سرویس تجسمی هنرآنلاین: بهزاد شیشهگران هنرمند گرافیست که تاکنون پوسترهای زیادی را درباره رویدادهای مهم و تاریخساز خلق کرده است، درباره پوسترهایی که در روزهای آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران طراحی و منتشر کرده بود به خبرنگار تجسمی هنرآنلاین گفت: زمانی که نخستین بمبها در تهران فرود آمدند ما از آغاز جنگ بیاطلاع بودیم. به خاطر دارم که صدای مهیبی از سمت فرودگا مهرآباد شنیده شد و ما به سمت بیمارستانی که نزدیک فرودگاه بود رفتیم و آنجا با انبوهی از مردم که بر اثر اصابت بمب کشته شده بودند مواجه شده و از آغاز جنگ مطلع شدیم. در واقع نخستین چیزی که من در آن روز با آن مواجه شدم "مرگ" بود. زمانی که به خانه رسیدم دست به کار شدم و پوستری را به منظور آگاهی مردم از این واقعه طراحی کردم. در این پوستر از مردم خواستم که برای حمایت از کشور و مقابله با دشمن به سلاح مجهز شده و مقاومت را آغاز کنند.
وی درباره این پوستر توضیح داد: این پوستر خشونت اسلحه و قاطعیت آن را با اشکال مسطح و خشک نشان میداد که روی زمینهای کرم رنگ قرار داشت. این پوستر در ابعاد ۱۵۰ در ۵۰ سانتیمتر و ۵۰ در ۷۰ سانتی متر روی کاغذ کاهی چاپ شد و در نخستین روزهای ماه مهر سال ۱۳۵۹ روی دیوارهای شهر نصب شد یا میان مردم پخش شد. پس از این پوستر، اثر دیگری نیز در دی ماه سال ۵۹ منتشر شد که باز هم اسلحهای را نشان میداد و روی آن عبارت "آماده باش و مسلح! برای در هم کوبیدن توطئه امپریالیزم آمریکا" نوشته شده بود.
این هنرمند گرافیست درباره عبارت هنر شعاری که روی این پوستر نوشته شده است نیز اظهار کرد: این عبارت را خودم انتخاب کردم. همه کشور ما در آن روزها و همینطور از چند دهه قبل سرشار از شعار بود و هر گروه و جمعی شعار خود را داشتند که البته همه آنها در جهت مبارزه بودند؛ حرفها، نوشتهها و تصاویری که روی دیوارهای شهر میآمد برای انقلاب بود و به آن زمان تعلق داشت زیرا از شرایط ملتهب و انقلابی جامعه برخاسته بود. به این ترتیب عبارت "هنر شعاری" از درون جامعه آمده بود و به عنوان یک عنوان هنری مورد استفاه قرار میگرفت.
شیشهگران با اشاره به این نکته که هنر شعاری، امروز بار منفی دارد افزود: ما در واقع با این عنوان میخواستیم پیام مورد نظر خود را بیان کنیم زیرا سلاح ما در حقیقت پوستر بود و به وسیله آن مردم را به مبارزه دعوت میکردیم. به عنوان هنرمندان عرصه گرافیک ما وظیفه خود میدانستیم که بدون واهمه و به شکل خودجوش در صحنه حضور داشته باشیم.
او درباره تفاوت طراحی پوستر در آن روزها با اکنون نیز گفت: آن زمان پوسترهایی که طراحی میکردم درون کشو نمیرفت، آنها به سرعت منتشر میشدند بدون آنکه ما برای کار روی آنها از کسی سفارش بگیریم یا منتظر اجازه نهاد خاصی برای کار باشیم. فکرهای ما به راحتی روی در و دیوار شهر میرفت و در واقع آن نقشی را که باید داشته باشد داشت. جای پوستر روی در و دیوار شهر است نه گالری و کتابفروشی و.... در شهرها باید جایی برای نصب پوستر در نظر گرفته شود که افراد به راحتی بتوانند طرحهایشان را در آنجا ارائه کنند و پوستر زنده به نظر برسد.
این هنرمند با تاکید بر اینکه در روزهای دفاع مقدس بدون هیچگونه سفارشی کار میکرده است اظهار کرد: پوستر های من چه آن زمان و چه اکنون همیشه جنبه انتقادی داشته است و آن زمان تنها برای چاپ شدن روی آنها کار میکردم. امروز پوستر جنبه واقعی خود را از دست داده است و تا کسی سفارش نگیرد کار نمیکند. پوستر های ما در آن زمان مستقل و بدون دستمزد بود، در واقع این مردم بودند که پوستر ها را خریداری میکردند تا روی دیوار مغازه، خانه یا اتاق خود نصب کنند یا حتی در تیراژ بالا خریداری کرده و به شهرهای دیگر بفرستند. خبرنگاران خارجی و داخلی خریداران دیگر این پوستر ها بودند و این آثار ویژگی که داشتند بدون سفارش خلق شده بودند و با سرمایه شخصی منتشر میشدند و در نهایت خودشان هزینه خود را تامین میکردند. به علاوه من به همراه دو برادرم به شکل مستقل کار میکردیم و به هیچ گروه یا نهادی تعلق نداشتیم.
انتهای پیام/