرعهکشی موعودِ یکی از حامیان؛ رامبد جوان در ابتدای برنامه "خندوانه" اعلام کرد که به دلیل ساخت فیلم سینمایی به زودی از مخاطبانش خداحافظی میکند. او اعلام کرد قصد دارد فیلم جدید خود را برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده کند.؛ بعد هم شادی برنامه را برای چندمین بار به همه پدر و مادرها تقدیم کردند. بعد از این تصاویری از دو کمدین مرحله نیمهنهایی، سوار بر فولکس خندوانه در راه رسیدن به برنامه پخش شد که جواد رضویان در آن بیان کرد: شب گذشته با مهران بودم و او و امیرمهدی ژوله کمکهایی را برای اجرای امروز به من کردند. پای فرهنگستان زبان فارسی دوباره به خندوانه باز شد وقتی به استودیو رسیدند غفوریان بدون حضور رامبد اسمش را از داخل گوی درآورد و بعد قرار شد طبق توافقی که با هم کرده بودند اول جواد اجرا کند، علاوه بر این رضویان علت به تعویق افتادن مسابقه را سرماخوردگی شدیدش در این هفته عنوان کرد و پس از یک تنفس اجرایش را با موضوع مقابله فرهنگستان زبان و ادب فارسی با ورود واژههای بیگانه به این زبان شروع کرد و گفت: این تلاش توسط فرهنگستان انجام میشود ولی بیخبر از آنکه گاهی اگر معادلی را به زبان غیر بگوییم خیلی بهتر میشود، مثلاً طرف میگوید "یه فیلم خفن دیدم که توش اون گولاخه زد طرفو گوجه کرد، الانم تو نسخ قسمت بعدیشم!" وی همچنین با اشاره به کاربرد متنوع و گیجکننده کلمات اینطور گفت: مثلاً کلمه کف به معنای لغوی سطح پایینی که در راستای آن عناوینی مثل تو کفم، کف کردم، کف رفتم و ... را نیز مطرح میکنند. کاربرد سیاسی هلو و دایره وسیع سرویس و کف کردن! او در مورد کاربرد اینچنینی کلماتی مثل سرویس، توپ، مشتقات مردن، مثل بمیر بابا، مردی و ... هم صحبت کرد و گفت که ما حتی به میوهها هم رحم نکردیم، به همین خاطر به گلابی، سیبزمینی، زرشک که به معنای ختم بحث است، آناناس که یعنی دوست عزیز لطفاً اظهار نظر نکنید و هلو اشاره کرد، البته با رسیدن به این آخری گفت که من دربارهاش حرفی ندارم و یک برنامه برای توضیح آن لازم است، چون گویا هلو در دولتهای قبلی کاربرد سیاسی هم داشته است! رضویان همینطور از بیرحمی ما به اعضا و جوارح هم تعریف کرد و گفت: حلق یکی از پرکاربردترینهای این مجموعه است، به طور مثال کفش میگیری دوستت می گه وای کتونیت تو حلقم و... در ادامه شعری را از یک شاعر نامعلوم خواند که هر بیت آن را اشکالیابی میکرد و بعد اعلام نمود که میگویند برخی از شعرا با شنیدن این شعر به دریاچه نمک پناه بردند و شنیده میشود هر روز با طلوع آفتاب خنج میکشند و پیرهن میدرند و هنگام غروب پشت تپهها پنهان میشوند، حتی تعدادی بچه بعد از این شعر گم شدهاند… او در قسمتی دیگر از صحبتها به صورت صوتی و تصویری کنسرتی که با دخترش رفته بود را توصیف کرد، کنسرتی که عوامل آن انگار سازهایشان از وانت ریخته بود و همه تا دو ساعت نیاز به کوک شدن داشتند؛ بعد هم خود او در پایان شعر جدیدش را خواند و اجرای خود را با این جمله تمام کرد: اینجا کلش واس ماست / مهرتون تا ابد پابرجا است. خاطرات کتکی مهران غفوریان پس از پخش واکنشهای غفوریان به جناب رضویان و اعطای لبخند طلایی هفته به محمدرضا فروتن، کمدین دوم گروه حاضر شد و بلافاصله به سراغ پدرش رفت و گفت: آقام خدابیامرز هم خطاط بود، هم نقاش و هم در نیرو دریایی بود و فقط یکم روی من حساس بود! مهران غفوریان از زمانی گفت که پدرش برای چند روز او را در کودکی خانه خالهاش گذاشت، و وی همان روز ماشین کوچکی که پسرخالهاش به تازگی گرفته بود را در شلوارکش جاگذاری کرد و این باعث شد تا به خاطر دستشویی نرفتنش به بیمارستان منتقل شود که در آنجا هنگام آمپول زدن بالاخره ماشین افتاد و پدر کتک مفصلی به او زد. وی همینطور از شمشیر به دست شدن پدرش برای تنبیه او در دوران کودکیاش تعریف کرد و بعد درباره اصرارهایی که با برادرش برای خرید ویدئو به پدر میکردند گفت، ویدیویی که بعد از مدتها از دور خارج میشد و تنها با آن بایستی فیلم ترسناک یا ورزشی نگاه میکردیم، آنقدر که مجبور شدیم حدود 200 بار اژدها وارد میشود را ببینیم. خلاصه غفوریان اظهار کرد: بعد از این مدت یک فیلم هندی را از یکی از دوستان مدرسهایم گرفتم و شب با کلی استرس و کلک یک ربع فیلم را بیشتر ندیده بودم که برقها رفت و اون زمان برق که میرفت 450 سال طول میکشید تا برگردد، برای همین مجبور شدم همانطور ویدیویی که فیلمم در آن بود را به خدا بسپارم و بروم تا اینکه ظهر پدرم را در حال دیدن اژدها وارد میشود دیدم که این یعنی فیلم از دستگاه درآمده، اما حالا کجا رفته را خدا میداند. عاشقانههای مهران برای پدرش او در ادامه از علاقه پنهان پدرش به فیلم هندی، مخفی کردن آن در کمدش و تلاشهایش برای برگرداندن آن به دوستش گفت، بعد خاطرهای از ماشینسواری، تصادف و کتکهایی که برای بردن بیاجازه ماشین از آن مرحوم خورده بود تعریف کرد و بعد به فوت پدرش و تلاشی که برای سنگ تمام گذاشتن در مجلس ختم وی کرده بود اشاره کرد و گفت: همه کارها که البته بد پیش رفته بود جواب داد و پدرم شب به خوابم آمد و گفت دست از سر من بردار، دیگه نمیخواد مراسم سوم و هفتم بگیری! برای همین پولش را خرج خیریهای کردم. مهران غفوریان در انتهای اجرایش گفت که دلش برای پدرش تنگ شده و با رفتن او در سال 83 دچار مشکلات سختی شد، وی افزود: پدر تکیهگاه زندگی هر کسی است، و چه قدر خوب است که تا وقتی زندهاند بیشتر حواسمان به آنها باشد و قدرشان را بدانیم. او نیز با این جملات که کاملاً جدی بودند و همچنین با یاد پدرش استندآپ خود را به پایان رساند و بعد که پشت صحنه واکنشهای رضویان پخش شد، گریههای مهران هم دیده شد، اشکهایی که به شدت بوی دلتنگی میدادند. در این قسمت رضویان او را در آغوش کشید و هر دو متأثر شدند، خود مهران هم گفت: از اینکه اون دنیا پدرم را میبینم خوشحال هستم. در انتها که حال همه بهتر شد، شعر خلیج فارس با حضور این دو کمدین خوانده شد و رضویان در آخر بازهم بابت جابجایی مسابقه به خاطر بیماریاش عذرخواهی کرد؛ و اینگونه خندوانه ای دیگر به پایان خود رسید. حالا که این رقابت به انتهای خود نزدیک شده، شما فکر میکنید در فینال چه کسی مقابل امیرمهدی ژوله میایستد؟ غفوریان یا رضویان!؟ ------ به گزارش هنرآنلاین تا لحظه انتشار این خبر مهران غفوریان 439 هزار و 807 رای و جواد رضویان 353 هزار و 48 رای به دست آوردهاند.
انتهای پیام/